رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۱۳ اسفند ۱۳۸۷
یک پرونده در عدلیه ـ بخش پنجم

قانون مجازات اسلامی و فرزندکشی

محمد مصطفایی

در ادامه‌ی سلسله برنامه‌های «یک پرونده در عدلیه»، محمد مصطفایی، وکیل و فعال حقوق بشر، به بررسی مجازاتی که برای فرزند کشی در قانون مجازات‏های اسلامی درنظر گرفته شده، می‏پردازد.

Download it Here!

محمد مصطفایی: یکی از موارد دیگری که در کشورمان با ‏‏‏آن مواجه هستیم، بحث فرزند کشی است. به استناد ماده‏ی ۲۰۵ قانون مجازات اسلامی‏، قتل عمد موجب قصاص نفس است.

به این معنا که هرکسی با قصد کشتن، دیگری را به قتل برساند، یا عملی را عمدا انجام دهد که آن عمل نوعاً کشنده باشد، یا کاری انجام دهد که آن کار حتا نوعا کشنده نباشد، ولی نسبت به شخصی بر اثر بیماری، پیری، کودکی یا ناتوانی و… نوعا کشنده باشد، حتا اگر قصد قتل نداشته باشد، پس از طی تشریفات دادرسی و اثبات مجرمیتش، به قصاص نفس محکوم می‏شود و حکم صادره نسبت به محکوم‏الیه، با درخواست اولیای دم و در نهایت اذن از رییس قوه‏ی قضاییه، با توجه به تنفیذی که ولی امر کرده، اجرا می‏شود.

ایرادات بسیاری در قانون مجازات اسلامی ما وجود دارد، از جمله این که در بسیاری از موارد، افرادی را اعدام می‏کنیم که قصد قتل ندارند. اما، قانون‏گذار در ماده‏ی ۲۲۰ این قانون مقرر کرده که: «پدر یا جد پدری که فرزند خود را بکشد، قصاص نمی‏شود و به پرداخت دیه‏ی قتل به ورثه‏ی مقتول و تعزیر محکوم می‏شود.»

منظور از تعزیر هم اعمال مجازاتی است که در ماده‏ی ۶۱۲ قانون مجازات اسلامی آمده است و مقرر می‏کند:

«هرکس مرتکب قتل عمد بشود و شاکی نداشته باشد یا شاکی داشته ولی از قصاص گذشت کرده باشد، یا به هر علت قصاص نشود، در صورتی که اقدام وی موجب اخلال در نظم و سیانت و امنیت جامعه، یا بیم تجری مرتکب یا دیگران گردد، دادگاه مرتکب را به حبس از ۳ تا ۱۰ سال محکوم می‏نماید.»

با ملاحظه‏ی این مواد، اگر پدر یا جد پدری، به هر نحو و با هر سنگدلی نسبت به فرزندش، او را به قتل برساند، نه تنها قصاص نمی‏شود، بلکه قاضی می‏تواند جانی را اگر اقدامش موجب اخلال در نظم و امنیت جامعه باشد (که تشخیص این موضوع کاملا با دادگاه است) تنها به ۳ تا ۱۰ سال، یا با در نظر گرفتن شرایط تخفیف، به کم‏تر از آن محکوم کند و حتا می‏تواند آن پدر جانی را با استناد به این که او موجب اخلال در امنیت جامعه نیست، آزاد کند.

موضوع فرزند کشی در قانون ما، متاسفانه به گونه‏ای شبه‏برانگیز است و نیاز است که مسئولین و دستگاه قضایی به آن توجه خاصی بکنند.

سال گذشته شاهد جنایت‏های پدرانی بودیم که فرزندان‌شان را به طرز بسیار فجیعی به قتل رساندند.

به عنوان مثال، در شیراز پدری با سنگ‏دلی و بی‏رحمی کامل‏‏‏‏‏‏‏‏، به وسیله‏ی پتک و وارد نمودن ضربه به سر سه فرزند بی‌گناه خود، در حالی که در خواب بودند، آن‏ها را به قتل می‏رساند.

من از نزدیک شاهد این جنایت بودم و حتا نمی‏توانستم تصور کنم به چه صورت این قتل انجام شده.

اگر بپذیریم که پدری یا جد پدری، دارای علاقه و محبت خاص نسبت به فرزندان خود است و نیز اگر بپذیریم که پدر و جد پدری، خواهان سعادت فرزندانش هست و بخواهیم با این دلایل، قصاص نفس را نسبت به آن‏ها نادیده بگیریم (هرچند اعدام، مجازاتی نیست که بتواند پاسخ‏گوی نیاز جامعه‏‏‏ی ما باشد و خیلی‏ها، از جمله من، با آن مخالف هستیم) باید قبول کنیم که قانون‏گذار ما در اعمال این مجازات جایگزین، کوتاهی کرده است.

قانون‌گذار، مجازاتی را برای پدر در نظر گرفته و مقرراتی تعیین کرده که به هیچ وجه نمی‏تواند حالت تربیتی و حتا بازدارنده برای آنها داشته باشد.

چرا که در تعیین مجازات برای جرم فرزند کشی، نیاز است که قانون‏گذار بدون درنگ، قانون مجازات اسلامی را اصلاح کند و مجازات ۱۰ سال به بالا را برای این‏گونه افراد که فرزندان خود را به قتل می‏رسانند، درنظر بگیرد.

هم‏چنین نکته‏ی بسیار مهم این است دولت به معنای عام (تمام دستگاه‏های دولتی) و حتا قوای سه گانه مکلف هستند که این پرونده‏ها را بررسی کنند، ریشه‏ی جرم را با مشورت کارشناسان و متخصصان در امر جرم شناسی، جامعه‏شناسی و روان‏شناسی پیدا کنند و در جهت از بین بردن این ریشه‏ها حرکت و علت‏ها را پیدا کنند.

اگر فقر باعث کشتن فرزندی می‏شود، آن عامل را از بین ببرند تا بتوانیم امنیت مناسبی را در جامعه برای کودکان خودمان فراهم کنیم و از اطفالی که تحت سرپرستی این‏گونه پدران سنگ‏‏دل هستند، حمایت کنیم تا در آینده، از وقوع این‏گونه جرایم پیش‏گیری کنیم.

Share/Save/Bookmark

در همین رابطه:
چهارده سال برای زندان کمی زود است
مردی که با یک بطری نفت همسرش را به آتش کشید
«باید موهایت مانند دندان‌هایت سفید شود تا بروی»
اقرار به زنا برای نجات همسر و برادر