تاریخ انتشار: ۲۲ شهریور ۱۳۸۸ • چاپ کنید    
بحران هسته‌ای ایران

«ایران در مسائل هسته‌ای عقب‌نشینی نمی کند»

رضا جمالی


انتشار بسته پیشنهادی ایران و واکنش کشورهای ۵+۱ و تحولات پیش رو برنامه هسته‌ای ایران و مجمع آتی سازمان ملل موضوع گفت وگویی بود که با سعید شروینی تحلیل گر مسائل سیاسی انجام دادم. در این گفت و گو به رابطهٔ بحران هسته‌ای ایران و بحران داخلی که در حکومت ایران پس از انتخابات ریاست جمهوری به ‌وجود آمده‌است پرداختم که آن را در ادامه می خوانید.

Download it Here!

آقای شروینی با این که از سوی کشورهای ۵+۱، به جز روسیه، بستهٔ پیشنهادی ایران را ناامیدکننده تلقی کرده‌اند، اما اعلام کرده‌اند که باید ایران باید خیلی فوری صحبت کنند. اگر بسته ناامیدکننده بوده‌است، چرا درخواست ملاقات کرده اند؟
یک این که ما داریم به آستانهٔ دو اجلاس بزرگ نزدیک می‌شویم. یکی مجمع عمومی سازمان ملل و یکی هم اجلاس «گروه ۲۰» در انگلستان در بریتانیا که هر دوی اینها آن اولتیماتومی که قبلاً ۵+۱ به ایران داده بود، که در مورد مسئله اتمی‌اش باید تصمیم بگیرد و با موضع جدید بیاید، به اتمام می‌رسد. و به نظر می‌رسد که بر می‌گردد به این که آخرین چانه زنی‌ها و گفت وگوها هم با ایران بشود که به نوعی توجیه بین‌المللی بیشتری برای فشارهای احتمالی جدید بوجود بیاید. یک نکته دیگر هم این است که باز در صحبتی که کردند راجع به این که ما چرا می‌خواهیم پای میز مذاکره با ایران برویم، علی‌رغم این پیشنهادات غیرسازنده اش، این است که ما می‌رویم که بگوییم که ما زمانی در مورد این پیشنهادات مذاکره خواهیم کرد که در چارچوب بحث راجع به برنامه هسته‌ای ایران باشد نه خارج از آن. یعنی این طرح شما فقط با چنین شرط و شروطی قابل قبول است که بر سر آن بحث بشود و آن هم این است که حتماً برنامهٔ مسئلهٔ هسته‌ای و آن نگرانی‌هایی هم که ما داریم در دستورکار باشد.

همانطور که خودتان می‌دانید از نظر حقوق بین‌الملل ایران این حق را دارد که غنی‌سازی کند. چطور می‌شود این مسئله را توجیه کرد که برای یک حق کشوری باید مذاکره کند.

واقعیت‌اش این است آن حقی که به ایران داده شده‌است، نه تنها به ایران به همه کشورها، با یکسری شرط و شروط همراه است و آن هم این است که واقعاً برای استفادهٔ صلح‌آمیز باشد. ظرف این هجده‌ـ بیست سال کشورهای غربی مطرح می‌کنند که هم مخفی بودن اولیهٔ این برنامه که کسی از آن خبر نداشته و هم برخی شواهد و دلایل صلح‌آمیز بودن این برنامه را کاملاً تأیید نمی‌کند و این نگرانی‌ها باید رفع بشود و مادامی که رفع نشده‌است ایران باید غنی‌سازی را به حال تعویق در بیاورد. از این جهت نوع رفتار جمهوری اسلامی در این بیست سال گذشته و برخی دلایل و شواهدی که سازمانهای امنیتی غرب می‌گویند که از برنامهٔ هسته‌ای ایران دارند، به‌علاوهٔ برخی مسائل سیاسی که خوب بیشتر به مسائل و مواضع ایران در منطقه محسوب می‌شود، حساسیت‌هایی را ایجاد کرده‌است. ما می‌دانیم که مسئلهٔ ایران و غرب و به‌خصوص اسرائیل مسئلهٔ امروز و دیروز نیست و همین که این کشور اصولاً مسئلهٔ نابودی اسرائیل را مطرح می‌کند، بیش از هر چیزی حساسیت ایجاد کرده‌است راجع به هرگونه برنامهٔ نظامی این کشور و مسئلهٔ اتمی اش. از این جهت وقتی ما کشوری مثل پاکستان رانگاه می‌کنیم به‌رغم این که ترور زده‌است و به‌رغم این که خطر طالبان در آن کشور زیاد است، کمتر حساسیت بوده راجع به برنامهٔ اتمی‌ اش. چون اصولاً شعار محو اسرائیل و نوع برخورد با اسرائیل آن متفاوت است با جمهوری اسلامی ایران.

به نظر شما اگر ایران تضمین امنیتی بگیرد، احتمال این را دارد که تعلیق را بپذیرد؟

به نظر می‌آید که ایران در رابطه با تعلیق و کلاً در رابطه با غنی‌سازی اورانیوم دنبال این است که ظرفیت‌های هسته‌ای خودش را تکمیل بکند. ظرفیت‌های هسته‌ای یعنی این که به‌عنوان یک قدرت مجازی اتمی، مانند ژاپن، بتواند خودش را جا بیندازد در عرصه بین‌المللی، و همین قدرت برایش یکسری وضعیت و توان استراتژیک جدید بوجود می‌آورد که می‌تواند در چانه‌زنی‌های بین‌المللی شریک باشد. اگر ما به صحبت‌های برخی از مقام-های جمهوری اسلامی نگاه کنیم، می‌بینیم که اینها معتقدند که اگر آنموقع قرار شد که از ایران این توانایی‌ها گرفته بشود، باید در یک متن بین‌المللی و منطقه‌ای گرفته بشود و سلاح‌ها و امکانات هسته‌ای سایر کشورها که بخصوص منظورشان اسرائیل است، آن هم به میان بیاید. یعنی در یک طرح کلی مسئله در نظر گرفته بشود و بر سر آن مذاکره بشود. همین صحبت دیروز آقای سلطانی هم (نماینده ایران در آژانس بین المللی در انرژی اتمی) ناظر بر همین مسئله‌است. اگر قرار است برنامه هسته‌ای ما مورد بحث قرار بگیرد، باید مال سایر کشورها هم مورد بحث قرار بگیرد.

آقای شروینی نقش روسیه را به طور کلی، و چین را در مناقشهٔ هسته‌ای ایران چگونه تحلیل می‌کنید شما؟

واقعیت‌اش این است که هم روسیه و هم چین در رویکردشان در مورد برنامهٔ هسته‌ای یک رابطه‌ دو جانبه را به هر صورت دنبال می‌کنند. هم امنیت ایران به لحاظ نقش استراتژیک‌اش در منطقه برایشان قابل تأکید است و هم دیگرنمی‌خواهند رابطه‌ شان باغرب را به خاطر ایران کاملاً بهم بزنند. یعنی دارند یکی به نعل یکی به میخ پیش می‌روند که منافع دوگانه و دوجانبه شان هم در رابطه با (غرب) و هم در رابطه با ایران برقراربماند. و خب می‌دانند، بخصوص کشوری مثل چین، اگر تحریمی علیه ایران برقرار بشود و عرصه‌های گسترده‌تری را در بر بگیرد، بیش از پیش به روابط اقتصادی کشور با ایران هم ضربه می‌خورد و خود روس‌ها هم به لحاظ کل مسائلی که در منطقه با ایران دارند، امکانات و امتیازاتیکه از کشور می‌گیرند، می‌دانند که اگر با غرب هم دعوای کامل کنند، این امتیازها را از دست می‌دهند. بدین جهت به نظر می‌آید به خاطر این که غرب را هم کاملاً مأیوس نکنند، هرازگاهی با قطعنامه‌هایی نه چندان سفت و سخت همراهی می‌کنند. ولی در عمل می‌بینیم که آن جاهایی که (قراراست) خیلی مسئله سفت و سخت بشود زیاد جلو نمی‌رود. ضمن این که... واقعیت این است که خارج از مخالفت چین و روسیه این که واقعاً تحریم‌ها تا چه حد کارایی داشته باشند و از کار در بیایند، ظرف این چند سال گذشته خب نشان داده‌است که این (تحریم‌ها) به نتیجهٔ مطلوب نرسیده‌اند. (و این که) آیا در تحریم‌های شدیدتر بعدی باز نتایجی حاصل بشود، بر سرآن هم همچنان تردید وجود دارد. و شاید یکی از دلایلی که غرب حاضر است که همچنان گردونهٔ مذاکرات با ایران را بچرخاند و کمتر به‌رغم برخی تهدیدها و این حرف‌ها به لحاظ عملی فوری وارد تحریم بشود، ناشی از این است که خود برخی از کشورهای غربی هم مطمئن نیستند که این تحریم‌ها لزوماً جواب بدهد و آن نتیجهٔ مطلوب را حاصل کند. این هم باز مسئله‌ای است که خارج از مسئله نگاه روسیه و چین در مورد مسئلهٔ تحریم‌ها می‌توان به آن توجه داشت.

به‌عنوان پرسش آخر. رابطهٔ بحران هسته‌ای ایران را چقدر با بحران داخلی که در حکومت ایران پس از انتخابات ریاست جمهوری به ‌وجود آمده‌است مرتبط می‌دانید؟ آیا برای حکومت ایران پیروزی در کدامیک از این دو میدان مهم در اولویت است؟

به نظر می‌آید که هر دو عرصه برایشان مهم است. منتهی خوب بحران سیاسی داخلی الان شاید شدیدتر است، با توجه به این که تازه تر هم هست و به نوعی اعتبار داخلی خود حکومت را هم به بازی گرفته‌است. اگر تا حالا مسئله عمدتاً جهانی و منطقه‌ای بوده‌است و ایران با فشار بین‌المللی منطقه‌ای روبه‌رو بوده‌است، حداقل تا چهارماه پیش در عرصهٔ داخلی با این فشارهای سنگین مواجه نبوده‌است. پس به نظر می‌آید که بیش از پیش می‌خواهد به مسائل داخلی اش متمرکز بشود، بدون این که در عرصه بین‌المللی هم بخواهد امتیازی بدهد. ما در صحبت‌های دیروز آقای خامنه‌ای در نماز جمعه هم دیدیم که کماکان بر روی عدم عقب‌نشینی در مسائل هسته‌ای تاکید کرد. از این جهت به نظر می‌آید که غربی‌ها اگر در این چند ماه منتظر بودند که نتیجهٔ این مصاف سیاسی که در ایران شکل گرفته‌است به جایی برسد و فوری وارد مذاکره با ایران نشوند و ببینند این چالش به کجا منتهی می‌شود. ولی این روندی که پیش رفته به نظر می‌آید که دوباره آنها را به این مسیر آورده‌است که می‌شود همچنان مذاکرات را ادامه داد، می‌شود وارد یکسری گفتگوها شد با جمهوری اسلامی و احتمالاً شاید بعداً تحریم‌ها و مسائلی از این دست. یعنی این که آنها الان دیگر مسائل داخلی ایران را اکتوئل نمی‌بینند و آنچنان حاد شاید نمی‌دانند که بخواهند منتظر بشوند یا دست روی دست بگذارند و ببینند که نتیجهٔ این چالش سیاسی چه خواهد شد.

Share/Save/Bookmark
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظرهای خوانندگان

اگر حکومت حزب پادگانی در ایران تثبیت شود با توجه به رویه جاه طلبانه این حزب و روی کارآمدن احتمالی حزب جمهوریخواه در امریکا،پیش بینی من این است که حتما در آینده جنگی ویرانگر وفرسایشی بین ایران و آمریکا پیش خواهد آمد

-- سامان از رشت ، Sep 13, 2009

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)