مهدی خلجی


گفت و گو با داریوش آشوری، نویسنده کتاب «زبان باز»
داریوش آشوری: تغییر عادات زبانی، زمان می‌برد

«زبان باز» بر قیاس «جامعه‌ی باز» به گشودن دستگاهِ زبانی فارسی به روی امکانات تازه فرا می‌خواند. داریوش آشوری پیشینه‌ای بلند در اندیشیدن و نوشتن درباره‌ی زبان فارسی و دشواری‌های آن در انتقال مفاهیم جدید دارد. وی نویسنده‌ی فرهنگ علوم انسانی و دو سه رساله درباره‌ی زبان فارسی از جمله «بازاندیشی زبان فارسی» است. به بهانه انتشار کتاب «زبان باز» با داریوش آشوری گفت و گو کرده‌ام.



جمهوری اسلامی؛ انسداد دیپلماتیک

کلید جنگ یا حل مسالمت‌آمیز بحران هسته‌ای تنها در دستانِ آیت الله خامنه‌ای است. رهبر جمهوری اسلامی ایران در دو دهه‌ی زمام‌داری خود نشان داده که در تصمیم‌گیری درباره‌ی سیاست خارجی ضعفی اساسی دارد. ادامه سیاستِ تعلل، اتلاف وقت، ابهام و تشویش تنها به تشدید بحران هسته‌ای و انزوای بیشتر جمهوری اسلامی می‌انجامد.



بیهقی؛ عقل عملی و تاریخ

بیهقی عقل را به دو معنا به کار می‌برد: یکی عقل نظری و دیگری عقل عملی. او باور دارد که روایت‌های تاریخی ولو از کتابی معتبر یا از زبان راوی ثفه حاصل شده باشد، باید که با خرد سنجیده شود و اگر با عقل سازگار بود، به منزله روایت تاریخی پذیرفته شود. از این رو شایعه و خرافه را در تاریخ نباید راهی باشد. اما عقل از نظر او معنی دیگری هم دارد که هم پادشاه باید بدان ملتزم باشد و هم تاریخ‌نگار.



بیهقی؛ تاریخ‌نگار خردگرا

بیهقی از نخستین تاریخ‌نگاران ایرانی است که مفهوم عقل تاریخی و تاریخ عقلانی را – در چارچوب منظومه معرفتی دوره‌ی تمدن اسلامی – دریافته است. عیارسنجی روایت‌های تاریخی بر محک عقل و پرهیز از روایت‌هایی که برآمده از افسانه‌ها و شایعه‌ها هستند، به متنِ تاریخِ بیهقی ویژگی کم‌مانندی بخشیده است.



بیهقی؛ تاریخ‌نگاری فلسفی

تاریخِ بیهقی را باید بر بستر سنتِ فلسفی دوران زرین تمدن اسلامی دریافت. بیهقی از آموزه‌های فلسفی عصر خود، چارچوبی برای فهم و نوشتنِ تاریخ می‌سازد و بدین سان، تاریخی «پایه‌ای» می‌نویسد.



بیهقی؛ زن، حماسه و تاریخ

بیهقی و فردوسی هم‌روزگار بودند و در یک منظومه‌ی معرفتی می‌زیستند. از این‌رو مقایسه جهانِ شاهنامه با جهانِ تاریخِ بیهقی می‌تواند به فهم هر دو متن یاری رساند. بیهقی و فردوسی دو روش یک‌سره متفاوت را در ثبت آگاهی قومی به کار گرفتند.



بونصر مشکان؛ کلید شناخت بیهقی

تاریخ بیهقی، همین اندازه که در دست است، حکایت از مهر ژرف بیهقی به استادش می‌کند. برای شناخت نگرش نظری و منش عملی بیهقی دبیر، آگاهی از جهانِ فکری و شخصیتِ اخلاقی و سیاسی استادش بونصر مشکان ضروری است. مهم نیست بونصر مشکان که بود و چه کرد. مهم آن تصویری است که بیهقی از او به دست می‌دهد؛ فرزانه‌ای کاردان و نمونه‌ی برتر صناعت دبیری و سیاست‌شناسی دورنگر.



بیهقی؛ دبیرِ تاریخ‌نگار

بیهقی دبیر است؛ اما درکِ ويژه‌ای از معنای دبیری دارد که به خوب نوشتن محدود نمی‌شود. دبیر در روزگار بیهقی، رایزن سلطان و دیپلمات است. تاریخِ بیهقی، روایتی است از عصر غزنویان از چشم يک سیاست‌پیشه‌ی هوشمند و کاردان.



قدرت نرم و خطای بنیادین آیت‌الله خامنه‌ای

ایدئولوژی اسلامی در ایران با ابزارهای غیرنظامی به قدرت رسید، اما بقای خود را در کاربرد روش‌های نظامی و اعمال زور دید. آیت‌الله خامنه‌ای از «تهاجم فرهنگی» هراس به‌جایی دارد، اما درکی ساده‌انگارانه از آن را بازمی‌نماید؛ درکی که دیر یا زود به زوال جمهوری اسلامی خواهد انجامید.



امر سیاسی مستقل از امر اخلاقی

بیهقی در تاریخ خود می کوشد از تفسیر اخلاقی رویدادهای تاریخی دور شود و به تببین تاریخی-سیاسی بگراید. مستقل دیدن امر اخلاقی از امر سیاسی یکی از شالوده های بنیادی تاریخ نگاری غیرمذهبی است



سیاست‌زدایی از امر سیاسی

فعالان حقوق زنان، حقوق بشر، مطبوعاتی و فرهنگی سال‌هاست که می‌گویند کار آنان سیاسی نیست. اما جمهوری اسلامی آنان را به سعی برانگیختن انقلاب مخملی و تهدید امنیت ملی متهم می‌کند. «کارِ سیاسی» را دولت تعریف می‌کند نه شهروندان. پس برای کاستن از اقتدار سیاسی دولت باید عمل سیاسی کرد و کوشش بیهوده در سیاست‌زدایی از امر سیاسی را کنار نهاد.



بیهقی؛ رمزگشای انحطاط سیاسی

بیهقی در تاریخ خود درباره‌ی اسباب فساد و انحطاط و زوال حکومت‌های دورانِ خود و پیش‌تر می‌اندیشد. بیهقی در شرح این دلایل کوشیده است بی‌تدبیری پادشاه و خودکامگی وی، رواج ریاکاری مذهبی و نیز چیرگی قبائل بیابان‌نشین بر شهرنشینان را برجسته نماید.



آیا جمهوری اسلامی ایدئولوژیک است؟

ولایتِ فقیه، نظریه‌ای برای الغای فقه است نه اجرای آن. صفتِ «مطلقه» در «ولایتِ مطلقه‌ی فقیه» به مصلحت بازمی‌گردد: ولی فقیه قدرت انحصاری تشخیص مصلحت را دارد. مصلحت، یعنی صلاح‌دیدِ شخصی و مناقشه‌ناپذیر ولی فقیه، ولایت او را مطلقه می‌کند. ولی فقیه نه تنها ولایتی برآمده از فقه که بر خود فقه نیز ولایت دارد.



احمدی‌نژاد؛ آخرالزمانی هزاره‌ی سوم

محمود احمدی‌نژاد، رییس جمهوری اسلامیِ ایران، رهبر جریانِ آخرالزمانی جدید در ایران معاصر است. این جریان، با گرایش‌های پیشین مانند انجمن حجتیه، از نظر سازمانی و نیز فکری، پیوند چندانی ندارد. آخرالزمان‌گرایی جدید، آمیزه‌ای از ایدئولوژی‌های توتالیتر غربی و نیز عناصری از سنت شیعه است.



بیهقی؛ راوی نمایش سیاست در ایران

بیهقی برای ما ایرانیان در دوران اخیر بیشتر یا تاریخ‌نگار عهد غزنویان بوده است یا نثرنویسی زبردست. بیهقی دبیر تا کنون کمتر به چشم اندیشه‌گری سیاسی نگریسته شده است. او می‌کوشید تاریخ عصر خویش را با بهره‌گیری از شماری مقوله‌های اندیشه‌ی سیاسی دریابد و بنویسد.



بیهقی؛ انسان‌گرای منتقد

مهدی خلجی در نظر دارد در چند گفتار ما را با بیهقی در مقام سیاستمدار، ادیب و انسان گرایی منتقد آشنا کند. وی در اولین گفتارش درباره بیهقی می گوید: اگر بخواهیم نمونه‌ای شبیه به تیپ روشن‌فکر در تاریخ گذشته ایران جست‌وجو کنیم، بیهقی نمونه‌ای کامل است.
بیهقی نه فقیه است نه ریاضی‌دان، نه عالم نه فیسلوف. بیهقی ادیب است؛ ادیب در عصر زرین تمدن اسلامی کسی است که تا اندازه‌ای برخی از کارکردهای روشن‌فکر اروپایی دوران مدرن را داشت.



آخرالزمان، آیت الله خامنه‌ای و ذهنیت دینی

آیت الله خامنه‌ای برآمده از حوزه‌ی علمیه‌ی مشهد است؛ جایی که جریان غالب بر آن به تفسیر عقلانی از دین روی خوش نشان نمی‌دهد. خامنه‌ای بر خلاف آیت الله خمینی، به اسلام آیینی و عوامانه و نیز به علوم غریبه گرایش دارد. ظاهراً بر اساس دیدگاهِ فقهی آیت الله خامنه‌ای، هیچ مانعی شرعی برای جهاد ابتدایی یا ساخت و کاربردِ تسلیحات هسته‌ای در میان نیست.



بینش آخرالزمانی و سیاست در ایران

یکی از دل‌مایه‌های مستمر آدمی، «آخرالزمان» بوده است. از کهن‌ترین اسطوره‌های موجود تا کنون، بشر دوست داشته بداند که سرانجام جهان چیست و تاریخ و زندگی او چگونه به پایان می‌رسد. در سده‌ی بیستم، دو رویداد مهم به جریان‌های «آخرالزمانی» قوت بی‌همتایی بخشید: یکی گسترش سلاح‌های هسته‌ای و دیگری تأسیس دولت اسراییل در سال 1948. در ایران امروزی هم دو رخداد هم‌زمان، گفتار «آخرالزمانی» را برجسته کرد. یکی بالاگرفتن مناقشه بر سر برنامه‌ی هسته‌ای جمهوری اسلامی و دیگری برآمدن محمود احمدی‌نژاد.



نظارت بین‌المللی بر انتخابات؛ توهین یا اعتبار

نظارت سازمان‌های بین‌المللی بر انتخابات دیگر کشورهای جهان گواه آن است که این نظارت به هیچ روی به معنای توهین به ملت و جامعه‌ی کشوری نمی‌تواند قلمداد شود و حتی به معنای ضعف یا عدم مشروعیت حکومت دعوت‌کننده نیز نیست. از سوی دیگر، و بر خلاف گفته‌ی آقای موسوی لاری، در ایران ساختار و ساز و کار قانونی موجود، به هیچ روی سلامت انتخابات را در معیارهای بین‌المللی تضمین نمی‌کند.



حوزه‌ی علمیه، شوخی و آزادی

آیت‌الله علی خامنه‌ای در آذرماه گذشته، پرسیده است «چرا کرسی‌های آزاداندیشی در قم تشکیل نمی‌شود؟» اما مهم‌ترین مانع آزاداندیشی در حوزه‌ی علمیه، اقتدار بی‌اندازه‌ی رهبر جمهوری اسلامی و اعمال قدرت اوست. اگر وی در خواست خود برای آزاداندیشی در حوزه‌ی علمیه صادق بود، باید نخست سه نهاد را الغا می‌کرد: دادگاه ویژه‌ی روحانیت، تیپ مستقل ۸۳ امام صادق و اداره‌ی آمار مرکز مدیریت حوزه‌ی علمیه‌. سپس کار حوزه را به خود حوزیان وا می‌گذاشت.