تاریخ انتشار: ۳۰ اسفند ۱۳۸۷ • چاپ کنید    
از تصنیف تا ترانه ـ قسمت بیست و دوم

ترانه‌هایی فراتر از مرز بگیر و ببندها

محمود خوشنام

فضای فرهنگ سیاسی سال‌های ۴۰ گردونه پیام‌های باز و بسته‌ی اجتماعی را به راه می‌اندازد. با تکیه بر نمادهای گوناگون، شعر و ترانه، سازگارترین جایگاه ابلاغ پیام‌های اجتماعی می‌شود تا بتواند در برابر سانسور مقاومت کند.

Download it Here!

با این همه گوش امنیتی‌ها تیز می‌شود. اینان که خطر واقعی را در جایی که حضور داشت نمی‌دیدند در عرصه ترانه‌سازی‌های نمادین می‌دیدند که وجود نداشت.

سانسور واژه‌ها و قصه‌ها پیش آمد. حتی کار به ممنوعیت پخش بعضی از ترانه‌ها و توقیف ترانه‌سازان کشید ولی بیهوده بود. جوانان طنین از مرز بگیر و ببندها فراتر رفته بودند و ترانه‌هایشان در همه‌ی خانه‌ها زمزمه می‌شد.


ایرج جنتی عطایی، ترانه‌سرا

صفحات و کاست‌هایشان دست به دست می‌گشت. ترانه پشت ترانه، پیام از پی پیام. ایرج جنتی عطایی «پل» را ساخت و حرف‌هایش به یاری موسیقی واروژان جلوه‌ی بیشتری پیدا کرد.

پل برای گذشتن از دشواری‌ها و رسیدن به آینده همبستگی را توسعه می‌کرد.

برای خواب معصومانه عشق
کمک کن بستری از گل بسازیم
برای کوچ شب هنگام وحشت
کمک کن با تن هم پل بسازیم

شهریار قنبری کم و بیش هم‌زمان «جمعه» را ساخت و در آن خونی را دید که از آسمان به جای باران می‌چکید. «جمعه» با آهنگ اسفندیار منفردزاده به یکی از تأثیرگذارترین ترانه‌های سال‌های ۵۰ تبدیل شد.

در همین سال‌هاست که اردلان سرفراز ترانه‌ی «آیینه‌ها» را در پیوند با آهنگی از حسن شماعی‌زاده ساخت.

این ترانه‌ها با صدای گوگوش و گاه فرهاد آن‌چنان جلایی پیدا کرد که حتی بیرون از تصور طنینی‌ها هم بود. در این برنامه به تکه‌ای از ترانه‌ی آیینه‌ها گوش می‌کنیم.

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

ادبیات کلاسیک فارسی اعم از شعر و نثر مملو از خوب و بد ، زشت و زیبا ، عشق و نفرت ، دانائی و نادانی و ..و.. ست . در این زمینه نظرات انتقادی زیادی بخصوص از بزرگان شنیده ایم احمد شاملو در این زمینه راحت تر حرف زده و امروزه ایرج دوستدار نظرات جالب دارد.
و در دنیای موسیقی محلی ، وقتی پری زنگنه با صدای آسمانی خود ترانه های جاودانه ای را اجرا کرد و از جمله :
........................................
بسازم خنجری نیشش ز فولاد
زنم بر دیده تا دل گردد آزاد !
............................
آدم میتواند از خودش بپرسد کدام آدم نرمالی - نمی گویم عاقلی - چنین خشن از دیده انتقانم می گیرد ولی شاعران ما اوج کینه و نفرت را با این بیت نشان میدهند.
اگر با این دید به موضوع بپردازیم بهتر ست.

-- بهروز وندادیان ، Apr 3, 2009

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)