رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۱ اردیبهشت ۱۳۸۸
نگاهی به تاریخچه خالکوبی روی پوست

کهن فرهنگ خالکوبی

حسین نوش‌آذر

خالکوبی، یا نقش کردن تصاویری بر پوست تن آدمی در همه‌ی دوران‌ها و در همه‌ی فرهنگ‌ها وجود داشته است. خالکوبی که در قدیم یک امر آئینی بود، در دوران‌هایی برای نشان کردن افرادی به کار گرفته می‌شد که به فرقه یا آئین و مذهبی خاص گرایش داشتند.

امروزه در کشورهای غربی خالکوبی یک امر شخصی و سلیقه‌ای است. در ایران هنرمندان میدانی و حاشیه‌نشینان و خراباتی‌ها و جاهل‌ها و کلاه مخملی‌هایی که اصولاً در پوست خود نمی‌گنجیدند، با خالکوبی خود را از دیگران ممتاز می‌کردند. به تازگی خالکوبی در ایران با اقبال برخی ورزشکاران و جوانان روبرو شده است، تا آن حد که پس از اجرای طرح امنیت اجتماعی کسانی را که خالکوبی دارند جریمه می‌کنند و علاوه بر این از این گونه اشخاص تعهد می‌گیرند که دیگر خالکوبی نکنند. در این گزارش کوتاه می‌خواهیم نظری بیفکنیم به سویه‌های گوناگون خالکوبی.


کهن‌ترین جسم انسان و خالکوبی‌هایش

کهن‌ترین جنازه‌ای که دانشمندان به دست آورده‌اند، نعش انسانی‌ست که پنج هزار و سیصد سال پیش در عصر حجر زندگی می‌کرده است. این شخص که او را «اوتسی» نامیده‌اند پانزده خالکوبی دارد. از جمله این خالکوبی‌ها دو خط آبی‌رنگ است که در امتداد ستون فقرات به موازات هم ادامه می‌یابد و چند خط روی ساق پا و نقش یک صلیب کوچک بر زانو از دیگر خالکوبی‌های این کهن‌ترین جسمِ انسان است.

بر جنازه‌ی مومیایی شده‌ی یک کاهن مصری، زنی به نام «آموِنت» هم که چهار هزار سال پیش در مصر زندگی می‌کرده چند خالکوبی یافته‌اند. در روسیه جنازه‌ی زنی را یافتند که دو هزار و چهار صد سال پیش می‌زیسته است. بر بازو و شانه‌های این زن نقش‌هایی از پرندگان و گوزن‌ها و چند حیوان اساطیری خالکوبی شده است. می‌گویند این زن به قبیله «پازیریک» تعلق داشته و جنگجو یا داستانگو بوده است.


درد و خالکوبی

خالکوبی از قدیم تا امروز با تحمل درد توأم بوده است. پیش از این برای کوبیدن خال بر پوست انسان شیوه‌هایی را به کار می‌بردند که خشن بود و جسم و جان انسان را می آزُرد. هر قومی روش خاص خود را داشت.

اینوئیت‌ها با سوزن‌زنگ زده خالکوبی می‌کردند و نقش‌هایی که بر پوست می‌کوبیدند به رنگ زنگ ِ آهن درمی‌آمد. اقوام بدویِ ساکن نیوزلند (مائوری‌ها) با ابزارهای چوبی پوست خود را می‌خراشیدند تا نقش دلخواه‌شان پدید بیاید. در هائیتی با استخوان و دندان کوسه خالکوبی می‌کردند و مایاها و ازکت‌ها با خارِ کاکتوس.

در ایران قزوینی‌ها از دیرباز به خالکوبی علاقه داشتند. چنان که از یکی از تمثیلات مثنوی برمی‌آید، دلاک‌ها کار خالکوب‌ها را انجام می‌دادند و خالکوبی را «کبودی زدن» می خواندند. در تمثیل «کبودی زدن قزوینی بر شانه‌گاه صورت شیر و پشیمان شدن او به سبب زخم سوزن» که از تمثیلات معروف مثنوی ست، مولوی داستان یک مرد قزوینی را روایت می کند که به نزد دلاک می رود و از او می خواهد که نقش یک شیر ژیان را بر شانه اش بزند.

دلاک از دم شیر شروع می کند و قزوینی که از درد بی تاب شده است، از دلاک می خواهد از موضع دیگر شیر شروع کند و سرانجام نقش آن شیر ژیان به یک شیر بی یال و دُم فرومی کاهد.

محل فروش ابزار خالکوبی در تهران، در سه راه جمهوری قرار دارد. در این بازار انواع ابزار خالکوبی با مارک های مانند «سان شاین»، «بیوتاچ» و «شاین بال» به قیمت پنجاه الی پانصد هزار تومن به فروش می رسد. در زندان ها اما به همان شیوه ی سنتی با سوزن سرطلا یا سوزن لحاف دوزی خالکوبی می کنند.






خالکوبی و داستان های حماسی در شرق

قلب، شیر، عقاب و لنگر کشتی از کهن ترین و رایج ترین نقش های خالکوبی به شمار می آیند. خالکوب ها کار خود را نوعی هنر می دانند و برای خالکوبی شیوه هایی قائل اند. یکی از مهم‌ترین شیوه‌های خالکوبی، سبک یا اسلوبِ ژاپنی است. ژاپنی‌ها تا اواخر قرن نوزدهم از خالکوبی برای نشان کردن جنایتکاران و تبهکاران استفاده می‌کردند.

تازه در سال ۱۸۶۸ م بود که «نیهون ایرزومی» یا خالکوبی تزئینی در ژاپن باب شد. «ایرزومی» به معنای کبودی زدن و جوهرکوب کردن است. در خالکوبی «ایرزومی» از نقش داستان های دزدان و یاغیان چینی استفاده می شود که پیشینه شان به قرن چهاردهم میلادی می رسد. در قرن هجدهم میلادی ژاپنی‌ها از حکومت «شگون»ها بیزار بودند. به این جهت خالکوبی در این دوره در نزد جوانان یاغی رواج پیدا کرد.

مهم ترین نقش‌ها در اسلوب ایرزومی نقش اژدها، شکوفه‌های گیلاس، ببر و پلنگ و میمون است. این نقش‌ها می‌بایست به گونه‌ای در کنار هم بیایند که با روح جهان اساطیری و جهان افسانه‌های ژاپنی مطابقت داشته باشند. به این جهت خالکوب می‌بایست علاوه بر مهارت در خالکوبی با داستان‌های اساطیری آشنا باشد.

در سریال «جنگجویان کوهستان» که در دهه‌ی شصت از صدا و سیما پخش می‌شد ۱۰۸ قهرمان عدالت‌طلب برای مبارزه با بی‌عدالتی در یک منطقه کوهستانی جمع می‌شوند و به رهبری پهلوانی به نام لیچیان و جنگجویانی مانند شیچین به مبارزه با لشکر کائوچیو می‌روند. شیجین وقتی برهنه می‌شود، نه اژدهایی که روی تنش خالکوبی شده است، زنده می‌شوند. این سریال و بخصوص شیجین در آن سال‌ها مورد توجه بینندگان جوان قرار گرفته بود.

در ایران هم خالکوب‌ها با داستان‌های حماسی شاهنامه آشنا بودند. صحنه‌ی نبرد رستم با سهراب از مهمترین مضامین خالکوبی ایرانی است. خالکوبی، پرده‌خوانی و سخنوری از هنرهای مردمی ایران است که متأثر از حماسه‌ی ایرانی در داستان‌های شاهنامه شکل گرفته و مردم را در کوچه و بازار و در قهوه‌خانه‌ها سرگرم می‌کرده است.

عباس کیارستمی تیتراژ فیلم قیصر را با بدن‌های برهنه و خالکوبی‌شده‌ی جاهل‌ها و کلاه مخملی‌ها در حیاط آریانا فیلم تهیه کرد. پس از انقلاب هرچند که به مولودی و شبیه‌خوانی، یعنی شاخه‌ی مذهبی هنرهای مردمی را احیا کردند و به آن فرصت رشد دادند، اما خالکوبی، پرده‌خوانی و سخنوری را برچیدند.


انگیزه و دلیل انسان‌ها برای خالکوبی

در گذشته‌های دور اما خالکوبی یک امر آئینی بود. برای مثال مصری‌ها گمان می‌کردند خالکوبی انسان را پس از مرگ از توانایی باروری برخوردار می‌کند. برخی قبایل آفریقایی تلاش می‌کردند با خالکوبی مفاهیمی مانند تولد، مرگ، قدرت و شهامت را به نمایش بگذارند.

مسیحیان نام عیسی مسیح یا نشانه‌های مذهبی مانند بره، صلیب و ماهی را بر پیشانی یا ساعد خود خالکوبی می‌کردند و به این تمهید مؤمن بودن خود به آئین مسیحیت را به ثبوت می‌رساندند. جنگجویان صلیبی گمان می‌کردند اگر نقش صلیب را روی پوست تن‌شان خالکوبی نکنند و در جنگ با مسلمانان کشته شوند، هرگز به آرامش ابدی دست نخواهند یافت.

ملوانان، فواحش، قوادان، سربازان اس‌اس، لژیونرهای فرانسوی و اعضای باند مافیایی یاکوسا با خالکوبی خود را از دیگران ممتاز می‌کردند. آلمان‌ها در امپراطوری سوم یهودی‌ها و همجنسگرایان را خالکوبی می‌کردند تا آن‌ها قابل شناسایی باشند.

برخی از هنرمندان، معرکه‌گیران، شعبده‌بازان و مارگیران با خالکوبی در نمایش‌های خیابانی توجه مردم را به خود جلب می‌کردند. اغلبِ معرکه‌گیران و مارگیران ایرانی خالکوبی‌های درشت و چشم‌نواز داشتند و برخی از آنان سراپای خود را خالکوبی کرده بودند.


یکی از معروف‌ترین هنرمندان امروزی که با خالکوبی به شهرت رسید تام لپارد نام دارد. او در اواسط دهه‌ی هشتاد میلادی نقش پوست پلنگ را بر بدنش خالکوبی کرد و کار را به آنجا رساند که حتی دندان‌های نیشش را هم تیز کرد. تنها یک دهم درصد بدن این شخص خالکوبی نشده است و از این نظر رکورددار جهان است.

خالکوبی در مجموع همواره نوعی اعتراض به هنجارهای اجتماعی بوده است. پوست در روان شناسی تن نوعی حریم به شمار می آید و از ارتباط انسان با محیط پیرامونش و با دیگران نشان دارد. انسان‌هایی که در «پوست خود نمی‌گنجیدند» و نمی‌توانستند خود را با هنجارهای خانوادگی و اجتماعی هماهنگ کنند خالکوبی می‌کردند. به این جهت خالکوبی از نظر روانشناختی هم حامل معناست.

انسان‌هایی که مایل اند احساس‌ها و عاطفه‌ها و وضع روحی‌شان را به نمایش بگذارند و این نیاز را احساس می‌کنند که خود را به گونه‌ای دیگر دربیابند و به گونه‌ای دیگر جلوه‌گر شوند ممکن است از پوست خود به شکل صحنه‌ای برای به نمایش گذاشتن حالات روحی‌شان استفاده کنند. با این حال چند سالی‌ست که در غرب خالکوبی قبول عام یافته است.

در میان همه‌ی اقشار جامعه اعم از ورزشکاران، هنرپیشه‌ها، خوانندگان و هنرمندان تا دانشجویان، برخی کارمندان و حتی آموزگاران و اساتید اشخاصی هستند که خالکوبی‌های زیبا و ظریفی دارند. خالکوبی در غرب یک امر شخصی و سلیقه‌ای است و به تدریج خاصیت آئینی و اعتراض‌آمیز خود را از دست می‌دهد.

. . .

منابع:
Gabriele Hofmann
Ales über Tatoos
Arun Verlag, 2001
Heit/Kenntner/lauinger
Voelker im schmuck
Helmes verlag,2002

Share/Save/Bookmark

لینک‌های خواندنی و صفحات دیدنی در اینترنت:
روان¬کاوی تاتو یا خال¬کوبی، داریوش برادری، رادیو زمانه
خالکوبی در غرب، منصور نصیری، جدید آنلاین
افزایش خالکوبی در میان دختران ایرانی
وبلاگی مخصوص خالکوبی به فارسی

نظرهای خوانندگان

یکی دو جارم واسه خالکوبی مغرفی کن.دمت گرم....

-- اریابد ، Apr 21, 2009 در ساعت 08:30 PM