تاریخ انتشار: ۱۰ خرداد ۱۳۸۸ • چاپ کنید    
گفت و گو با حسین یزدان‌پناه، جانشین دبیر اول پارتی آزادی کردستان (‌پاک‌)

«‌نمی‌توان در شرایط فعلی، تحریم را تجویز کرد»

محمدرضا اسکندری
اسعد سلامی
mreskandari@gmail.com

بعد از ۳۱ سال که‌ از حاکمیت جمهوری اسلامی می‌گذرد به‌جز دوره‌ اول که‌ احزاب کردستان در انتخابات شرکت کردند، برای اولین بار دو حزب کردستان به‌ نام‌های پاک (پارتی آزادی کردستان) و (حزب دمکرات کردستان) در انتخابات شرکت می‌کنند.

در این رابطه‌ با حسین یزدان‌پناه، جانشین دبیر اول حزب پاک گفت و گو کرده‌ام.

در بیانیه‌ای مشترک که‌ پاک با حزب دمکرات کردستان صادر کرده است، شما برای اولین بار آمادگی خود را برای شرکت در انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری اعلام کرده‌‌اید، در این مورد می‌توانید بیشتر توضیح دهید؟

در حقیقت در این انتخابات چند تحول مهم به‌وجود آمده‌ است. اگر قبلاً هم سیستم انتخابات نادمکراتیک بود و هم کاندیداها برنامه‌ آن‌چنانی برای حل مسأله‌ ملی در ایران و به خصوص حل مسأله‌ کرد نداشتند و هیچ اشاره‌‌ای به‌ آن نشده‌ بود، اگرچه‌ سیستم هنوز مانند گذشته‌ نادمکراتیک است، اما مولفه‌ دیگری روی داده‌ است که‌ مسأله‌ ملی در برنامه‌های دو نفر از کاندیداهای اصلاح‌طلب منعکس شده‌ است.

در میان این دو کاندیدا، برنامه‌ مهدی کروبی شایان توجه و اهمیت است. به‌ همین دلیل در سیاست‌های ما تجدید نظر شده‌ است زیرا سیاست عبارت است از تحلیل مشخص در شرایط مشخص، پس در شرایط قبل هر سیاستی که‌ مورد نظر بوده‌، نمی‌توان در شرایط فعلی همان نسخه‌ را تجویز کرد.

بر این اساس ما تصمیم گرفته‌‌ایم که‌ در انتخابات شرکت کنیم و تحریم آن را واقع‌بینانه‌ نمی‌دانیم و نه‌ تنها هیچ آسیبی به‌ مبارزات ملت کرد نمی‌زند بلکه‌ ورود به‌ این پروسه‌ کاملاً درست و مفید است. ما در عین حال که‌ این برنامه‌ را مهم و شایان توجه می‌دانیم، اما در عین حال موارد دیگر آن را هم مد نظر قرار داده‌ایم وگرنه‌ کروبی کاندیدای ما نیست و از ملت ما نیست ما شرکت کننده‌ قدرت سیاسی نیستیم اما با امر واقع تعامل کرده‌ایم.

از میان کاندیداها یکی از آنان موضوعی را مطرح می‌کند که‌ در ۳۰ سال گذشته‌ ملت ما و ملت‌های دیگر در ایران در این زمینه‌ مبارزه‌ می‌‌کنند. درست است این برنامه‌ کروبی به‌ سطح معیارهای بین‌المللی نخواهد رسید و در سطحی نیست که‌ جوابگوی مبارزات و قربانی‌های ما باشد اما به‌ هر حال بسیار متفاوت از نظر دیگر کاندیداهاست.

از طرف دیگر این برنامه‌ و شخص کروبی دقیقاً نقطه‌ مقابل احمدی‌نژاد است. به‌ نظر ما رئیس جمهور فعلی نماینده‌ راست‌ترین جناح اقتدار‌طلب است یعنی جناحی که‌ خامنه‌ای آن را رهبری می‌کند و در هر پروسه‌ای تصمیم نهایی را خواهد گرفت. به‌ همین دلیل شرکت در انتخابات تأکید بر حل مسأله‌ ملی است و از طرف دیگر اثبات این قضیه‌ به‌ جمهوری اسلامی و رد تمام سیاست‌های ضد ملی جمهوری اسلامی در ظرف ۳۰ سال گذشته‌ است.


حسین یزدان‌پناه

در این تصمیم شما و حزب دمکرات کردستان، مردم کرد در داخل هم نقش داشته‌اند؟

بله، ما از چند ماه گذشته‌ پروسه‌ انتخاباتی را تعقیب کرده‌ایم و تصمیم‌گیری پارت آزادی کردستان را در داخل اطاق بسته‌ انجام نداده‌ایم و به‌ دور از نظرات توده‌های مردم نبوده‌ است. تصمیم ما حاصل تماس و گفت و گو و تبادل نظر و درک شرایط زندگی و مبارزات مردم کشورمان است به‌خصوص در کردستان.

بنابرین شما از مردم کرد می‌خواهید که‌ به‌ کروبی، کاندیدای مورد نظر شما رأی بدهند؟

بله، ما در بیانیه مشترکمان نخواسته‌ایم فرمان بدهیم و برای مردم کشورمان تعیین تکلیف کنیم، بلکه‌ تلاش کرده‌ایم راه را باز کنیم که‌ مردم واقعیات را ببینند و به‌ مردم نشان داده‌ایم که‌ فلان کاندیدا همزمان با کمبودهایش این محسنات را هم دارد. مسلماً موفقیت آن برنامه را‌ موفقیت خود می‌دانیم و ملت کردستان به‌ نامزدی رأی خواهند داد که‌ برنامه‌های او به‌ نفع آنان باشد.

اما اگر از حزب ما سوال کنند معتقدیم که‌ رأی به‌ کروبی در مقابل احمدی‌نژاد به‌ سود ملت کرد به‌ پایان خواهد رسید‌. مهدی کروبی که‌ از قبل از چهره‌های شناخته‌ شده‌ جمهوری اسلامی بوده‌ و در مقابل تاوان‌های جمهوری اسلامی علیه‌ ملت ما مسئول می‌باشد اما بعد از ۳۰ سال واقعیت‌های ملت‌ها و مبارزات ما، او را به‌ جایی می‌کشاند که‌ ناچار می‌شود به‌ بخش کمی از حقوق ملت کرد و بقیه‌ ملت‌های ایران اعتراف کند و این خود یک پیروزی برای ماست.

نتیجه‌ مبارزات ملت کرد است، نتیجه قربانی دادن‌های ملت کرد در همه‌ سنگرهای مبارزات ملی است. در همین شرایط است که‌ موسوی چنین شعارهایی را مطرح می‌کند و همزمان خامنه‌ای به‌ کردستان می‌رود و بحث ملی را مطرح می‌کند آن چیزی که‌ تاکنون در ادبیات مسئولین جمهوری اسلامی نبوده‌ است.

صرف نظر از این‌که‌ آیا کروبی پیروز خواهد شد یا خیر،‌ تضمینی هم نیست که‌ کاندیداها به‌ وعده‌های خود عمل می‌کنند یا خیر. نکته‌ دیگر برنامه‌ خود کروبی است که‌ روی دیگر کاندیداها تأثیر گذاشته‌ است و همچنین روی رهبر که‌ او را ناچار می‌کند به‌ مسائل متنوع دیگر اعتراف کند. اولاً ما کردها قوم نیستیم بلکه‌ ملت هستیم. اما این موجب مطرح شدن حقوق ملت‌های زیردست در ایران خواهد شد و به‌ یک معیاری تبدیل خواهد شد که‌ هر کاندیدایی که خواهان کسب رأی باشد، به‌ این مسایل توجه‌ کند.

اگر در دور دوم انتخابات، کروبی شکست خورد و مثلاً موسوی پیروز شد موضع شما برای دور دوم چی خواهد بود؟

ما امیدواریم که‌ مردم فهیم کشورمان به‌ منظور شکست جناح انحصارطلب با رأی دادن به‌ مهدی کروبی، احمدی‌نژاد را حذف کنند و کروبی را به‌ پیروزی برسانند. اما اگر به‌ هر دلیلی مانند تقلب، دو کاندیدای دیگر که‌ یکی از آنان موسوی باشد، بالا آمد، در آن شرایط باز هم تحلیل مشخص در شرایط مشخص را خواهیم داشت و با توجه‌ به‌ اوضاع سیاسی، بایکوت یا شرکت را در نظر می‌گیریم.

برنامه‌ فعلی موسوی نمی‌تواند جوابگوی مردم کردستان و ملت‌های دیگر باشد، در آن شرایط مردم و همه‌ جریانات موسوی را تحت فشار قرار دهند که‌ برنامه‌های بیشتری را در نظر بگیرد، اکنون هم همه‌ کاندیداها را تحت فشار قرار داده‌ایم، حتی خود کروبی.

Share/Save/Bookmark
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظرهای خوانندگان

اقای یزدان پناه میفرمایند: اولاً ما کردها قوم نیستیم بلکه‌ ملت هستیم.
دوست گرامی شما میتوانید خودتان را ملت کره زمین یا کهکشان راه شیری هم بدانید ولی ایران ایران است و با گروهی از مردمان که ایرانی هستند. اگر تمام گروههای اجتماعی داخل ایران به صورت جداگانه ملت هستند لابد ایران از نظر شما مجمع الجزایر الملل است. ایا میپندارید کروبی یا دیگر کاندیداها مفهومی به نام ملتهای داخل ایران را از شما میپذیرند. مفهوم بنیادی شکل گیری واحدی به نام کشور در دنیا nation state یا دولت ملت است جنابعالی که خودتان را حتی جزیی از ملت ایران نمیدانید چه اصراری دارید که در انتخابات کشوری که خودتان را متعلق به ان نمیدانید شرکت کنید.

-- Ali ، May 31, 2009

برادر ایرانی کرد یا کرد ایرانی ام شمارا به خدا کمی بیاندیش که چه میگویی به شهادت تاریخ کردها از همه ایرانی ها ایرانی تر اند اخر چرا خودت را ایرانی نمی دانی وملتی دیگر می دانی به راستی ادم گریه اش می گیرید اخر چرا رفتار چند هموطن کم خردت را به کل هموطنات تسری می دهی ایران مادر توست مادرت را انکار نکن ودوستش داشته باش

-- ماکان ، May 31, 2009

با توجه به اينكه ايشان خودشان را از ملتي جداگانه مي پندارند اساسا بهتر است به اصولا روابط بين المللي احترام گذاشته و در امور داخلي ملت ايران مداخله نفرمايند.
ايشان مي توانند با پايبندى به ميثاق هاى جهاني و اصول روابط ديپلماتيك في مابين ملل مستقل از طريق وزير خارجه ملت خودشان نظرياتشان را به گوش وزير خارجه ملت ايران برسانند و متقابلا از نظريات ملت ايران آگاه شوند.
بهر حال براى ملت ايران و ملت كرد! آرزوى روابطي خوب بر پايه حسن همجوارى را دارم .
نماينده تام الختيار ملت ايران, ايراندوست !

-- ايراندوست ، Jun 2, 2009

دوست عزیز کامنت گذار (ماکان)تعریف ایرانی از نظر شما چیست؟اگر ایرانی کسی است که زبان او فارسی و مذهبش شیعه است پس ما اکراد ایرانی نیستیم و با این تعریف چرا یک افغانی با مشخصات فوق را به عنوان ایرانی به ایران دعوت نمی کنید.اما اگر تعریف ایرانی بودن کسانی است که درون مرزهای این سرزمین زندگی می نمایند پس ما بدون شک ایرانی هستیم و با این تعریف در صورت رعایت دمکراسی و توزیع عادلانه قدرت و ثروت بدون شک با هم زندگی کردن بسیار لذت بخش تر از جدا زندگی کردن است.اولین حزب کردی زمانی که سایر نقاط کشور حتی اسم دمکراسی به گوششان نخورده بود حزب دمکرات بود.

-- دانا ، Jun 2, 2009

متاسفانه روشنفکران ایران همه چیز روشنفکران غرب را آموخته اند جز انصاف. این وظیفه روشنفکران فارس است که با انصاف به کمک اقوام اقلیت که به حق نگران هویت و کرامت خویش هستند آمده و برای هموطنان فارس ما تفاوت سه مقوله (هویت پرستی- هویت ستیزی - هویت طلبی) را توضیح دهند

-- دانا ، Jun 2, 2009

زمانی که اکراد هیچ سهمی در قدرت ندارند این به معنی تجزیه طلبی انسانی آنهاست کسانی که در حق آنان مرتکب این نوع از تجزیه طلبی شده اند با شعار تجزیه طلبی خاکی آنان را سرکوب می نمایند.نفرین بر آن سرزمین که در آن ارزش خاک از انسان بیشتر شود

-- بدون نام ، Jun 2, 2009

دانای عزیز ان افغانستانی هم جزوی از ایران بزرگ قدیم است که استعمار نام دیگری به او داده است.کمی به ریشه ها و خاطره های خود اگاه وناخوداگاهت مراجعه کن و نه از 50 یا 70 سال اخیربلکه از فقط کمی دورتر یاد کن. حساب حکومت ها را از مردم ایران جدا کن.راستی کدام فارس من حتی یک شیرازی نمی شناسم که خودش را فارس بداند تا چه برسد به یک تهرانی. ستم مذهبی را می پذیرم ان هم از طرف متعصبان ونه دیگران از طرف حکومت ونه نخبگان...... متوان وباید ریشه های هویتی را شناخت اما هویت تراشی ملیتی به دلیل تفاوت مذهبی را باید کنا گذاشت .چرا که حرف اصلی را هم که رفع تبعیض ناشی از مذهب باشد به کناری می زندوهمیشه در پله اول میمانیم

-- ماکان ، Jun 3, 2009

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)



موضوعات