رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۲۶ خرداد ۱۳۸۸
گفت و گو با جلیل آزادی‌خواه از اعضای کانون نویسندگان کردستان ایران

دستگیری دو نویسنده‌ی کرد

محمدرضا اسکندری
اسعد سلامی

عباس جلیلیان، یکی از نویسندگان کرد که صرفاً در حوزه زبان و ادبیات كُردی و به ویژه كُردی جنوب (گورانی) فعالیت ادبی داشته و از نویسندگان بنام در كرمانشاه و خالق آثار فرهنگ كُردی ـ كُردی ـ فارسی باشور كه كامل‌ترین و معتبرترین فرهنگ لغت كُردی جنوب، رمان «رنگامه» كه شامل چندین داستان كوتاه‌، كتاب «زرینه و سیمینه» كه مجموعه اشعار و ضرب‌المثل‌های فولكلور مناطق كردنشین است، توسط مأموران امنیتی جمهوری اسلامی در اسلام‌آباد غرب دستگیر شده است.

همچنین مهدی حمیدی، فعال ادبی و فرهنگی در كرمانشاه ۲۰ روز پیش دستگیر شده است و همچنان اطلاع دقیقی از دلیل بازداشت، محل و وضعیت نگهداری وی در دست نیست و با وجود پی‌گیری‌های صورت گرفته از طرف خانواده هنوز امكان ملاقات و یا حتی تماس تلفنی با فرزند خود را نیافته‌اند.

پیرامون این موضوعات با آقای جلیل آزادی‌خواه از اعضای کانون نویسندگان کردستان ایران گفت و گو کرده‌ام.

قبل از مطرح کردن سوالات دوست داشتم کمی در رابطه با کارهای ادبی خودتان برای شنوندگان و خوانندگان رادیو و وبلاگ ژیار بگویید؟

جلیل آزادی‌خواه هستم ، متولد سال ۱۳۳۹ که چندین و چند سال است در دنیای فرهنگ و ادبیات پرسه می‌زنم‌. باید بگویم در سال ۱۳۶۸ برای اولین بار با همکاری دوستان توانستیم در شهر مریوان، انجمن ادبی مریوان را تأسیس کنیم و برای مدتی در سمت مسئول آن کارهای ادبی خودرا ادامه دهم.

ما در مریوان سمینارها و کنگره‌ها و شب شعر‌ها و نشست‌های مختلفی را برگزار نمودیم از آن جمله سمینار بهمن سال ۱۳۷۰ و کنگره بیسارانی‌. در سال ۱۳۷۵ در شهرستان سنندج با کمک و یاری دوستان انجمن ادبی کردستان را تأسیس نمودیم‌.

در سال ۱۳۷۵ با هفته‌نامه ابیدر شروع به همکاری نمودم و در سال ۱۳۸۹ـ ۱۳۸۱ سردبیر هفته‌نامه اسو بودم و تا سال ۱۳۸۴ که از طرف دولت توقیف و بسته شد‌، عضو شورای سردبیری مجله سروه بودم.

در سال ۱۳۸۴ تا اواخر سال ۱۳۸۵ که مجبور به ترک ایران شدم در شهر کرمانشان مشغول کارهای فرهنگی بودم. در همان سال در کرمانشان با همکاران خود هفته‌نامه ریژاو را منتشر نمودیم که متأسفانه بعد از احضار من از طرف وزارت اطلاعات به سنندج و برخوردهای آن‌چنانی و تهدید به بستن ریژاو با زور و ارعاب آن را بستند‌.

تا زمان ترک ایران با نهادهای مدنی کرمانشان همکاری نمودم و افتخار همکاری در همایش شامی کرمانشانی را داشتم‌. تاکنون چهار کتاب را منتشر نمودام که عبارتند از: «چه مه ری خاکی سوتا و شیعر کردی»، «شیوه نی هه ڵه بجه شیعر کردی» با دوست شاعرم حکیم ملا صالح، «ترجمه اسطوره گیلگمیش» از فارسی به کردی، «رئالیزم در ادبیات کردی» از عربی به فارسی که از سرنو‌شتش بی‌خبرم.

در مطبوعات داخلی و خارجی صدها مقاله را در زمینه‌های مختلف فرهنگی و ادبی منتشر نموده‌ام و هم اکنون چندین کتاب آماده چاپ دارم که امیدوارم بتوانم در شرایطی مناسب آن‌ها را منتشر نمایم‌.


جلیل آزادی‌خواه از اعضای کانون نویسندگان کردستان ایران

چندین هفته است که نیروهای امنیتی در اسلام‌آباد غرب و سنندج آقای عباس جلیلیان و مهدی حمیدی، دو فعال ادبی کرمانشاهی را بازداشت کردند آیا تا به حال شما که از مسئولین کانون نویسندگان کردستان ایران هستید در رابطه با علت این بازداشت‌ها، دوستان شما در کانون و یا خانواده‌های آن‌ها خبری دریافت کرده‌اند؟

متأسفانه باید بگویم تاکنون کلیه کوشش‌های خانواده‌، دوستان و نهادهای مدنی برای پی‌جویی و اطلاع از وضعیت این دوستان بی‌نتیجه بوده‌اند‌. در روزهای اولیه نهادهای امنیتی دولت از اعلام بازداشت این دو فعال فرهنگی، آقایان عباس جلیلیان و مهدی حمیدی طفره می‌رفتند‌، این خود نگرانی خانواده و دوستان این دو فعال را دو چندان می‌کرد‌.

بعد از چند روز، ناچار نهادهای امنیتی اعتراف کردند که جلیلیان و حمیدی را بازداشت کرده‌اند‌. ما به عنوان کانون نویسندگان کردستان ایران بدون کوچک‌ترین سستی وضعیت آن‌ها را زیر نظر داریم و در اعلامیه‌ای که منتشر نمودیم کلیه نهادهای فرهنگی و مدنی و حقوق بشری و خبرنگاران جهانی را در جریان بازداشت و وضعیت آن‌ها و برخوردهای غیر قانونی گذاشته‌ایم‌.

تا وصول به نتیجه نهایی از هیچ کو‌ششی فروگذار نخواهیم کرد‌. این امکان وجود دارد که اقدام به راه انداختن کمپینی بین‌المللی برای رهایی این فعالان نماییم‌. تازه‌ترین خبری که رسیده حکایت از آن دارد که نویسنده‌ی توانا، عباس جلیلیان را در برابر این اتهام واهی و بی‌اساس قرار داده‌اند که در فستیوال گلاویژ در کردستان فدرال شرکت نمود و این شرکت غیر قانونی بوده است‌، که چنین نیست و ما قانونی و با ویزا و از راه‌های قانونی در آن فستیوال شرکت کردیم‌.

بنا بر گزارش سازمان دیده‌بان حقوق بشر، فشار نهادهای امنیتی در کردستان به فعالان مدنی، روزنامه‌نگار و نویسندگان کرد شدیدتر شده است. آیا این وضعیت در کرمانشاه و ایلام با دیگر مناطق کردستان با هم فرق دارند؟

شکی نیست که دولت در کل کردستان فشار و سرکوب نیروهای مدنی و فرهنگی را تشدید نمود است بنا به شواهد و مدارک می‌توان گفت که این سرکوب به بالا‌ترین حد و درجه خود رسیده است‌.

امار بازداشت‌ها، زندانیان‌، تعطیلی روزنامه‌ها و حکم‌های سنگینی زندان و اعدام که برای فعالان کرد صادر می‌شوند همگی این واقعیت تلخ را آشکار می‌کنند که متأسفانه دولت و قدرت در ایران با درک غلط و تحلیل نا‌صحیح و دیدی امنیتی و سیاسی به جان جامعه مدنی و تازه پا به وجود نهاده‌ی کردستان را گرفته است‌.

از سال ۱۳۸۴ و از آغاز دولت احمدی‌نژاد این فشار و سرکوب‌ها چند برابر شد‌. دولت ناتوان و مانده احمدی‌نژاد‌، که به باور همگان ضعیف‌ترین دولت تاریخ ایران است‌، می‌خواهد ماندن و ناتوانی و ناکارا بودن خود را با سرکوب و فرافکنی چالش‌ها لا‌پوشانی کند‌.

فرافکنی بحران‌ها و چالش‌های جامعه را در این می‌بیند که به سرکوب نیروها و شخصیت‌های منتقد و توانا بپردازد‌. با نگاهی نه زیاد ژرف می‌توان دید که حوزه عمومی ایران بسیار پویا‌تر توانا‌تر و واقع‌بین‌تر است تا دولت و قدرت‌.

دولت می‌خواهد این حوزه فعال را فلج کند و برای فلج کردن این حوزه فشار و سرکوب نیروهای فعال را به خصوص در کردستان تشدید نموده است‌‌. باید گفت بعد از سی و چند سال از عمر جمهوری اسلامی هنوز که هنوز است جنبش‌های مدنی و هویت‌خواه که خواهان هویت مستقل خود هستند در نگاه و ذهنیت این قدرت تابو هستند و توان تحمل آن‌ها را ندارد.

این نهادها جنبش‌ها و شخصیت‌ها در کردستان جنوبی بیشتر و بیشتر مورد یورش و سرکوب هستند زیرا نظام و دیسکورس مسلط و حاکم می‌پندارد که این منطقه ملک بلا‌منازع وی است و تاب پذیرش این نهادها و نیروها را ندارد‌.

به نظر من باید گرانیگاه یورش‌ها و سرکوب‌های جدید و غیر قانونی فعالان کرد را در کردستانی جنوبی در اینجا جست‌. به باور من نگاه و کالبد‌شکافی فوق دقیقاً در مورد کردستان جنوبی و استان‌های ایلام و کرمانشان درست است.

دولت و قدرت در ایران بنا بر دلایل گفته شده و رشد جنبش و روحیه هویت‌خواهی و هویت کاوی در این مناطق می‌خواهد آن را سرکوب کند‌. توسعه جغرافیای جنبش هویت‌خواهی کرد در سال‌های اخیر در کردستان ایران به ویژه در دو استان کرمانشان و ایلام دغدغه همیشگی مسئولین و کار‌گزاران نظام بوده است.

اکنون که عملاً و عمیقاً با چنین جنبش و رشد و توسعه آن روبه‌رو گردیده‌اند هراسان و بدون راهکار منطقی و مدرن می‌خواهند با زور و فشار این خیزش را سرکوب نمایند‌.

شما که از دوستان آقای جلیلیان هستید کار اصلی آقای جلیلیان چه بوده است که او را بازداشت کرده‌اند؟

آقای عباس جلیلیان یکی از چهره‌های سر‌شناس فرهنگ و ادبیات کردی هستند‌. ایشان در سطح کردستان به خوبی شناخته شده‌اند‌. کار اصلی و دغدغه عباس بسان همه کسانی که در گیر کار فرهنگی هستند و در دنیای ادبیات گام می‌نهند کار فرهنگی و ادبی است.

ایشان به عنوان فرهنگ‌نویسی توانا و جوان با به رشته تحریر در آوردن فرهنگ لغت رشک‌بر‌انگیز با‌شور، توان بی‌چون و چرای خود را به نمایش گذاشتند‌. به باور من این کتاب در سال‌های اخیر، حکم بهترین و علمی‌ترین فرهنگ لغت کردی را در نوع خود دارد.

با جمع‌آوری ضرب‌المثل‌های کردی و باورداشت‌های کردی در کتاب «سیمینه و زینه» توان خود را در مردم‌شناسی و کارهای میدانی به خوبی نمایان کردند‌. عباس در نوشتن داستان و داستان کوتاه نیز دستی در آفرینش دارند‌.

اگر قرا باشد که گناهی برای ایشان عنوان شود باید گفت که جرمش عشق به فرهنگ و ادبیات است‌، جرمش اندیشیدن و نوشتن است‌، که در این ره گذر هویت خود را خواهان و خواستار گزینش هویتی اختیاری است‌.


عباس جلیلیان از نویسندگان کرد

بنا بر گزارش سازمان‌های مدنی کرد، فعالیت عباس جلیلیان و مهدی حمیدی صرفاً در حوزه زبان و ادبیات كُردی و به ویژه كُردی جنوب (گورانی) بوده است‌. آنان اعتقاد دارند که حکومت جمهوری اسلامی با نویسندگانی که در منطقه گوران‌نشین کار ادبی کردی می‌کنند به شدت برخورد می‌کند. چرا؟

فکر می‌کنم این واقعیتی آشکار است و نمی‌توان منکر این شد که دستگاه حاکمه ایران با فعالین عرصه فرهنگ و ادبیات و جامعه مدنی در در کردستان و به خصوص در جنوب کردستان برخوردی به شدت خشن و غیر قانونی و خصمانه دارد‌.

پیش‌تر اشاره کردم که ویژگی و مشخصه بارز این افراد و جنبش‌های مدنی فعال در این خطه این است که هویت‌خواه هستند‌، تولید‌کنندگان عرصه‌های فرهنگ و ادبیات و هنر در این جغرافیا در نگاهی که به خود به عنوان انسان و پیرامون و جامعه دارند انسان آزاد و هویت اختیاری را گزینش نمود‌ه‌اند‌.

این گزینش اختیاری و نگاه خواهی نه خواهی به سوی پرسیدن‌، گمان کردن‌، جست‌وجو و در میان آوردن ایده‌های نو می‌پیماید‌. در بستر این کشف است که هویت‌خواهی زاده می‌شود‌. باور دارم که هر زایش نوینی که با این ویژگی و پروسه آفریده شود در تضاد و تناقص با نگاه، ایده‌، فرهنگ و ذهنیت حکومت و حاکمان ایران است‌، بنا‌بر‌این توان بر تابیدن آن را ندارند‌.

این جنبش‌ها و افراد فعال آن‌ها برای رسیدن به ایده‌های خود و توسعه آن منظر از یک ماهیت و نگاه مدرن و دمکراتیک برخوردارند که می‌توان آن را دمکراسی گفت و گو خواند‌.

متأسفانه حکومت و حاکمان ایران نه در ذهنیت و نه در روش و کنش و تقابل از چنین نگاه و ظرفیتی برخوردار نیستند‌. هدف آن‌ها عقیم کردن این خیزش‌ها به هر قیمت است بنا‌براین حاکمیت با تمامی توان به سرکوب آن‌ها برخواسته است‌.

در سال‌های اخیر تعداد زیادی از شاعران و نویسندگان و هنرمندان ایلام، کرمانشاه و لرستان سفرهایی به حکومت حریم کردستان عراق داشته‌‌اند. در یکی از سفرها مشکلاتی برای دوستان شما به وجود آمده بود و حال خبرهایی که به ما رسیده است یکی از دلایل بازداشت‌ آقای عباس جلیلیان، سفر وی به کردستان عراق برای شرکت در کنفرانس ادبی‌ عنوان شده است، تمام این سفرها به صورت قانونی و از طریق گمرک و با ویزا صورت گرفته است‌. اگر سفر ممنوع است چرا مرزبانان به آن‌ها اجازه خروج داده‌اند؟

این سفرها بود‌، هست و خواهد بود‌، تا آنجا که من اطلاع دارم و خود همراه دوستان از جمله کاک عباس در سال ۱۳۸۵ با دعوت نامه رسمی و با اخذ ویزا از کنسولگری عراق در کرمانشان این سفر را انجام دادیم‌.

در مرز رسمی کشور خسروی و در تشریفات گمرگ چه هنگام خروج و چه هنگام ورود کسی مانع ما نشد‌، اما در برگشت و در شهر کرمانشان همگی ما از طرف اداره اطلاعات کرمانشان احضار و مورد بازپرسی و بازجویی قرار گرفتیم‌.

آن‌ها می‌خواستند از ما تعهد بگیرند که دیگر چنین سفرهایی را به خصوص به کردستان فدرال‌ انجام ندهیم‌، که ما نه پذیرفتیم‌، و گفتیم ما به هرجا که رسماً از طرف ایران ممنوع نباشد و بتوانیم ویزا بگیریم سفر خواهیم کرد‌، شما می‌توانید مانع ما شوید اما ما تعهد نخواهیم داد‌.

در واقع هدف آن‌ها نفس سفر نبود. هدف کردستان فدرال بود‌، وحشت از درهم‌آمیزی کردها بود‌، این شیوه حاکمان ایران است که سیاستی دوگانه را دنبال می‌کنند‌، در ظاهر دوستی و در غفا دشمنی‌. که گاه این را هم دست‌آویزی برای سرکوب نویسندگان و‌... می‌کنند.

با توجه به شرایط تازه دستگیری‌ها در کرمانشاه شما وضعیت بقیه فعالان عرصه ادبی کردی در ایلام و کرمانشاه را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

باور دارم و در جای دیگری نیز گفته‌ام که کار فرهنگی و ادبی و ژورنالستی در کردستان ایران قدم زدن در ساحت عقرب است‌، چرا؟ چون هر لحظه امکان بازداشت‌، تعطیلی و غیره هست‌.

با توجه به سابقه بد حاکمیت در ایران و یورش تازه آن به نخبگان به راستی باید گفت که نگرانی‌ها جدی است‌. اما روند رو به پیش و اراده عمومی به گونه‌ای است که خشکاندن این حرکت‌ها و بازداشتن فعالین محال است‌. هر چند که امکان هزینه‌های بیشتری نیز هست‌.

علت رشد کارهای ادبی کردی و پر‌رنگ شدن هویت کردی در کردستان جنوبی به خصوص کرمانشاه و ایلام و لکستان چیست؟ چگونه می توان به نویسندگان زندانی کمک کرد؟

حمایت همه جانبه و افشای سرکوب‌ها و برخوردهای غیر قانونی حکومت از اهم وظایف ماست‌. باید مجامع جهانی از چگونگی این بازداشت‌ها، برخوردها و فشارها آگاه شوند‌، نباید اجازه داد حاکمیت به راحتی و دور از چشم جهانیان هر رفتار و برخوردی را که می‌خواهد با نویسندگان انجام دهد‌.

بیداری وجدان عمومی جهان و آگاه کردن نهاد‌های حقوق بشر و نویسندگان و جهان مترقی می‌تواند چتر حمایتی خوبی برای فعالین بخش‌های مختلف جامعه مدنی در کردستان در برابر حکومت و حاکمیت باشد.

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

کمک به نویسندگان کرد زندانی حرکت در جهت تحقق دمکراسی در ایران بزرگ است. پس تا دیر نشده با یک اتحاد بزرگ در سراسر ایران سرکوب را به عقب نشینی وادار کنم

-- شورش ایلام ، Feb 2, 2009 در ساعت 02:10 PM

خوشبختانه مردم کرمانشاه و ایلام تحت تاثیر
افکار پان کردی قرار ندارند و خود را ایرانی می دانند.

-- حسین ، Feb 2, 2009 در ساعت 02:10 PM

چنین کانونی یعنی تجزیه طلبی . این اقایان عضو کانون نویسندگان ایران نیستند یک تابلو بیش نیست و نامی بی محتوی . اسامی چند نویسنده و فعال مشهور و شناخته شده کرد و ایرانی در این تابلو وجود دارد ؟ هیچ......
متاسفم برای ایران و این فرمایشات به خدا
اقای اسکندری از شما بعید بود

-- کمالی ، Feb 2, 2009 در ساعت 02:10 PM

اقا حسین دفاع از هویت خود چه رابطی به پان کردی دارد. دفاع از فرهنگ و ادب کرد چه رابطی به پان کردی دارد و چه کسی شما را نماینده دو استان بزرگ کرد کرده است. ایرانی بود چه مشکلی با تلاش برای احقاق حقوق مردم کرد در عرصه فرهنگ و زبان کردی دارد. این درست نیست که هویت طلبان کرد را با این حرف ها از حق خود که نوشتن و خواندن به زبان مادری خود است محرم کرد.

-- گژال ، Feb 2, 2009 در ساعت 02:10 PM

تنها يك فاشيست پان ايرانيست مي تواند يك نويسنده را تجزيه طلب معرفي كند. در ضمن يك ملت از حق تعيين سرنوشت كه يك اصل حقوق بشري است برخوردار است. آيا مطالبه حقوق انساني خود و ملتت براي باقي ايرانيان تهديد است يا پان ايرانيسم؟!

-- فرشلد دوستي پور ـ ايلام ، Feb 3, 2009 در ساعت 02:10 PM

من خودم اهل شهر کرمانشاه می باشم و اول
خود را ایرانی می دانم و بعد کرد. هیچ مشکلی
هم با ترویج فرهنگ کردی ندارم اما اینکه تعدادی پان کرد بخواهند تحت عناوینی چون
هویت طلب، روزنامه نگار، نویسنده بین اقوام ایرانی اختلاف ایجاد کنند و برای خود ملت سازی کنند برای من قابل قبول نیست.

-- حسین ، Feb 3, 2009 در ساعت 02:10 PM

باسلام من ایمان دارم که این سخنان حرف دل همه ما کردهای ایلام و کرمانشاه است . متاسفم برای کسانی که در دوران پسا مدرن هنوز از کلمه ملت و هویت وحشت دارند ، انها هنوز در دوران شاه قلی خانی زیست میکنند ، باید بدانند که طوفان ملتهای ایران در راه است اگر خودرا هم ساز نکنند ، فردا گله مند نباشند ، تاکی با ایران ایران میخواهند ملتهای ایران را در اسارت داشته باشند لطف کنید سانسور نکنید

-- سیروان ، Feb 4, 2009 در ساعت 02:10 PM

آقای کمالی !
سما با چه‌ مدرک و سندی کانون نویسندگان کردستان را تجزیه‌ طلب و بی محتوا قلمداد مینمایی؟ در حالی که‌ این کانون تبلور و انعکاس جامعه‌ی فرهنگی کردستان میباشد.در ضمن این چه‌ استدلالی است که‌ باید نویسندگان کرد مشروعیت خویش را از کانون نویسندگان ایران بگیرند؟ مگر خود کانون نویسندگان ایران چند درصد از نویسندگان جدی فارس عضو آن هستند؟ گذشت آن زمان کوشندگان و فعالین ملیتهای ایرانی را به‌ جرم تجزیه‌طلبی و ... واهی از این دست بایکوت نمود. امیدوارام با چشمان باز پیرامون خویش را بکاوی و از روی احساسات تند قضاوت ننمایی،و زیستن در جهان (پلورالیزم )و تکثرگرا را آرام آرام تجربه‌ نمایی.

-- محسن ، Feb 4, 2009 در ساعت 02:10 PM

اینها هنوز در عهد بوق بسر میبرند و نمیدانند که دنیا عوض شده است بیچاره های عقب افتاده

-- ایمیلیا ، Feb 5, 2009 در ساعت 02:10 PM

آقای حسین اگر شما هویت اصلی خود را گم گرده همچون بسیاری از جوانان کرمانشاهی لازم است که بدانید هنوز کسانی در کرمانشاه و ایلام هستند که اصالت و فرهنگ خود را اصیل و محترم می دانند.اگرچه تعداد کم است ولی برای فرهنگ دوستان کرد همین تعداد کم نیز با ارزش است.شما می توانید برای از یاد بردن فرهنگ اصلی خود و حفظ فرهنگ ایرانی نام محل تولد خود را از یک شهر کرد نشینن همچون کرمانشاه به یک شهر دیگر که اصالت آن کرد نباشد و به حفظ فر هنگ ایرانی شما کمک کند تغییر دهیید.

-- حامد ، Feb 19, 2009 در ساعت 02:10 PM

من یک تورک آزربایجان.همه ی عزیزانِ کورد و تورک در حال حاضر باید برای رسمی شدن زبان خویش تلاش کنیم . نباید گذاشت که چند مسئولِ شوونیست با دسیسه های مختلف از احقاقِ حقوق ما شانه خالی کند.
بژی رزگاری بژی کوردیستان * یاشاسین آزادلیق یاشاسین آزربایجان

-- بدون نام ، Feb 28, 2009 در ساعت 02:10 PM

Baraye kasani ke hanoz dar goshe gav khabideand: Shomale Kurdistane bozorg(tagte steme Turkiye) ra negah konid , tagrirate ziyadi ba zahmat u khone javanane Kurd durest shode u Turkhaye enkargar dar nahayat dar amae ne be sheveyi rasmi be heqiqate Kurd u Kurdistan etiraf kardand. Kasani ke khod ra Irani midanand u Kurdha ra asiltarinê Iraniha nam mibarand, hame durog migoyand. Kurdha haqe tashkile dulati mustaqel ra darand va ma ba khon u cane khod in arezoye niyakane khod ra amali khahim kard. Kasani ke az Kermashan u Ilam bode u asile Kurdbodane khod ra inkar mikonand bigoman haramzadeh hastand.

-- Kakshar Oremar ، Mar 6, 2009 در ساعت 02:10 PM

akshar Oremar (doste aziz mardom ilam va kermanshah hich vaght khod ra ghir kurd be ghalam nadadand va nmidahand va shoma aval baid adabiat noashten ra iad begirid badan az be jai in alfaz az alfazhai ke shayestai ansan bodan shoma ra be ja biawared estefada konid.man kurd hastam va eftekhar mikonam ama hazer nistam ba kurdhai dolati motahed dashte basham ia kuedhai aragh.man salhai sal hast dar keshwari be nam iran zendagi mikonam va barai be dast awordan kurd bodan khodam be anwan kasi ke dar iran haghe zistan daram va baid nazarat mn ham ghabl ghabol dar jameai iran bashad talash mikonam va motmaan bash ke kurdhai ilam va kermanshah ham hamin ra migonaid ama anha na ba tohain va fosh dadan be digaran.dar vaghe alan kurdestan eraq darai hkomat mahali khodesh hast aya ta hala joz flakat mardom khodesh bara kurhai iaran ia torkia ghadami ia sohbati ke shoma khoshhal be yekparchagi konan shanidin pas dast roo kolahe khodet bezar va barai irani azad va barabar talash bi paian kon chon dar azadi iaran motamaanen kordha baid tamam talash va hemat khod be kar girand ta be ghol shoma be anche ke ta alan pedaran shoma be dast niawardand be dast biari.barai be nam azadi va barabari dar iran

-- kuresh ، Mar 29, 2009 در ساعت 02:10 PM

من فقط می خواستم بدانم که ایا میشه از فرهنگ کردی به فارسی اقای جلیلیان استفاده کرد

-- اراس ، Jun 16, 2009 در ساعت 02:10 PM