رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۲۳ مرداد ۱۳۸۸
ماجرای دستگیرشدگان، تنش بین ایران و آمریکا را تشدید می‌کند

خبرنگاران بازداشت شده

برگردان: ناصر غیاثی

اشپیگل آن‌لاین، مارک پیتسکه، نیویورک

هر سه شهروند آمریکایی دستگیر شده در ایران ژورنالیست‌اند‌. حالا نگرانی‌ها در مورد این زندانیان زیاد شده است. ناظران بیم آن دارند که ممکن است تهران نیز، هم‌چنان که اخیراً کره شمالی، تلاش کند آمریکا را تحت فشار بگذارد. حتا همکاران این گروه سه نفره به آن‌ها انتقاد دارند: آن‌ها در منطقه‌ی آلوده به مین در جست‌وجوی چه بودند؟

آخرین نشانه‌ی حیات یک تلفن بود. وقتی شین باوئر با موبایل به دوستش، شون مکفسل از خودش خبر داد، ساعت به وقت محلی دقیقاً سیزده و سی و سه دقیقه بود. قبل از آن دو اِس‌اِم‌اِس برایش فرستاده بود که البته بی‌جواب ماند. باوئر حالا می‌گوید، آن‌ها در محاصره‌ی سربازها و دستگیر شده بودند: «به سفارت تلفن کن!»

این تقریباً دو هفته پیش بود، در سی و یکم جولای، در منطقه‌ی مرزی کردنشین بین عراق و ایران. چهار آمریکایی مکفسل، باوئر، دوست دختر او سارا شورد و نیز جوشوآ فاتال دو روز پیش وارد سلیمانیه مرکز استان سلیمانیه در شمال شرقی عراق شده بودند. باوئر، سارا و فاتال از آن‌جا عازم کوه ‌شدند تا، آن طور که مکفسل بعداً فورموله کرد، از «زیبایی طبیعت ِ نفس‌گیر» آن دور و اطراف لذت ببرند. «‌من چون سرما خورده بودم می‌خواستم بعداً به آن ها ملحق شوم.»

بخت یارش بود. چون از آن زمان تا کنون باوئر بیست و هفت ساله، شورد سی ساله و فاتال بیست و هفت ساله در ایران زندانی هستند. تهران آن‌ها را متهم به عبور غیرقانونی از مرز کرده و مظنون به دامن زدن به اعتراضات اپوزیوسیون هستند. محمد کرمی‌راد، نماینده‌ی مجلس در روز دوشنبه گفت «با توجه به اوضاع سیاسی ورود سه آمریکایی به ایران نمی‌تواند اتفاقی بوده باشد.»

حالا مکفسل در نامه‌ی سرگشاده‌ای، گفته‌ی او را رد می‌کند و می‌نویسد: «امیدوارم مردم بفهمند حضور دوستان من در آن‌جا چه بوده: یک اشتباه ساده و بسیار تأسف‌بار.» هنوز ناروشن است که اواخر جولای در منطقه‌ی کوهستانی برهوت بین عراق و ایران واقعاً چه اتفاقی افتاده است و چرا این گروه سه نفره جرأت کردند وارد یک منطقه‌ی مرزی بد آوازه شوند.

تندروهای ایرانی همان تئوری همیشگی را دارند: آمریکایی‌ها جاسوس‌اند. اما محافل غربی با وجود توضیح مکفسل نیز هم‌چنان گمانه‌زنی می‌کنند که شاید باوئر، یک عکاس ِ روزنامه‌نگار ِ مستقل که عربی حرف می‌زند، می‌خواسته با اعضای گروه کردی ـ اسلامی انصاراسلام مصاحبه کند.


شن باوئر

آن گونه که اشپیگل آن‌لاین از محافل شبکه‌ی ژونالیستی ِ موسسه‌ی خبری برای جنگ و صلح (IWPR) که از نزدیک در این مورد تحقیقاتی به عمل آورده است، باخبر شد، این سفر کوتاه دست‌کم «باعث در هم کشیدن سگرمه‌های» هم‌کاران هم شده بود. استدلال دوستان‌شان مبنی بر این که نمی‌دانستند نزدیک مرز هستند «برای مسافرانی چنین باتجربه بعید به نظر می‌رسد.»

معمایی که تاکنون یک چیزش روشن است: در طول مدتی کوتاه این دومین ماجرای غم‌انگیز ِ بازداشت شدن آمریکایی‌ها به دست رژیمی دشمن آمریکا است. همین هفته‌ی گذشته بود که دو خبرنگار زن آمریکایی لاورا لینگ و اونا لی پس از بازداشت پنج ماهه در کره‌ی شمالی به همت تلاش‌های شخصی رییس جمهور اسبق، بیل کلینتون آزاد شدند. بازگشت دراماتیک ِ آن‌ها سرنوشت سه آمریکایی در ایران را کاملاً تحت شعاع قرار داده بود.

کاخ سفید بازداشت آن‌ها را تازه ده روز بعد، در آخر هفته تایید کرد. مشاور امنیتی جیمز جونز یکشنبه به فرستنده‌ی تلویزیونی NBC گفته است، «دولت آمریکا» که از سال ۱۹۷۷ رابطه‌ی دیپلماتیک با تهران ندارد، «پیام‌های روشنی مبنی بر این فرستاده است که ما می‌خواهیم هر چه زودتر شاهد آزادی این سه جوان باشیم.»

اما این ماجرا بسیار پیچیده‌تر است، زیرا درست وسط ِ مرحله‌ای از تشنجات جدید بین آمریکا و ایران به وجود آمده که عامل‌اش اعتراض به انتخابات در دو ماه گذشته بوده است. ناظرین بیم آن دارند که ممکن است تهران ـ بر اساس نمونه‌ی کره‌ی شمالی ـ از آمریکایی به عنوان گروگان بهره برده و یا توسط آن‌ها درس عبرتی به «دخالت» غرب بدهد.

کسانی که پای‌شان در میان است فارغ التحصیلان ِ دانشگاه کالیفرنیا هستند. باوئر به عنوان خبرنگار برای رسانه‌های آلترناتیو آمریکایی کار می‌کند. فوریه برای برنامه‌ی تلویزیونی ِ «Democracy Now» درباره‌ی همکاری ارتش آمریکا با شبه‌ نظامیان سنی عراق گزارش تهیه دیده بود و آخرین بار برای مجله‌ی تجسسی ِ «Mother Jones» مقاله‌ای درباره‌ی رشوه‌خواری در عراق نوشته است که قرار است در شماره‌ی بعد منتشر شود. اما سردبیران این مجله، مونیکا باوئرلاین و کلارا جفری، می‌گویند باوئر به خاطر این مجله به کردستان نرفته بود.

ممکن است عذاب این راه‌پیمایان طولانی شود

شورد، دوست دختر باوئر در وبلاگش خود را به عنوان یک «زن ِ کنش‌گر برای عدالت اجتماعی» و ژورنالیست مستقل معرفی می‌کند. فاتال که پدرش متولد عراق است و از جمله برای «Jewish Week» می‌نویسد، قبل از سفرش در فیس بوک نوشته بود، می‌خواهد در عراق دنبال «ریشه‌هایش» بگردد.

شون مکفسل چهارمین نفر این جمع طراح وب، معلم و مولف است. او در بیانیه‌ای که در «Mother Jones» و «Nation» چاپ شده است، قضیه‌ی گم شدن ِ دوستانش را توصیف می‌کند. وی می‌نویسد: اواخر جولای از سوریه برای یک «سفر کوتاه» به کردستان مستقل سفر کرده بودند. «منطقه‌ی کردستان بسیار زیبا است و کم و بیش امن است. شب ِ بیست و نهم ژولای به سلیمانیه رسیدیم. فردا از مردم محلی در مورد جاهای خوب پرس و جو کردیم، جایی که بشود مناطق کوهستانی را دید. همه‌شان یک سفر کوتاه به احمدآوا را توصیه کردند.» احمدآوا به خاطر آبشارش نیزمعروف است، اما در نزدیکی مرز ایران قرار دارد که خوب علامت‌گذاری نشده است.


استان سلیمانیه

مکفسل می‌نویسد: «اما هیچ کس به ما یادآوری نکرد که احمدآوا نزدیک مرز قرار دارد. فکر می‌کردیم آن‌جا از خطری در امان هستیم. دوستانم غروب سی‌ام جولای راه می‌افتند و من به خاطر سرماخوردگی شب در هتل ماندم. می‌خواستیم هم‌دیگر را فردا در احمدآوا ببینیم. آن روز غروب و فردایش چندین بار تلفنی با دوستانم حرف زدم. به نظر می‌آمد شین خیلی آرام است. اطمینان کامل دارم که دوستانم نمی‌دانستد در نزدیکی مرز ایران هستند. اما دو اِس‌اِم‌ِاس من در ساعت دوازده و پنجاه دقیقه و سیزده و بیست و دو دقیقه بی‌جواب ماندند. سرانجام ساعت سیزده و سی و سه دقیقه باوئر به موبایلم زنگ می‌زند و خبر دستگیری‌اش را می‌دهد.»

وخامت اوضاع آرام آرام معلوم ‌شد. در تهران مقامات مسئول ابتدا اعلام کردند، فقط می‌خواهند روشن کنند این سه نفر چرا و چگونه از مرز رد شدند. حسن قشقاوی، سخن‌گوی وزارت امورخارجه به رادیوی دولتی ایران گفت: «اخبار آن چنان ضد و نقیض‌اند که ما هم مثل شما نمی‌دانیم حقیقت چیست.»

اما در عین حال اتهامات ِ تهران به غرب مبنی بر برانگیختن ِ اعتراضات مخالفین بلندتر شد. مهدی شکیبایی مفسر روزنامه‌ی جوان حدس می‌زند «ممکن است این سه نفر قاچاقی وارد کشور شده باشند تا مستقیما علیه امنیت ملی رژیم جمهوری اسلامی فعالیت کنند. آیا این موجودات ِ آمریکایی‌ ِ دستگیرشده تروریست‌هایی هستند که در پوشش جهان‌گرد داخل کشور شده‌اند؟»

محمد کرمی‌راد، عضو کمسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس ایران دوشنبه این خط مشی را پررنگ‌تر کرد. وی براساس گزارش خبرگزاری دولتی ایرنا گفت: «ورود غیر قانونی ِ این‌ها نمی‌تواند هیچ ‌ربطی به ناآرامی‌های پس از انتخابات نداشته باشد. این سه نفر چه ماموریتی در ایران داشتند؟ چرا از ایران تقاضای ویزا نکردند؟»

حتا شبکه‌ی مستقل ِ ژورنالیستی ِ IWPR به توصیفات ِ مکفسل مشکوک است. خاباط نوزاد، خبرنگار IWPR که متعلق به همان منطقه است در تارنمای IWPR گزارش داد، کوره راهی که این‌ سه نفر در پیش گرفته بودند «به منطقه‌ی مرزی پرت و دورافتاده‌ای می‌رسد که توریست‌ها و مردم محلی کم به آن‌جا می‌روند؛ یک راه‌پیمایی چند ساعته است در کوهی با شیب تند و خالی از سکنه. منطقه تا امروز هم آلوده به مین‌های باقی مانده از جنگ ایران و عراق از سال‌های دهه‌ی هشتاد است.»

این سه آمریکایی، برخلاف ژورنالیست‌های زن لی و لینگ که برای فرستنده‌ی خصوصی تلویزیونی متعلق به معاون رییس جمهور اسبق آمریکا، ال گور کار می‌کنند، ارتباطات سیاسی بالایی ندارند. البته هم به این خاطر و هم به خاطر جنجال رسانه‌ها در مورد لی و لینگ، سفر پرماجرای آن‌ها در افکار عمومی آمریکا تا کنون تا مقدار زیادی محو شده است.

دوستان‌شان یک «دعاخوانی» مجازی و یک «گروه هم‌بستگی» در فیس بوک راه انداخته‌اند که تا غروب دوشنبه تنها ۵۷۲ عضو داشت. کاخ سفید تازه یک‌شنبه موضوع را تایید کرد. ارتباط آمریکا با تهران به خاطر کمبود روابط دیپلماتیک، چنان که در مورد دو زن خبرنگار در کره شمالی، از طریق سیاست‌مداران ِ سویسی در جریان است.

فرستنده‌ی تلویزیونی ِ ABC خبر داد باوئر، شورد و فاتال در این فاصله به تهران انتقال یافته‌اند، امری که «می‌تواند نشانه‌ی این باشد که عذاب این راه‌پیمایان ادامه خواهد داشت.»

Share/Save/Bookmark