رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۲۹ مهر ۱۳۸۷
به روایت زنان

مبارزه برای حل مشکلات زنان ایرانی خارج از کشور

لوا زند
leva@radiozamaneh.com

شنبه و یکشنبه هفته گذشته- یعنی یازدهم و دوازدهم ماه اکتبر- شهر اورنج کانتی در جنوب کالیفرنیا، میزبان مراسم سالانه جشن مهرگان بود که چند سالی‌است به یکی از سمبل‌های ایرانیان این شهر تبدیل شده. روایت زنان ‌هم در این فستیوال، غرفه به غرفه به دنبال سوژه‌های زنانه خودش آن هم در این گوشه دنیا بود.

حاصل این جستجو، یافتن شاخه کالیفرنیایی «کمپین یک میلون امضا برای رفع قوانین نابرابر» بود. با روجا بندری، یکی از داوطلبان این گروه که از اعضای اولیه بنیانگذار کمپین در امریکا هم بود، گپی زدم. گفت و گوی ما در مورد این بود که اصلاً امضا جمع کردن در خارج از ایران و در جایی که زن‌ها - حداقل از لحاظ قانونی- حقوق برابری با مردان دارند، چه معنی می‌تواند داشته باشد.

Download it Here!

خانم بندری، امسال در مراسم جشن مهرگان شاهد برپایی غرفه کمپین یک میلیون امضا بودیم. لطفاً برای مخاطبان زمانه توضیح بدید که کمپین در امریکا چه زمانی و چطور آغاز به کار کرد.

کمپین یک میلیون امضا، یک سال و نیم پیش در کالیفرنیا شروع شد و در حقیقت عده‌ای از ما که این حرکت را در این‌جا شروع کردیم، از طریق اینترنت با این حرکت آشنا شدیم.


روجا بندری (عکس از عشا مومنی)

یعنی با بچه‌های کمپین در ایران آشنایی نداشتیم و حتی خودمان هم همدیگر را در اینترنت پیدا کردیم، در یکی از این گروه‌های انلاینی که وجود دارد. این مساله و دغدغه برابری جنسیتی در ذهن خیلی از ماها وجود داشت ولی راهی برای کار کردن نداشتیم و این کمپین چهارچوبی شد که ما - کسانی که علاقله داشتیم - توانستیم دست به حرکتی بزنیم و از این انفعال بیرون بیاییم.

دو خاصیت این کمپین که باعث شد حداقل خود من خیلی به آن علاقه‌مند شوم این بود که این یک حرکت، سلسله مراتبی نیست و یک حالت افقی دارد و این‌که پشت سر ایدئولوژی خاصی حرکت نمی‌کند‌ و به قول بچه‌ها به جای این‌که ایده محور باشد، خواسته‌محور است.

این در حقیقت اجازه می‌دهد که آدم‌هایی از هر زمینه و با هر ایدئولوژی و طرز فکری که دارند، بتوانند وارد این حرکت شوند و بتوانند به راحتی در آن حرکت کار کنند و از طرفی یک جو اعتمادی بین مردم به‌وجود می‌آید که در حقیقت ایدئولوژی کسی چک نمی‌شود و از طرفی از خلاقیت و ابتکار آدم‌ها استفاده می‌شود.‌

با توجه به این‌که کسانی که در امریکا زندگی میکنند تابع قوانین این کشور هستند، کمیپن در امریکا چه معنی می‌تواند داشته باشد؟

این قوانین به نحوی در زندگی ایرانیان خارج از کشور هم تاثیر می‌گذارد. اولاً این‌که خیلی از ایرانی‌هایی که این‌جا زندگی می‌کنند، دائماً به ایران مسافرت می‌کنند یا عزیزانی در ایران دارند و یک موقع می‌بینید زنانی که به ایران مسافرت می‌کنند می‌توانند در ایران توسط شوهرشان ممنوع‌الخروج شوند و بعضی‌ها سعی می‌کنند در ایران طلاق بگیرند و آن وقت قوانین ایران در مورد آن‌ها صادق است.

در عین حال تعداد زیادی از ما، عزیزان زیادی در ایران داریم و به هر حال شرایط آن‌ها برای ما مهم است و از طرفی دیگر کسانی هستند که در مورد این قوانین خودشان تجربه‌هایی داشتند.

مثلاً کسی که در ایران طلاق را تجربه کرده و به سختی توانسته طلاق بگیرد و این پروسه قانونی آن‌قدر رویش تاثیر گذاشته که واقعاً حاضر نیست هیچ زن دیگری این شرایط را تحمل کند و واقعاً می‌بینیم که مردم دلشان می‌خواد این‌ها را عوض کنند.

بعد هم از طرف دیگر می‌بینیم مسائل فرهنگی وحود دارد. می‌بینیم با این‌که ما در امریکا زندگی می‌کنیم و قوانین امریکا نسبت به ما صدق می‌کند، اما در همین جامعه ایرانی خارج از کشور، مناسباتی در بین خانواده‌ها و فرهنگ ما وجود دارد که به ریشه های فرهنگی ما و برداشت‌های ما از فرهنگ ایرانی بر می‌گردد.

کمپین همین که بحث برابری جنسیتی را در یک سطح این جامعه مطرح می‌کند، باعث می‌شود روی فرهنگ مردم هم تاثیر بگذارد و در نهایت یک مطلب دیگر این است که ما با این فعالیتمان تمرین کار مدنی و جمعی می‌کنیم.

بنابراین آیا شما اهداف کمپین را با توجه به فرهنگ جامعه ایرانی امریکا عوض کردید؟

همان‌طور که می دانید جمعیت خیلی زیادی از ایرانیان در خارج از ایران زندگی می‌کنند و به هر حال اگر حتی یک درصد امضاها از خارج از کشور بیاید، خودش تعداد زیادی است و این امضا جمع کردن اولویت ماست.

اما ما سعی داریم یک مقدار هم به مسایلی که خاص منطقه خودمان است بپردازیم. یعنی خاص ایرانیان که کالیفرنیا زندگی می‌کنند. مثلاً مساله خشونت خانگی این‌جا ‌بین ایرانی‌ها وجود دارد و حتی می‌بینیم که ایرانی‌هایی که این‌جا هستند از حق و حقوقشان در امریکا هم خبر ندارد و از آن برای حمایت از خودشان استفاده نمی‌کنند.

ما فکر می‌کنیم این چیزی است که در ایران هم در حال اجرا شدن است، یعنی هم کمپین در شهرهای مختلف از روش‌های مختلف برای جمع آوری امضا استفاده می‌‌کند و هم در کنار کمپین سعی می‌کنند به اهداف دیگری را هم برسند و در حقیقت از این انرژی فعال شده برای فعالیت‌های مختلف استفاده می‌شود.


با توجه به جو امنیتی که برای فعالان امور زنان در ایران وجود دارد،‌ آیا فعالیت‌های این‌چنینی در خارج از ایران، خطر مضاعفی را برای فعالان زن در ایران به همراه نخواهد داشت؟

من فکر می‌کنم حق با شماست. تا الان هم تلاش‌هایی بوده که این حرکت را در ایران بدنام کنند و شایعاتی هم برایش درست کنند که آن را یک طوری وصل کنند به جاهای مختلف و این نگرانی وجود دارد.

ما از اول سعی کردیم اولویت را براین بگذاریم که کاری نکنیم که امنیت کسی از فعالین داخل ایران به خطر بیفتد. خیلی هم از چهارچوب اولیه کمپین خارج نشدیم. اکثر بچه‌هایی که در گروه کمپین فعالیت دارند کسانی هستند که نه فعالیت سیاسی دارند و نه ادم‌های معروفی هستند و شاید هم به این دلیل است که در مورد گروه ما تا به حال هیچ حساسیتی وجود نداشته و تا به حال حرفی زده نشده است.

و به عنوان سوال آخر، در این مدتی که شما در این کمپین و در اینچا فعالیت میکننید نحوه برخورد ایرانیان را چطور تجربه کردید؟

اکثریت مردم خیلی خوب عکس‌العمل نشان دادند. خیلی‌ها داستان‌‌ زندگیشان را برای ما گفتند و امضا کردند و خیلی‌ها از ما تشکر کردند که با این گروه در ایران همکاری می‌کنیم و خیلی‌ها هم دواطلب همکاری شدند. این خیلی نشانه خوبی است. چون می بینیم که خواسته برای این‌گونه کارها وجود دارد.

ولی از طرفی می‌بینیم تعداد کمی هم عکس‌العمل منفی نشان می‌دهند. یکی ترس و وحشتی است که گاهی می‌بینیم که یک امضا کردن پای برگه‌ای که نه به دولت حمله می‌کند و نه خیلی تند نوشته شده، باعث ترس بین مردم می‌شود و البته این برای کشور ما و جامعه ما، واقعاً جای تاسف دارد. اما خوب وجود دارد.

شک و عدم اعتماد هم وجود دارد. گاهی از ما می‌پرسند که رییس‌تان کیست یا از چه گروه و سازمانی هستید یا جاسوس دولت ایران هستید و یک سری از این صحبت‌ها که با توجه به سابقه تاریخی کشور ما، شاید طبیعی باشد.

ما داریم سعی می‌کنیم که این جو را بشکنیم که به یکدیگر بیشتر اعتماد کنیم.
در نهایت برخی فکر می‌کنند که باید سیاسی باشیم و می‌گویند که مشکل، جای دیگر است و مساله زنان اولیت ندارد. ولی با این حال می‌توانم بگویم که اکثریت، خیلی خوشحالند و خوب برخورد می‌کنند و ما هم سعی می‌کنیم به فعالیت‌مان ادامه دهیم.

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

khaili manoon az zanaan-e IRAN!!!

-- بدون نام ، Oct 17, 2008 در ساعت 08:31 PM

khube onha dar iran ashe kashk dorost mikonand inha ham dar amrika sofre abolfazl migozarand va ba gruhe solh ba rejim ham ashe fatame zahra mipazand felan bokhor bokhorast hamintor agar pish berim be eslamy motaregy shirine ebady residim va mogalede ayatolah gorbe nare va jujetigy sany mishim va jashne azady ra ba pokhtane ashe kashk bargozar mikonim ta cheshme doshmanane eslam va nezam ra kur konim namaz va ruzetan gabul

-- nilufar ، Oct 18, 2008 در ساعت 08:31 PM

The injustice follows the Iranian women no matter where they live. If an Iranian man marries an Iranian or non Iranian woman, he can get her an Iranian passport and take her to Iran easily for a vacation. If an Iranian woman marries an American man, she and her American husband have to go through AIDS and other STD tests to be qualified to travel to Iran. Also the American husband has to get a police certificate to prove that he is not a criminal before any of them are allowed to travel to Iran.

-- بدون نام ، Oct 18, 2008 در ساعت 08:31 PM

شلام
خوب همه ايرانيان اعم از خانمهاو آقايان ميدانند كه هدف از اين كارها رهائي زنان نيست بلكه اهدافي ديگري دارند براي مثال هرگز ديده نشده است كه خانمها به همديگر اعتماد داشته باشند و همين كمپين امضا هم نشان از آن دارد حدود 2 سال است اين همه فعاليت و عوامفريبي ميشود ولي نتوانستيد يكيليون امضا جمع كنيد چون زنان ايراني با توجه با مشكلاتشان به شما ها اعتماد ندارند

-- عفت ، Oct 18, 2008 در ساعت 08:31 PM

عزیزانی که روشی بهتر و موثرتری از گفتگوی چهره به چهره و جلب حمایت مردم برای پیگیری خواسته های حداقلی زنان در ایران سراغ دارن پا پیش بگذارن و خودشون در این راستا اقدام کنند وگرنه حرف زدن آسان است و عمل کردن دشوار - ما چند سال باید منتظر بشیم که این اپوزیسیون مدعی تشریف بیارن و برامون آزادی رو به ارمغان بیارن؟ تا کی ما باید انواع شکنجه های جسمی و روانی خواهران و مادران و دخترانمون رو ببینیم و سکوت کنیم به امید آدم فضایی هایی که قراره یه روزی بیان و آزادی و برابری رو برامون به ارمغان بیارن. تا کی ما مردای ایرانی باید جوابگوی خشم همسرانمون باشیم از این شرایط اسفناک و از این همه تبعیض!! من که شخصاً همین آش نقد رو ترجیح میدم به توهم آزادی، اون هم از نوع نسیه اش

-- آرش ، Oct 18, 2008 در ساعت 08:31 PM

‫من خیلی خوشحال میشوم بدانم که چرا این روزها بازار گروه های فمینستی اینقدر داغ است و چه کسانی کوره این تنور را روشن و روز بروز برای برافروخته نگهداشتن شعله های آن تلاش می کنند.
‫ آن خانم جوان ایرانی که چندان تجربه از فرهنگ ایرانی و غربی را ندارد و نمی داند پشت این بازار‌ و یا صنعت طلاق چه سرمایه داران بزرگی خوابیده ، و برای جمع کردن امضاء‌ نقش دلال را بازی میکند، خیلی متاسفم.
و ‫دوست دارم از آن مردان ایرانی که پای همچون چیز ها‌ (کمپینها) را امضاء می کنند ، سوال کنم تا حال از خودتان پرسیده اید که واقعا در کشورهای به اصطلاح دموکراسی برابری زن و مرد وجود دار‌د ،؟ قوانین جوامع غربی به زن و مرد بدیده یکسان می نگرد ،؟ اگر پاسخ شما مثبت باشد ، می توانید از آقایان ایرانی که در زندگی شان یک با تجربه تلخ طلاق را در این کشورها آزموده اند، سوال کنید . مطمئنم که پاسخی خواهید شنید که هرگز انتظارش را نداشتید !‌.


-- م.ق ، Oct 18, 2008 در ساعت 08:31 PM

دوستان عزیزم اگر ایرانی آزادیخواهی هستید فقط برای یک لحظه فکر کنید که ایااین انصاف است که بنشینیم و فقط صحبت کنیم . چرا حافظه تاریخی ندارید؟چرا فراموش می کنید که چه بر سر زنان ما امده و می اید . به جای حمایت کردن فقط نظر می دهید . اگر همگام نیستید پس محکوم هم نکنید . فقط برایتان متاسفم و نمی دانم تا کی به خواب فرو رفته اید.

-- سحر ، Oct 20, 2008 در ساعت 08:31 PM