رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۱۹ شهریور ۱۳۸۸

تجاوز

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

مانا نیستانی! دستت درست و دمت گرم با این کارهای خوبی که میکشی... بخصوص این آخریها فوق العاده است. تو در کارهایت به استیلی رسیده ای که خاص خودت است و اگر اسمت را زیر کار ننویسی، بیننده طراح را میشناسد.
خیلی سال پیش... حدود سی و پنج سال پیش... که جوانی بیست و چند ساله بودم، در دفتر مجلۀ تماشا، با مرحوم پدرت، منوچهر نیستانی آشنا بودم. منوچهر آتشی مسؤل صفحات نقد کتاب بود و من نقد مینوشتم. دوستان دیگری هم بودند. از جمله مصطفی اسلامیه و شهلا اعتدالی و .... گاهی ظهرها میرفتیم جایی مینشستیم ناهار میخوردیم. شعرهای نیستانی را از سالها پیش خوانده بودم و آشنایی و معاشرت با شاعر برایم غنیمت بود... افسوس که زود از میانمان رفت... شما فرزندان شاعر پایدار باشید که هنرمندید و آفریننده... مطمئنم که کارهایت روز به روز بهتر و غنی تر خواهد شد.
-------------------------------------------
آقای زراعتی عزیز، از قدیم نقدهای شما را دنبال کرده ام و این یادداشت شما باعث افتخار من است. امیدوارم سزاوار لطف و مهربانی شما باشم.

-- Naser Zeraati ، Sep 2, 2009 در ساعت 03:49 PM

Now you're talkin' . | R

-- Roba ، Sep 2, 2009 در ساعت 03:49 PM

Besiar besiar kareh ziba va ghashangi, mamnoon az har doyeh shoma

-- pasha ، Sep 2, 2009 در ساعت 03:49 PM

وه که چه کشیدی آفرین . دقیقا این تجاوزیه که استبداد خاصه اگر مذهبی باشه انجام میدهد زمان و مکان هم نمیشناسه و زخمش اگر بد تر از تجاوز جنسی انباشه حتما کمتر نیست . ای وای که در کهریزک شکنجه اول جنسی آغاز شده تا سپس به ذهن و اندیشه ختم بشه . استاد نقاش مانا ی همیشه مانا هیچ نقاشی به یاد نمیارم که هق هق گریه رو اینجور در آورده باشه . سپاس

-- بدون نام ، Sep 2, 2009 در ساعت 03:49 PM

مرد سرتو بالا بگیر و برخيز ايران تو را فراخوانده است...

-- اسدلله میرزا ، Sep 2, 2009 در ساعت 03:49 PM

چرا؟

-- متین ، Sep 2, 2009 در ساعت 03:49 PM

Man, you hurt my vulnerably caged mind again...
I am not sure how you are going to get any better…!?! Better than this? Oh no, I don't think so.
You better start getting worried about that.
And I bet it hurts, doesn't it?
P.S. I hope the English bothers you too…

-- stud ، Sep 2, 2009 در ساعت 03:49 PM

دستت همیشه سبز و قلمت همیشه بران. ممنون از کارهای گویا و تکاندهنده ات

-- یک ایرانی ، Sep 3, 2009 در ساعت 03:49 PM

من همیشه عقیده داشته ام که ارباب هنر «موزیسین، کاریکاتوریست، نویسنده، سخنور، مجسمه ساز، نقاش، .........» کارساز ترین سلاح ممکن رو در دست دارند و خوشا آنهائیکه میدانند از این سلاح چگونه مؤثر ترین استفاده را بکنند و .......مانا نیستانی......چی بگم که تکراری نباشه؟

سرت سبز و دمت گرم و قلمت همیشه رسوا کنندهء جهل و جور باد!

سرفراز باد ایران و ایرانی

-- Majid ، Sep 3, 2009 در ساعت 03:49 PM

دیگه گفتن "خیلی عالی بود" و "فکر بکر شما بی نظیره" بی فایده است. این نبوغ شماست که سرشاره! فقط 1 مورد به نظرم رسید. اگر منظورتون، تجاوز به اندیشه باشه، شاید بهتر باشه به جای ابر کلام، ابر اندیشه بالای سر مرد شناور باشه (از نظر تکنینک اجرای کاریکاتور)
نمی تونم بگم چقدر تاثیرگذار بود. خسته نباشید!

-- ترنج ، Sep 3, 2009 در ساعت 03:49 PM

آفرین!

-- رضا ، Sep 3, 2009 در ساعت 03:49 PM

براوو.

-- فریمان ، Sep 3, 2009 در ساعت 03:49 PM

خیلی دردناکه

-- مهدی ، Sep 3, 2009 در ساعت 03:49 PM

دمت گرم و سرت خوش باد
مسیحای جوانمرد من

-- بابک ، Sep 3, 2009 در ساعت 03:49 PM

در حکومت مطلقه استبدادی پیشرفت زیادی بود تقتیش عقاید به تجاوز به عقاید تبدیل شد و گوییا باور نمی دارند روز داوری.

-- sasan ، Sep 3, 2009 در ساعت 03:49 PM

مانا ...
چی بگم ... واقعا ممنون . امیدوارم تاریخ همیشه از تو به عنوان انسان نیکی یاد کنه

-- آرمان ، Sep 3, 2009 در ساعت 03:49 PM

تاثير گذار و تلخ

-- وحيد ، Sep 3, 2009 در ساعت 03:49 PM

ما وقتی بچه بودیم اینرا می خواندیمک
از حرم تا قتلگه، زینب صدا می زد، حسین ** دست و پا می زد حسین، در خون صدا می زد حسین!
و حالا باید بگوییم:
از اوین تا کهریزک ؛
هر کس زینب صدا می زد حسین،
تو خون ملت ما دست و پا می زد حسین،
زینب صدا می زد حسین، تو خون ملت ما دست و پا می زد!
ای حسین ای میر حسین بهتر از صدتا حسین، یا هزارتا حسین!


-- بدون نام ، Sep 3, 2009 در ساعت 03:49 PM

خیلی‌ عالی‌ بود. آقای مانا نیستانی یک هنرمند واقعی‌ هستند. همیشه وقتی‌ اثرات ایشان را نگاه می‌کنم با خودم فکر می‌کنم‌ای کاش کاریکاتوری که در سال ۸۴ کشیدن (کاریکاتور سوسک)را نمی‌‌کشیدند. چرا که همین کاریکاتور به اختلافات دامن زده و هموطنان ترک زبان ما حاضر به حمایت بقیه ایرانیها نیستند و وقتی‌ از آنها میپرسید چرا شما با این جنبش همراه نیستید؟ می‌گویند: چرا وقتی‌ ما بابت اعتراض به کاریکاتور آمدیم خیابانها، بقیه هموطنان از ما حمایت نکردن. خوب است که قلم در دست هنرمندان وسیلهٔ آگاهی‌ دادن باشد نه تفرقه. با تشکر.
-----------------------------------------------
ممنونم. ای کاش آن برداشت نمی شد و ای کاش عده ای که آن برداشت را کردند به عنوان حقیقت مطلق ترویج اش نمی کردند. با نظر شما موافق نیستم که الان همراهی و همدلی وجود ندارد حرف شما یک جور کم ارج کردن نقش هموطنان ترک در تحولات مهم روز است که من قبول ندارم

-- eftekhar ، Sep 4, 2009 در ساعت 03:49 PM

چی بگم!
تحسین کنم؟ شاهکاره

-- مهدی ، Sep 4, 2009 در ساعت 03:49 PM

تکان دهنده، میخکوب کننده....
جدی نفسم تو سینه حبس شد وقتی دیدمش

-- تانیا ، Sep 4, 2009 در ساعت 03:49 PM

مشخصه بارز شما ذهن خلاق و پویا و توانای شماست واقعا آفرین...بسیار خوشحالم که مغزتان را به هوای آزاد رساندید تا ما هم بتوانیم از تولیدات آن بدون سانسور استفاده کنیم...پیروز باشید.

-- بدون نام ، Sep 4, 2009 در ساعت 03:49 PM

بسیار عالی بود، دستت درد نکنه

-- وحید ، Sep 4, 2009 در ساعت 03:49 PM

Azizam too tarikh minevisi,karhat beinazireh ,drood hezahran bahr

-- smahakeh2yahoo.com ، Sep 8, 2009 در ساعت 03:49 PM

واقعا دردناکه

-- بدون نام ، Sep 10, 2009 در ساعت 03:49 PM