رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۲۰ اردیبهشت ۱۳۸۸
گفت و گو با دکتر عبدالکریم سروش و استاد محمد مجتهد شبستری پیرامون کنفرانس «شیعه در دنیای امروز»

دکتر سروش‌: انقلاب اسلامی‌، انقلابی بی‌تئوری بود

سید سراج‌الدین میردامادی
seraj.mirdamadi@radiozamaneh.com

به ابتکار «مدرسه‏ی عالی علوم اجتماعی پاریس» و با همکاری «مرکز ملی تحقیقات علمی فرانسه»، کنفرانسی سه روزه حول موضوع «شیعه در دنیای امروز»، از دوشنبه بیست و هفتم آوریل (هفتم اردیبهشت) در مرکز علوم سیاسی پاریس آغاز به کار کرد.

دکتر عبدالکریم سروش و استاد محمد مجتهد شبستری، دو روشنفکر ایرانی بودند که در افتتاحیه‏ی این کنفرانس به سخنرانی پرداختند.

Download it Here!

ابتدا از دکتر سروش پرسیدم در سخنرانی ایشان که به زبان انگلیسی ایراد شد، چه محورهایی مورد بررسی قرار گرفت؟

سخنرانی من، در باب چالش‏هایی بود که تشیع در جهان امروز و در دوران جدید با آن مواجه است. این چالش‏ها را به چند بخش قسمت کردم؛ بخش تئولوژیک، بخش تاریخی، بخش حقوقی و فقهی و بخش سیاسی.

در بخش حقوقی گفتم درست است که در جهان جدید، فقهای شیعه در باب مسایل جزایی، حقوق زنان و‌… گاهی فتواهای جدیدی صادر می‏کنند که به نظر هم مترقی می‏رسد، اما چون بر اساس منقحی بنا نهاده نشده و تئوری‏های جدید حقوقی و فلسفه‏ی حقوق، وارد فقه ما نشده است، این فتاوا هم‏چنان بی‏پایه باقی خواهد ماند تا وقتی که فقه به شکل تازه‏ای و از اساس زیر و رو شود. یعنی در علم اصول فقه، مبانی فلسفی و کلامی جدید داخل شود.

هم‏چنین در‌باره‏ی سیاست گفتم که حقیقتاً انقلاب اسلامی، انقلابی بی‏تئوری بود. مخصوصاً اگر آن را با انقلاب فرانسه یا انقلاب روسیه مقایسه کنیم. در انقلاب روسیه، ایده‏ی اصلی این بود که جامعه‏ی بی‏طبقه به‏ وجود بیاورند و نهایتاً به طرف سوسیالیسم و از آن‏جا به سوی کمونیسم بروند.


عبدالکریم سروش و محمد مجتهد شبستری در کنفرانس شیعه در دنیای امروز / عکس‌ها: سراج‌الدین میردامادی

در انقلاب فرانسه هم ایده‏های فیلسوفانی که چند قرن قبل از انقلاب کار کرده بودند، در ایده‏ی آزادی، برابری و برادری خلاصه شده بود. اما در انقلاب اسلامی ایران فقط گفته می‏شد: «اسلام» و این معنای مبهمی بیش نداشت.

چنان که بعداً هم فهمیدیم در این اسلام، نه اقتصاد تعریف شده‏ی روشنی وجود دارد، نه حتا فقه به رشد کافی رسیده تا بتواند مشکلات جهان جدید را حل و دولت و جامعه را اداره کند.

به همین سبب، این هم چالش تازه‏ای برای تشیع است. خصوصاً که در فقه ما، چالش‏های فقهی‏، هم عدالت تعریف نشده باقی مانده و هم مفهوم حقوق بشر و هم مفهوم مصلحت عامه. در بخش تاریخی گفتم که شیعه میراث‏بر تاریخ خود است.

جهات نیکوی آن به جای خود. اما یکی از جهات مسأله‏انگیز آن عبارت است از تأکید بیش از حد بر مسأله‏ی شهادت و واقعه‏ی کربلا. اشاره کردم که امام حسین در سلسله‏ی امامان، یک استثنا بود نه یک قاعده. اما تبدیل به قاعده شده است. یکی از کسانی که قبل از انقلاب این کار را کرد، مرحوم دکتر شریعتی بود، اما قرن‏ها پیش از آن هم شده بود.

قبلاً دلیل تاریخی داشتند. شیعیان اقلیتی بودند که باید جنبه‏ی تراژیک تاریخ خودشان را برجسته می‏کردند. اما در جهان جدید، شاید این حاجت وجود نداشته باشد و ما به وجوه دیگری از تشیع باید رو کنیم.

هم‏چنین سب صحابه، یعنی دشنام دادن به صحابه‏ی پیامبر و بی‏حرمتی کردن به ‏آن‏ها که باز امروزه در جوامع شیعی جریان دارد. البته از طرف علما نهی و منع شده، اما به گوش کسی نمی‏رود. دلیل آن هم این است که شیعیان تئوری خود را در باب خلافت، باید مورد تجدید نظر قرار دهند.


استاد محمد مجتهد شبستری

در ادامه‏ی این کنفرانس، استاد محمد مجتهد شبستری به ایراد سخنرانی پرداخت. آقای شبستری در خصوص محتوای سخنرانی خود که به زبان عربی ایراد شد، گفت:

موضوعی که در‌باره‏ی آن بحث کردم، این بود که تا کنون در عالم شیعه، از قرن‏ها و زمان طولانی، برای فهم قرآن و به خصوص برای فهم آیات احکام قرآن، اسلوب و روش فقهی خاصی متداول بوده است.

توضیح دادم که مکانیسم این اسلوب فقهی چیست و از طرفی گفتم، وقتی فقها متوجه می‏شوند که تغییرات اجتماعی اساسی در جوامع مسلمان اتفاق افتاده، سعی می‏کنند با روش‏های خاصی، گونه‏ای فتواهای جدید صادر کنند که بتواند پاره‏ای از مشکلات جدیدی را که در زندگی جدید برای جامعه‏های مسلمان پیش می‏آید، حل کنند.

ولی این فتواهای جدید نمی‏تواند خیلی مشکلات را حل کند، به این دلیل که این‏ها می‏خواهند، در هر حال، به همان اسلوب فقهی که بیش از ده قرن است در میان مسلمان‏ها شکل گرفته و تثبیت شده، وفادار بمانند و اساس آن اسلوب فقهی بر این مبتنی شده است که در هر واقعه‏ای از وقایع زندگی، یک حکم الهی واقعی وجود دارد و فقیه باید درصدد کشف آن باشد.

چون تجربه نشان می‏دهد که التزام به این مسایل و این روش فقهی‏ای که بر این اساس مبتنی شده، توانایی حل مشکلات را ندارد، انسان به این فکر می‏افتد که آیا می‏شود آیات قرآن را که به احکام معاملاتی، سیاسی ارتباط دارد، به گونه‏ای دیگر قرائت کرد؟

مطرح کردم که بله، به نظر من، می‏شود این آیات را به گونه‏ای دیگر قرائت کرد و اسم آن قرائت را می‏گذارم «قرائت اخلاقی تاریخی» و آن قرائت اخلاقی تاریخی این است که ما به قران مراجعه می‏کنیم به منظور این‌که بفهمیم آن هدف و معنای اخلاقی‏ای که در تشریح این احکام در زمان پیامبر در حجاز منظور بوده، چه چیزهایی هستند.

آن‏چه در این عصر برای ما تعیین کننده است، التزام به آن معناهای اخلاقی و التزام به آن اصول خواهد بود، نه شکل حکم‏هایی که معین شده است. چون شکل‏های حکم‏ها برای این معین شده‏اند که در آن عصر، در آن جامعه، آن هدف‏های اخلاقی را تحقق ببخشند.

پس آن‏چه در این عصر برای ما اصل است، التزام به ‏آن هدف‏های اخلاقی است. گرچه آن هدف‏ها، امروز با قانون‏های دیگری برای ما تأمین شوند. من اسم این قرائت را‌، قرائت تاریخی اخلاقی آیات و احکام قرآن می‌گذارم.

آن را توضیح دادم و از خود قرآن هم استشهادهای زیادی آوردم بر این‌که شاید در بیش از نود درصد موارد که در قرآن حکم‏هایی در ارتباط با مسایل اجتماعی و … آورده شده، در همان آیات تعلیل‏های اخلاقی بسیار بَیّن و آشکاری انجام گرفته و آن احکام به زیر یک سلسله اصول کلی اخلاقی برده شده است.

یعنی این احکام منوط به آن تعلیل‏ها هستند و اگر آن تحلیل‏‏ها عوض شود…

بله، آن تعلیل‏ها و هدف‏های اخلاقی مهم هستند. بنابراین، اگر امروز مسلمان‏ها یا علمای مسلمان تشخیص بدهند که آن هدف‏های اخلاقی به شکل دیگری امکان‏پذیر است، خواه ناخواه، دیگر هیچ‏گونه الزامی به اجرای آن حکم‏ها با آن شکل‏ها، نخواهد بود.

در آخر گفتم که هیچ دلیلی بر این نیست که نشود قرآن را امروز با این اسلوب قرائت تاریخی اخلاقی قرائت کرد و من طرف‏دار این هستم. این مسأله‏ی مهمی است که اگر اتفاق بیفتد، راه جلوی پای مسلمان‏ها برای ایجاد تغییرات صحیح اجتماعی، سیاسی و اقتصادی در جامعه باز می‏شود.

آیت‏الله سید محمد بحرالعلوم، از روحانیون شناخته ‏شده‏ی حوزه‏ی علمیه‏ی نجف‏، دیگر سخنران افتتاحیه‏ی این کنفرانس بود که حول موضوع نقش و جایگاه مکتب نجف، به سخنرانی پرداخت.

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

"دکتر سروش‌: انقلاب اسلامی‌، انقلابی بی‌تئوری بود"

چه حرف نغزی! فقط حیف که سی سال دیر ادا شده.

-- اهل حق ، Apr 29, 2009 در ساعت 12:00 PM

این سخن آقای سروش که می گوید "حقیقتاً انقلاب اسلامی، انقلابی بی‏تئوری بود مخصوصاً اگر آن را با انقلاب فرانسه یا انقلاب روسیه مقایسه کنیم"، ضمن آنکه حاکی از بی انصافی محض در شناخت یکی از بزرگترین انقلابهای کلاسیک معاصر است که برای اولین بار پیروزی گل بر گلوله را در دنیا رقم زد (=ایده نفی خشونت)، باآنچه که در سال 57 در فضای فکری ایران رخ داد و اسناد آن نیز موجود است آشکارا در تعارض است. با کمی جسارت می خواهم عرض کنم در میان این همه نظریه که در باره انقلاب ایران ارائه شده است، انقلاب نشناسانه تر از این تز آقای سروش سراغ ندارم. زیرا اولا بر خلاف نظر وی آنچه در انقلاب ایران به روشنی بیان شد تنها اسلام نبود بلکه قبل از آن، آزادی بود و استقلال، و اسلام هم که در ادامه این دو می آمد به مثابه بیان و زبان این دو بود نه چیزی انتزاعی و نامشخص و یا بی معنا. خوب است آقای سروش به لحاظ معرفت شناسی توضیح می داد که اصلا چگونه ممکن است ملتی در کلیت خویش و بدون ملاحظه طبقات اجتماعی چون یک موج عظیم انسانی برخیزد بی آنکه اندیشه راهنمایی در ذهن داشته باشد؟ 2. ایده دیگر انقلاب ولایت جمهور مردم بود تا جایی که رهبر فقید نیز تحت جو موجود بارها به ویژه در پاریس مجبور شد به آن اذعان کند. 3. انقلاب ایران در ترکیبی کاملا با مسما "انقلاب اسلامی" نام گرفت و همه جای دنیا به این نام شناخته شد.پاره ای انقلاب شناسان معتقدند که مراد از این ترکیب معنایی در حقیقت انقلاب-در-اسلام بود.

نمی دانم وقتی ایشان قائل است که برای مثال انقلاب روسیه دارای پشتوانه نظری بوده است زیرا دارای ایده سوسیالیسم یا کمونیسم بوده است، چگونه و بر چه مبنای روانی، فکری و تاریخی این قدر به آنچه خود داشته است بی اعتناست؟
در آخر می توان این پرسش را طرح کرد که شاید این نظر آقای سروش ناشی ازوجود نوعی عذاب وجدان در نزد وی نسبت به آنچه بعد از انقلاب رخ داده است باشد چرا که وی خود را در آنچه بعد از انقلاب رخ داد سهیم می داند در حالی که هم اکنون و در شرایط امروز برای تفکر و عمل خویش در آن زمان توجیهی و یا ایده ای معقول نمی یابد.

-- حسن رضایی ، Apr 29, 2009 در ساعت 12:00 PM

متاسفانه ما در کشورمان آدمهایی داریم که همیشه حرف آخر را میزنند و سی سال بعد میگویند اشتباه بوده و کار بقیه بوره

-- sole ، Apr 30, 2009 در ساعت 12:00 PM

سلام. لطفا یک مصاحبه با هر سه استاد (مجتهد شبستری و سروش و ملکیان) انجام دهید و مفصل در مورد خدای غیر متشخص پرسش نمایید. ممنون.

-- همایون ، Apr 30, 2009 در ساعت 12:00 PM

با سلام
لطفا مقالات را به فارسي در اختياز بگذاريد.

-- اجرلو ، Apr 30, 2009 در ساعت 12:00 PM

چطور بی تئوری بود؟ مگر خود شما یکی از تئوریسین های آن نبودید؟

-- mirza ، Apr 30, 2009 در ساعت 12:00 PM

به این تئوریسین انقلاب اسلامی چه می‌شود گفت که هم خودش را هم مطهری را هم شریعتی را هم بهشتی و هم ... را تکذیب می‌کند؟

-- محسن ، Apr 30, 2009 در ساعت 12:00 PM

آقای میردامادی عزیز،
ممنون از این گزارش مفید شما.
من هم با آقایان آجرلو و همایون هم صدا می‌شوم. اگر لطف بفرمایید هم متن این سخنرانی‌ها، و هم یک سری مصاحبه‌‌ها با این اساتید محترم (به علاوه آقای کدیور) داشته باشید بسیار سپاسگزار خواهم شد.

-- منصور ، Apr 30, 2009 در ساعت 12:00 PM

نسل امروز ایران وامدار اندیشمندانی مثل سروش،مجتهدشبستری،گنجی، کدیور و دیگر بزرگان است. سایت رادیوزمانه میتواند گامهای بسیار اساسی،پایدار و تعیین کننده ای جهت معرفی هرچه بیشتر افکار اینان که شالوده جهان بینی دینی-سیاسی ایرانیان را پی ریزی میکنند بردارد. حیف است که سانسور سنگین و مشمئز کننده جمهوری اسلامی در مسدود کردن دریچه های روشنائی بخش ورود اندیشه های دوران ساز بزرگان این سرزمین موفق شود و همچنان در سوزاندن و خاکستر کردن فرصت های نسلهای متوالی ایران یکه تاز باشد. سایت رادیوزمانه اجازه ندهد که در این تاریکترین دوران تاریخ ایران عزیز، اندیشه های تاریخ ساز در اذهان تشنه نسل جدید پژواکی نداشته باشد. امید است که این سایت، نقشی را که روزنامه سوراسرافیل در بسط و تنویر افکار دوران مشروطیت ایفا کرد به انجام رساند و همچون او تا ابد در جریده عالم انسانیت و آزادگی دوام یاید!

-- yoonos ، Apr 30, 2009 در ساعت 12:00 PM

تئوری انقلاب صحبتها و اطلاعیه هایی بود که از پاریس به زبان خمینی و اطرافیانش صادر میشد که پس از ورود خمینی به ایران انکار نمود . وحامل تئوری انقلاب یعنی بنی صدر را هم بر کنار کرد . هر کس بگوید انقلاب تئوری نداشت به مردم توهین کرده است .

-- محمد ، Apr 30, 2009 در ساعت 12:00 PM

آقاجان مشکل ازدین چند پهلو و کش دار نیست؟

-- بدون نام ، May 2, 2009 در ساعت 12:00 PM

من برعکس اعتقاد آفای سروش معتقدم که از ابتدای انقلاب تئوریک بوده است.تفکراز ابتدا رفتن به سود اسلام ناب محمدی وبازگشت به دوران گذشته ومقاومت در برابری جریاتهای روشنفکری بود.

-- بدون نام ، May 3, 2009 در ساعت 12:00 PM

خيلي از شما ممنونم كه در اين برهه از زمان كه با اختناق شديد فرهنگي مواجهيم به دنبال انتشار نظرات مختلف پيرامون موضوعات اساسي ديني بوده ايد. معتقدم اينگونه و با كنار هم قرار دادن آراي مختلف بدون دشمني و كينه توزي زيباييها و ارزش تفكرات و نظريات جديد مانند آنچه عزيزاني چون دكتر سروش و آقاي شبستري مطرح كردند مشخص تر مي شود. از شما مي خواهم به اين رويه ادامه دهيد.

-- عليرضا ، May 4, 2009 در ساعت 12:00 PM

وقتی در گوش یک جوان میخوانند:
-فلانی مرجع تقلید است،
-فلانی چند پیراهن ازتوبیشترپاره کرده،
-فلانی بهتر میداندیاتو؟
چه انتظاری ازسروش یا مجتهدشبستری جوان اوّل انقلاب دارید که تشخیص وی با زمان حاضرش برابر باشد.

-- علی رفیع ، May 8, 2009 در ساعت 12:00 PM

it is very intersting i realy think Shorosh can help us in this situation.

-- abbas ، May 10, 2009 در ساعت 12:00 PM