تاریخ انتشار: ۱ مرداد ۱۳۸۹ • چاپ کنید    
معرفی رمانِ «لیماسول» نوشته‌ی نویسنده‌ی اسرائیلی، ایشانی سرید

بن بست اخلاقی اسرائیلی‌ها

الاهه نجفی

ایشائی سرید، نویسنده‌ی اسرائیلی در رمانی که به تازگی زیر عنوان ‏‏‏‏‏‏‏‏«Limassol» به زبان‌های آلمانی و انگلیسی ترجمه شده، بزرگترین چالش جامعه‌ی مدنی در اسرائیل، یعنی وحشت از ترور از یک سو، و تلاش برای حفظ دستاوردهای مدنی و سیادت از حقوق شهروندان را از سوی دیگر نمایان می‌کند. این نویسنده‌ی اسرائیلی که در تل آویو زندگی می‌کند در این رمان ِ واقع‌گرا (رئالیستی) با زبانی شیوا و روان، شخصیت‌هایش را در موقعیتی ‏تهدیدآمیز قرار می‌دهد، به گونه‌ای که آنها همواره در حال از نفس افتادن‌اند.


روی جلد کتاب «لیماسول»

این رمان از نظرگاه اول شخص مفرد روایت می‌شود. «من» ِ بی‌نام و نشانی که داستان را برای ما تعریف می‌کند، روایتش را با این جملات ساده آغاز می‌کند: «وقتی که برای اولین‏بار یک شخص ناشناس را می‌بینیم، پیش از هر چیز حالت چهره‌اش را بررسی می‌کنم.» این جمله پیش‌درآمد فاجعه‏ای است که زندگی او را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد. این فاجعه با یک ملاقات شکل می‌گیرد.

راوی با یک خانم نویسنده‌ی یهودی به نام «دافنا» قرار ملاقات می‌گذارد. او که وانمود می‌کند در بازار سهام کارشناس بورس است، ظاهراً قصد دارد در یک دوره‌ی داستان‌نویسی خلاق شرکت کند. اما در واقع مأمور سازمان اطلاعاتی «شاباک» و شعبه‌ای از «موساد» است که وظیفه دارد امنیت داخلی اسرائیل را تأمین کند.

روایتگر داستان بیشتر با چهره‌های جوانان عرب و فلسطینی آشناست و تخصص او بازجویی است. چنانکه خود او می‌گوید: «از هر کس که بشود اطلاعاتی به دست آورد و عملیات انتحاری جوانان عرب را خنثی کرد» بازجویی می‌کند و به هر بهایی این اطلاعات را به دست می‌آورد. او برخی همکارانش را «قصاب» می‌نامد و اعتقاد دارد که جزو قصاب‌ها نیست. او یک مرد چهل ساله است، ازدواج کرده و فرزندی دارد و به همسر و فرزندش نمی‌رسد و به آنها چندان علاقه‌ای ندارد و زندگی خانوادگی‌اش در مجموع نابسامان است. او بیشتر وقتش را در شکنجه‌گاه‌ها و سیاه‌چال‌های اورشلیم می‌گذراند.

روایِ اطلاعاتی داستان از برادر یک مرد استشهادی بازجویی می‌کند. تنها نتیجه‌ای که از این بازجویی عاید می‌شود این است که مرد استشهادی موفق می‌شود بمبش را منفجر کند و در همان حال برادرش هم زیر شکنجه می‌میرد. راوی داستان پس از این واقعه با عمق فاجعه و با این حقیقت آشنا می‌شود که تدابیر امنیتی نمی‌توانند ضامن امنیت شهروندان اسرائیلی باشند.

او تحت تأثیر مقاومت فلسطینی‌ها قرار گرفته است و شجاعت آنها را در دل می‌ستاید. این مأمور اطلاعاتی به تدریج دیگر نمی‌تواند مانند سابق چهره‌ها را به خاطر بسپرد و برای همین درمانده و سرگشته است. تلاش می‌کند دست‌کم چهره‌ی دافنا را به یاد بیاورد و آن را پیش چشمانش ترسیم کند.

او قصد دارد به هر قیمتی که هست وظیفه‌‌ی اطلاعاتی‌اش را به انجام برساند. از طرف دیگر دافنا با یک شاعر فلسطینی دوست است. حانی در غزه زندگی می‌کند و به دلیل محاصره‌ی غزه از کمترین امکانات بی‌بهره مانده است. او بیمار است و از دردهای مزمن رنج می‌برد، اما به داروهای مسکن دسترسی ندارد. دافنا قصد دارد دوست شاعرش را از این موقعیت نجات دهد.

سازمان اطلاعاتی «شاباک» ترتیبی می‌دهد که این شاعر فلسطینی بتواند از غزه خارج شود. اطلاعاتی‌ها در جستجوی برادر حانی هستند. آنها متوجه شده‌اند که برادر حانی یک تروریست اسلام‌گرای سرشناس است و یک عملیات تروریستی طراحی کرده است. اطلاعاتی‌ها می‌خواهند در جشنی که در «لیماسول» ِ قبرس برگزار می‌شود، برادر این شاعر فلسطینی را که در آن جشن به ملاقات پدرش می‌رود، به دام بیندازند. دافنا از این نقشه آگاه می‌شود. او یک مشکل دیگر هم دارد: پسرش جوتام که به هروئین معتاد است باید به قاچاقچی‌ها مبلغی را بپردازد، وگرنه ممکن است او را به قتل برسانند.

مأمور اطلاعاتی – راوی داستان – به دافنا قول می‌دهد که اگر کمکش کند، در عوض او هم پسرش را از این وضع نجات دهد. چنین است که دافنا در یک موقعیت بحرانی و اخلاقی قرار می‌گیرد: پسرش را نجات دهد و به امنیت اسرائیل کمک کند، یا اینکه از دوست فلسطینی‌اش حمایت کند و برادر او را از خطر برهاند؟ در این کتاب مطلقاً تصمیم دافنا مهم نیست. آنچه که اهمیت دارد این نکته است که در هر حال، هر تصمیمی که دافنا بگیرد، کسی قربانی می‌شود. از این نظر موقعیتی که دافنا در آن قرار دارد، نمایانگر وضع بحرانی اسرائیلی‌هاست.


ایشائی سرید، نویسنده‌ی اسرائیلی

خشونت در هر حال ویرانگر است. هنر ایشانی سرید در این است که یک بیانیه‌ی اخلاقی صادر نمی‌کند. او شخصیت‌هایش را در موقعیت‌های بحرانی قرار می‌دهد و با این تمهید ساز و کار خشونت را بررسی می‌کند. جملات در این داستان کوتاه و روشن و شیوا هستند و نویسنده با مهارت و با دیدن جزئیات از شکنجه و ترور پرده برمی‌دارد و یک طرح دقیق و واقع‌گرایانه از جامعه‌ی اسرائیل ترسیم می‌کند.

او با فصل‌های کوتاه و با روایتی سریع و خوش‌خوان، شخصیت‌هایی را نشان می‌دهد که از نفس افتاده‌اند و با این حال تلاش می‌کنند از دستاوردهای جامعه‌ی مدنی و مدنیت دفاع کنند. پایان خوش داستان بیش از آن‌که واقع‌گرایانه باشد، از امید نویسنده‌ای بااستعداد و واقع‌بین نشان دارد که مدنیت را به خشونت، و همزیستی را به دشمنی و تمدن را به ویرانی ترجیح می‌دهد.

شناسنامه کتاب:

Yishai Sarid
Limassol
Kein und Aber
Zuerich 2010,
206 Seiten, 16,90 Euro

Share/Save/Bookmark
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)