رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۱۷ تیر ۱۳۸۸
گفت‌وگو با عباس قادری

عباس قادری: فقط در عروسی‌ها و مهمانی‌ها می‌خوانم

مینو صابری
minoo.saberi@radiozamaneh.com

عباس قادری خواننده ترانه‌های مردمی یا به‌عبارتی کوچه بازاری در سال ۱۳۲۶ در تهران متولد شد. اوایل دهه‌ی پنجاه بود که با اجرای ترانه‌های، بدنام و زیارت (زوار) صفحه‌اش جزو صفحه‌های پرفروش آن‌روزها شد و نام عباس قادری بر سر زبان‌ها افتاد.

عباس قادری دو دختر و دو پسر دارد که آهنگ‌های چهار آلبوم آخرش ساخته‌ی فرزندش شهرام است.

قرار بود با عباس قادری گفت و گوی مفصلی درباره‌ی فعالیت هنری‌اش و هم‌چنین حال و هوای آن روزهای تآترها و کاباره‌ها داشته باشم که به دلیل سفری که به خارج از کشور داشتند با ایشان تلفنی گفت و گوی کوتاهی انجام دادم.

این روزها عباس قادری در حال اجرای برنامه در ایالات مختلف آمریکاست.

Download it Here!

چند سال است که شما کار هنری‌تان را آغاز کرده‌اید؟

من کارم را از سال ۱۳۴۳ شروع کردم و نهایتا دیگر از سال ۱۳۴۵ کار من به‌صورت علنی شروع شد. آن ‌وقت‌ها که صفحه بود، چند آهنگ بر روی صفحه بیرون دادیم و گل کرد و تا به الآن هم ادامه دارد.


عباس قادری

آن‌طور که من به خاطر دارم صفحه «زوار» و «بدنام» جزو صفحه‌های پرفروش بود و باعث شهرت شما شد.

قبل از صفحه‌ی «زوار» (زیارت) دو آهنگ داشتم که صفحه شده بود به نام «چیزی که عوض داره گله نداره»، بعد از آن «زوار» و «بدنام». ترانه بدنام را برای فیلم‌فارسی خوانده بودم.

پیش از انقلاب چند نوار کاست از شما وارد بازار شد؟

آن‌زمان که نوار کاست بود من حدود ۹۰ کاست بیرون داده بودم که در هر کاست یک ساعته حدود ۸/۹ ترانه بود که به مردم عزیزمان ارائه می‌شد.

با کدام آهنگ‌ساز و ترانه‌سرا بیشتر کار کرده‌اید؟

من ۸۳۰ ترانه دارم که بیشتر آهنگ‌های آن‌ها را آقای انوشیروان روحانی ساخته، همچنین با آهنگ‌سازان دیگر چون آقایان ناصر تبریزی، ناصر آهنیان، سعید مهناویان و آهنگ‌سازان دیگر کار کرده‌ام. آقای قاسم رئیس‌نژاد که اکنون درهلند زندگی می‌کند آهنگ‌های زوار و بدنام را ساخته بودند.

بیشتر در کدام تآترها و کاباره‌ها برنامه اجرا می‌کردید؟


عباس قادری و آغاسی

سابق به این شکل بود که ما از سر شب حدود ساعت هشت و نه شب در تاترهای لاله‌زار برنامه اجرا می‌کردیم و از ساعت ده، یازده به بعد در چند کاباره بود که کار می‌کردیم. کاباره لوکولوکس، کاباره افق‌طلایی، کاباره مولن‌روژ... در میدان ونک هم جایی بود که بزمی بود و به آن کاباره داش آکل می‌گفتند در این جاها برنامه اجرا می‌کردیم.

زمانی که انقلاب شد تا چند وقت دست از فعالیت کشیدید؟

ما دست از فعالیت نکشیدیم، متاسفانه خیلی دوست داشتیم همان‌طور که در مملکت خودمان مانده‌ایم، در مملکت خودمان هم فعالیت هنری داشته باشیم.

متاسفانه افرادی که آن‌زمان بودند، موافقت نکردند که به چه خواننده چه هنرپیشه، چه شاعر، چه تهیه کننده اجازه کار بدهند که آقایان و خانم‌هایی که آن‌زمان کار می‌کردند باز بتوانند برنامه اجرا کنند.


عباس قادری

این بود که متاسفانه ما در مملکت‌مان بودیم و فعالیت آن‌چنانی نداشتیم که مثلا سالن به ما بدهند که برای مردم عزیزمان کنسرت بگذاریم. متاسفانه ما فقط به مهمانی‌ها و عروسی‌ها و گودبای پارتی‌ها می‌رفتیم. به صورت علنی نه.

الآن در ایران اجازه‌ی خواندن دارید؟

در حال حاضر باز هم اجازه فعالیت آن‌چنانی نمی‌دهند، ولی به هر حال وقتی در ایران هستیم، عروسی‌ها و مهمانی‌ها می‌رویم. الحمدالله وضع کمی بهتر شده اما علنی اجازه نمی‌دهند که مثلا در یک سالن بزرگ برنامه داشته باشیم.

دستمزد شما برای مهمانی‌ها و عروسی‌ها چقدر است؟

ما همیشه ملاحظه‌ی مردم‌مان را می‌کنیم. آن‌هایی که دارند ویزیت ما را می‌پردازند. عده‌ای هم هستند که به من می‌گویند آقای قادری ما با ترانه‌های شما عاشق شدیم، ازدواج کردیم و ثمره ازدواج‌مان چند فرزند است، الآن هم بودجه‌مان ضعیف است و نداریم پول آن‌چنانی به شما بدهیم. ما هم این را واگذار به خودشان می‌کنیم و می‌گوییم شما هر چقدر دوست دارید بدهید تا دستمزد اعضاء موزیک‌مان را تامین کنیم.

ممنونم از مردم عزیزمان که ما را پذیرفتند و تحمل می‌کنند. ما هم عشق‌مان هموطنان‌مان هستند و دوست داریم تا آن‌جا که برای‌مان امکان دارد و می‌توانیم کمکی به جامعه هنری موسیقی ایران بکنیم. به هر حال ما هم یک سهم کوچکی داریم و با مردم عزیزمان هستیم.

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

دیشب اومدم خونتون نبودی
راستشو بگو کجا رفته بودی
یادته قول دادی قالم نذاری
هی واسم عذر و بهونه نیاری

به خدا رفته بودم سقا خونه دعا کنم
..........
واقعا این آهنگها قشنگ و جواد است !

-- بدون نام ، Dec 27, 2008 در ساعت 08:02 PM

ممکنه آهنگهای عباس قادری و خوانندگانی در این سطح به اصطلاح "جواد" نام گذاری شوند اما من نمیدانم چرا ما ایرانیها در قضاوت کردن در تمام موارد در طول تاریخ بشدت کج سلیقه و آزار دهنده هستیم .وقتی قرار است مطلبی راجع به عباس قادری بخوانیم معیار ذهنی ما میشود فرانک سیناترا و باب دیلن و کارهای وی را "جواد" مینامیم و وقتی در جشن تولد دوستی آهنگی با یک کم ارزشهای هنری میشنویم بقیه میگویند : بابا با کلاس یک کم هم با ما حال بزار یه تکونی بدیم.
عباس قادری کارهای بسیار و ماندگاری در عرصه موسیقی به اصطلاح کوچه بازاری ارائه کرده است که پدران امروز و جوانترهای گذشته خاطرات زیادی با آنها دارند.

-- بدون نام ، Dec 27, 2008 در ساعت 08:02 PM

دوست بی نام که این ترانه ها را به اصطلاح" جواد" نام بردی روی سخنم با شماست.

شما با این کامنت هم به آقای قادری اهانت کردید و هم به افرادی که اسم شان جواد است!

من برعکس شمای بی نام و نشان، هیچ نگران نیستم که با نام خودم مصاحبه ای برای پخش بفرستم که دیگران آن را جواد می خوانند.
من در پرونده کاری ام با هنرمندان پیکسوت از استاد عبدالوهاب شهیدی گرفته دارم تا...
گویی فردی چون شما این ها را جواد بخوانند نه چیزی از آقای قادری کم می شود و نه از من

اگر با چنین افرادی(جواد!) سروکارتان افتاد خواهید دید که بسیار آدم های زلال و با مرامی هستند که خیلی از هنرمندان مشهور فاقد این خصوصیات هستند
ضمن این که این ها شادی را در بزم های ما، جشن های ما می آورند و آخرش هم اینطور دستمزدشان را می دهیم

راستی اگر جواد بود شما چرا خوب شعر را از حفظ هستید؟

-- مینو صابری ، Dec 27, 2008 در ساعت 08:02 PM

افتخار عباس قادری همین بس که وقتی تمام به اصطلاح عاشقان ایران زمین عرصه را تنگ دیدند و جلای وطن کردند میان سرزمین جنس کوپنی و گشت ثارالله ماند. ایران ماند تا با همان مردمی که برایشان می خواند سختی بکشد و غم و شادی ببیند.
هر جا که هست خدا یارش.

-- بدون نام ، Dec 27, 2008 در ساعت 08:02 PM

سلام عباس قادری یک اسطورس در موسیقی ما.ما باید قدر عباس قادری و امثال عباس قادریهارو بدونیم.

-- سحر ، Dec 27, 2008 در ساعت 08:02 PM

khodeto bekoshi bazam javade dige

-- mariam sadeqi ، Dec 27, 2008 در ساعت 08:02 PM

البته سنگ بد‌گوهر اگر کاسه زرین بشکست / قیمت سنگ نیفزاید و زر کم نشود.

عباس قادری همیشه در یادها و خاطره‌ها خواهد ماند و بدون شک هرکسی که صدا و ترانه‌هایش را می‌شنود او را دوست دارد.
اما گیرم که از نظر افرادی اهنگهای عباس قادری به اصطلاح "جواد" است. خوب ما که به نسبیت اعتقاد داریم باید بدانیم که او هم حق دارد این آهنگه را آنگونه که به نظرش می‌رسد عنوان کند و نباید اینگونه به او توپید و پرخاش کرد. اصلا من می‌گویم که صدای عباس قادری مفت نمی‌ارزد یعنی باید اینگونه با نظر مخالف برخورد شود. از خانم صابری کمی سعه صدر بیش‌تری انتظار می‌رود.

به هر حال من که بعد از خواندن این مقاله همه آلبومهای این خواننده را بارگزاری کردم تا بهترینهایش را گلچین کنم.
عباس قادری خواننده قلبهاست.
ترانه بدنام او یکی از چندین ترانه برگزیده من است.
بریش زندگی پر از شادی و سلامتی را آرزومندم.

-- یک دوست ، Dec 27, 2008 در ساعت 08:02 PM

من هم خدمت آقای قادری عرض ادب و احترام دارم
و باید بگویم من و خواهر و برادرم ثمره یکی از عشقهایی هستم که با ترانه زیارت ایشان و هنگام زیارت در مشهد آغاز شد و تا به امروز ادامه یافته.
اتفاقا،فردا ما سالروز 30 سالگی ازدواج پدر و مادرمان را جشن می گیرم و حتما ترانه زیارت و دیگر ترانه های ایشان را گوش می کنیم و یاد روز های گذشته را برای پدر و مادرمان زنده می کنیم.باید عرض کنم که این ترانه زیارت برای ما بگونه ای سمبل در امده و بیشتر دوستانمان هم هر زمان که آن را می شنوند به یاد پدر و مادر ما می افتند.

من در اینجا فرصت را غنیمت شمرده و از ایشان که در خانواده ما جایگاه ویژه ای دارد قلبا سپاسگذاری می کنم بخاطر همه صفایی که ما در هنگام گوش دادن به ترانه ایشان،در وجودمان احساس می کنیم.

نفس تان گرم و دلتان همواره لبریز از عشق

-- رضا گل مژده ، Dec 28, 2008 در ساعت 08:02 PM

salam khanome sahar shoma aslan midoonid ostoore yani chi

-- sanaz ، Dec 28, 2008 در ساعت 08:02 PM

نوازنده هستم سالهاست کار موسیقی می کنم وبه بجه ها آموزش موسیقی می دهم.وتوانسته ام نوازندگان موفقی را پرورش دهم. موسیقی جدی گوش می کنم و به صورت جدی موسیقی کار می کنم موسیقی ایرانی را می شناسم.به موسیقی کلاسیک علاقه مند هستم و با گونه های مختلف موسیقی هم کمابیش آشنایی دارم.آشنایی من با دنیای موسیقی به حدود چهل سال قبل بر می گردد اولین آهنگهایی که می شنیدم ترانه هایی بود که در آن ایام در اتوبوس و وسائط نقلیه ی عمومی پخش می شد.از جمله ترانه ای که در بالا قسمتی از آن آمده است. سایرترانه های آغاسی و سوسن و....
هم شنیده می شد.از جمله این ترانه ی مرحوم آغاسی:
شده ام بت پرست تو
قسم به چشمون مست تو
به گوشه ی می خونه روز و شب شده ام
شده ام جام دست تو،شده ام جام دست تو
چه اشکالی دارد.پس ازیک هفته کار طاقت فرسا یک کارگر یا شهروندخسته
شبی با آواز عباس قادری یا نعمت اله اغاسی خستگی خود را مرتفع نماید؟
چرا ماعادت داریم همه چیز را کاملا سیاه یا سپید ببینیم پس از سالهاتجربه در حوزه ی موسیقی یک نکته راآموختم وآن اینکه هر نوع موسیقی که مخاطبی داردو انسانی را به آرامش برساند قابل ستایش است . خواه سمفونی بتهوون یا سیتار راوی شانکار ،
دو نلی شیر محمد اسپندار،،آواز محمد رضا شجریان ، نی حسن کسایی تار حسین علیزاده ویا آواز عباس قادری......

ازخانم مینو صابری هم کمال تشکر را دارم بالاخص به خاطرمصاحبه اش با نوجوان ترکمن

-- شباهنگ ، Dec 28, 2008 در ساعت 08:02 PM

ارزش هنر عباس قادری خیلی بالاست ما خانوادگی با آهنگهای آقای قادری زندگی کردیم

-- mandana ، Dec 28, 2008 در ساعت 08:02 PM

چه نظر جالبی شباهنگ نوشته کاملا موافقم.

-- بدون نام ، Dec 28, 2008 در ساعت 08:02 PM

سلام من عاشق عباس قادری و پسروشون هستم.روزی نیست که من آهنگاشونو گوش نکنم واقعا عباس قادری در موسیقی ما یک اوسطور بتموم معناست...

-- الهام ، Dec 28, 2008 در ساعت 08:02 PM

من نمي‌خواهم در موردِ خودِ آقايِ قادري صحبت كنم چون ظاهراً بحثِ «نوعي» از موسيقي و جاي‌گاهِ آن است.
من شخصاً اين نوع موسيقي را نتوانسته‌ام تحمل كنم. خودم اهلِ رقص و موسيقي هستم اما حتي از نوجواني نتوانسته‌ام موسيقيِ كوچه بازاري را به عنوانِ تجربه‌اي لذت‌بخش در خاطرِ خود نگاه دارم. دلايل‌ام را برايِ دريافتِ نظرِ سايرِ دوستان مي‌نويسم:
1- معمولاً شعرِ موردِ استفاده در اين ترانه‌ها فاقدِ مشخصاتِ يك شعرِ محكم است. به طورِ مثال عنصرِ عمده‌ي شعرهايِ اين ترانه‌ها عمدتاً قافيه است، حتي مهم نيست اين قافيه‌ها مناسبتِ معنايي يا متني با حس و حالِ مضمونِ شعر دارند يا نه. مثالِ بارزِ آن، شعرهايِ موردِ استفاده در ترانه‌هايِ آقايِ شماعي‌زاده است كه تمِ اجراهاي‌شان معمولاً موسيقيِ كوچه‌بازاري با استفاده از سازبنديِ پاپِ غربي است.
2- به‌جز چند استثنا، اين ترانه‌ها عموماً هويتِ ملوديك ندارند. يعني جمله‌هايِ ملودي عموماً شبيهِ ترانه‌هاي ديگر و فاقدِ خلاقيتِ موسيقيايي هستند. من ملودي‌هايِ عاريه گرفته شده از ترانه‌هاي محلي را در اين مقوله وارد نمي‌دانم.
3- درِ اين نوع موسيقي بر عنصري ريتم تأكيدِ زيادي وجود دارد. ريتم‌ها بر اساسِ خوش‌آيندِ مخاطبانِ اين نوع ترانه‌ها عمدتاً 8/6 هستند و سازِ كوبه‌اي عمده «تمپو» يا نوعي تنبكِ كوچك است. از ميانِ واريانت‌هايِ ريتمِ 8/6 گونه‌اي كه بيش‌تر در موسيقيِ عربي به كار مي‌رود موردِ استفاده قرار مي‌گيرد. من شخصاً نمي‌توانم با اين گونه ريتم ارتباطِ ذهني و احساسي برقرار كنم.
4- اجراي موسيقي و اركستراسيون غالباً قوي نيست. حتي در مقايسه با سايرِ گونه‌ها‌ي اجرايِ پاپ مانندِ آن‌چه در سازبندي و اركستراسيونِ ترانه‌هايِ خانمِ گوگوش ديده مي‌شود، تركيبِ سازهايِ به كار رفته محدود است.
5- ظرافت‌هايِ به كار رفته در اجرا عمدتاً تكراري و كليشه‌اي است. تكنيكِ نوازنده‌گي عمدتاً ضعيف و با وجودِ تك صدا يا مونوفونيك بودنِ موسيقي موردِ استفاده، سكته‌ها و ناهم‌آهنگي‌ها به‌فراواني قابلِ شنيدن است. استفاده از گليساندوهاي مكرر به‌ويژه با ويولون و حتي توسطِ خواننده به كليشه‌اي ناخوش‌آيند تبديل شده است.
6- عموماً خواننده‌هايِ اين نوع ترانه‌ها با آوردنِ فشار به دست‌گاهِ صوتي نوعي تصنع در صدايِ خود ايجاد مي‌كنند. منظورم نوعي بم كردنِ ناخوش‌آيند است كه اصطلاحي برايِ توصيفِ آن نمي‌شناسم.

با وجودِ ارائه‌ي توضيحاتِ بالا اضافه مي‌كنم كه اين صرفاً سليقه‌اي شخصي و نيمه‌تخصصي است كه نمي‌توان آن را به ديگران تحميل كرد. شكل‌گيريِ سليقه‌ي موسيقيايي فرآيندِ روان‌شناختي و جامعه‌شناختيِ پيچيده‌اي است به عواملِ محيطي و عاداتِ زنده‌گيِ افراد بسته‌گي دارد. اگر كسي از ايفايِ آقايِ قادري يا آغاسي خوشش مي‌آيد حق دارد آن را گوش كند و از آن لذت ببرد. گرچه همين موسيقي نوعي دل‌تنگيِ غيرِقابلِ تحمل و نازيباييِ پس زننده در من ايجاد مي‌كند به همان اندازه در شنونده‌ي ديگري جذبه، خاطره، تجربه‌ي احساسيِ خوش‌آيند، و لذت ايجاد مي‌كند.
گمان مي‌كنم قضاوتِ 0 و 1 و حكم دادن به خوب يا بد بودنِ اين نوع موسيقي بدونِ توجه به جنبه‌هايِ اجتماعي و تحليلِ عناصرِ موسيقيايي نوعي آسان‌گيري در مواجهه با موضوعاتِ مهمِ زنده‌گي ماست.

تقي، از تبريز
پي‌نوشت: هنوز كساني هستند كه بلد نيستند در يك تريبون عمومي نيات آپارتايدي‌شان را، دست‌كم، پنهان كنند. صفت‌هايي مثلِ «جواد» توهينِ آشكار به سليقه‌ي اسميِ افراد و جزوِ ادبيات رايجِ كساني است كه فكر مي‌كنند خودشان از كره‌ي مريخ هبوط كرده‌اند!

-- بدون نام ، Dec 28, 2008 در ساعت 08:02 PM

با سلام
وقتی مرحوم فریدون فروغی با ان پیشینه از مردم میپذیرد که با توجه به سلایقشان به موزیک گوش فرا داده و ارتباط خود را با ان حفظ نمایند واقعا جای تاسف است که عده ای خود را تافته جدا بافته از اجتماع دانسته و برای انکه خود را چیزی متفاوت نشان دهند به مردم توهین مینمایند!
فرهاد و فروغی شاید متفاوت عمل کردند ولی مسلما هدفی بجز خدمت به مردمشان نداشتند و این چیزی جدا از فعالیت بقیه هنرمندان این مردم در رده های مختلف اجتماعی نیست.
سیروس-ا

-- cyrus ، Dec 28, 2008 در ساعت 08:02 PM

من تعجب مي‌كنم بعضي آدم‌ها قادر نيستند تشخيص دهند كه روحيه‌ي آپارتايدي در عصرِ حاضر آن هم در يك تريبونِ عمومي تا چه حد ناپسند است. مثلاً تعجب مي‌كنم اين «بدونِ نام» مثلِ آب‌خوردن اين اصطلاح را به كار مي‌برد و اگر ازش بپرسيد يادش هم نمي‌افتد كه چه گافي داده است چون اين بينش‌ها در طولِ زمان واردِ ناخودآگاه تهران‌نشين‌ها شده است.

-- تقي از تبريز ، Dec 28, 2008 در ساعت 08:02 PM

سلام عباس قادری در ذهن همه حک شده چون قادری خواننده ای که حرف دل مردمو میزنه آرزو میکنم سالیان سال در کنار خانواده عزیزش سالم و تن درست باشه.
ارادتمندهمیشگی شما
بردیا از آلمان

-- بردیا دارابی ، Dec 29, 2008 در ساعت 08:02 PM

این ترانه های دلگشا "عباس" هستند نه "جواد". کلمه "جواد" ار کارهای خواننده مردمی دیگر به نام " جواد یساری" گرفته شده که کاش خانم صابری سراغ او هم برود. به هر حال اینها با زیبا شناسی بخش عمده ای از مردم ایران سازگار است و خیلی عالی است که آنهایی که از آن لذت نمی برند از آن شاد می شوند.
پیشنهاد می کنم ایشان که نفوذ زیادی در طبقات و توده های مردم دارند برای انتخابات ریاست جمهوری کاندیدا شوند. دیدنی است رقابت محمود و عباس!

-- عادل ، Dec 30, 2008 در ساعت 08:02 PM

سلام من با آهنگهای عباس قادری بزرگ شدم.عباس قادری عشق .عباس قادری تک خال خواننده های مردمی.هر کسی هم صحبت منفی میکنه کمبود داره (حسود)...

-- مرتضی جعفری ، Dec 31, 2008 در ساعت 08:02 PM

سلام من در حدود 2 سال پیش از آقای قادری دعوت کردم که در مراسم تولد دخترم حضور داشته باشن اصلا فکرشو هم نمکردیم آقای قادری دعوتمونو بپذیرن ولی ایشون با آغوش باز قبول کردن وبدون هیچ هزینه ای آمدن میتونم به جرعت بگم یکی از بهترین تولد هاد بود که تا بحال گرفته بودیم انشا اله هر جا که هستن همیشه سالم وسلامت باشن.

-- افسانه رضوی ، Jan 1, 2009 در ساعت 08:02 PM

دور هم بودن خودش یه نعمته قدرشو بدونید این غنیمته/ غنیمته/ غنیمته___ آقای قادری بزرگوار ماهم قدر شما رو می دونیم

-- فرشاد موسویان ، Jan 1, 2009 در ساعت 08:02 PM

از دوستان خواهش مي‌كنم خودشان را به جايِ «همه» نگذارند و از طرفِ «همه» حكم صادر نكنند. وقتي گفته مي‌شود ... «در ذهنِ همه حك شده است» گمان مي‌كنند كه سليقه، ذوق، باورها، و قضاوت ديگران «لابد» يا «حتماً» ‌مطابقِ سليقه‌ي آنها است. عده‌ي زيادي را در اطرافم مي‌شناسم، كه چه پيش و چه پس از تغييرِ رژيمِ سياسي در ايران، واقعاً از اين نوع موسيقي يا واريانتِ ظاهراً مدرنِ لس‌آنجلسيِ آن به معنيِ اخصِ كلمه «بد»شان مي‌آيد. ضمنِ اين كه به سليقه‌ي ديگران هم احترام مي‌گذارند.
گفتني است كه اين سياقِ موسيقي نه فقط در موسيقيِ فارسي بل‌كه در سايرِ زبان‌ها و فرهنگ‌ها هم رايج است و طبيعتاً مانندِ ايفاگرانِ ديگر سياق‌هايِ موسيقي از خواننده‌گانِ ديگر كشورها تقليد مي‌كنند. مثلاً در مي‌خانه‌ها يا كاباره‌هايِ باكو، نخجوان، دهلي، قاهره، عشق‌آباد، كابل و ... هم مي‌توانيد هم‌زادهاي آقايِ يساري و قادري، يا خانمِ گيتا و آزيتا را پيدا كنيد. در اروپا هم نوعِ مشابهي از موسيقي (يا ادبيات) وجود دارد كه به آن وولگار مي‌گويند.
سطحِ پايين شمرده شدنِ اين نوع موسيقي به اين دليل نيست كه مخاطبِ عوام را به خود جلب مي‌كند چه موسيقي‌هاي محلي هم مخاطبانِ عوام را به خود جلب مي‌كند. اما به نظرِ من رنگارنگي، تنوع، هويتِ ويژه، و استحكامِ ملوديك در موسيقيِ محلي قابلِ قياس با موسيقيِ كوچه‌بازاري نيست.
كساني كه آقايِ قادري را مي‌شناسند از شخصيتِ والا و مردمي بودنِ ايشان مي‌گويند و اين احترامِ مرا به ايشان صدچندان مي‌كند اما اين دليل بر اين نيست كه موسيقيِ كوچه‌بازاري هم موسيقيِ «مردمي» به مفهومِ بيان كننده‌ي شادي‌ها، غم‌ها، حسرت‌ها، هيجان‌ها، و احساساتِ نه الزاماً سطحيِ انسان‌ها و آميخته با فرهنگ و تاريخِ آنها است. باز مي‌گويم انسان‌ها حقِ انتخاب دارند و هر كس از اين نوع موسيقي لذت مي‌برد آن را گوش مي‌كند و به تحليل‌هايِ نظري هم كاري ندارد.

-- تقي ، Jan 1, 2009 در ساعت 08:02 PM

aghaye ghaderi number 1 ,kheily dustetun darim

-- kimia ، Jan 2, 2009 در ساعت 08:02 PM

من از زمان کودکی تا کنون با ترانه های اقای قادری زندگی کرده ام و به ایشان به عنوان اولینهای موسیقی ایرانی عشق میورزم واحترام میگذارم و ابراز تنفر و تاسفبرای کسانی که لغبهای نا مفهوم ونا مربوط به ایشان وهر هنرمندی دیگری میدهند دارممیکنم

-- مهران صالحی ، Jan 3, 2009 در ساعت 08:02 PM

سلام اونهایی که حرفهای منفی میزنن واقعا بی شخصیت هستن. از قدیم گفتن کسانی که موفق هستن همیشه دشمن دارن (چشم ندارن ببیننشون) عباس قادری یک هنرمندی که ما همه با آهنگهاش خاطره داریم با آهنگهاش شاد میشیم. چی میخوایم از این بهتر؟ عباس قادری جاودانه بوده و هست و می ماند. خدانگهدار

-- مروارید صفریان ، Jan 3, 2009 در ساعت 08:02 PM

يعني به نظرِ مرواريد من حق ندارم سليقه‌ي موسيقي غير از ايشان داشته باشم و اگر داشته باشم بي‌شخصيت هستم؟ شايد ايشان نمي‌توانند تشخيص دهند كه دوست نداشتنِ نوعي از موسيقي به معني دشمن بودن با آن خواننده نيست. و متأسفانه برخلاف نظر ايشان اعتقاد دارم موسيقي‌هايي از نوعِ كوچه‌بازاري معمولاً جاودانه نمي‌مانند و تابعِ سليقه‌هايِ زودگذرِ روزمره هستند. طبيعتاً نوعِ قضاوتِ ايشان براي من آشنا است و اميدوارم اين طرزِ قضاوت‌ها در طولِ زمان و با آموزش بهبود پيدا كند.

-- تقي ، Jan 8, 2009 در ساعت 08:02 PM

ناز نفست استاد عباس قادری عزیز ما که خیلی باهات حال می کنیم انشا اله 120 سالهشی.

-- رحیم حسین زاده ، Jan 18, 2009 در ساعت 08:02 PM

Aghasi behtarin va mahbobtarin khanandeye ghable az enghalab!!!!

-- hamid ، Jul 8, 2009 در ساعت 08:02 PM