تاریخ انتشار: ۱۷ مهر ۱۳۸۸ • چاپ کنید    
در باب شصت و یکمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب فرانکفورت و وقایع اتفاقیه حول و حوش آن

اول شکم، بعد اخلاق؟

ناصر غیاثی

امسال نیز مثل هر سال شصت و یکمین نمایشگاه بین‌ المللی کتاب فرانکفورت که بزرگ‌ترین و مهم‌ترین نمایشگاه کتاب جهان محسوب می‌شود، به مدت پنج روز از چهارده‌ام تا هیجده‌ام اکتبر برپا می‌شود.

میهمان امسال نمایشگاه، چین است. دو هزار ناشر، نویسنده و شاعر و هنرمند و روزنامه‌نگار چینی به خرج دولت چین در این نمایشگاه حضور خواهند داشت. برنامه‌ریزی به عهده‌ی لیو یونگ‌شو نماینده‌ی دایره‌ی سانسور چین است. دولت چین از حضور نویسندگان ناراضی مثل یان لیانکه یا لیو کسیاوبو، رییس انجمن قلم چین که ده ماه است دستگیر و زندانی شده، در نمایشگاه ممانعت به عمل آورد؛ گائو شينجيان، برنده‌ی چینی ِ جایزه‌ی نوبل ادبی که در فرانسه زندگی می‌کند را نویسنده‌ای فرانسوی خوانده و از او دعوت نکرده است. در مجموع دویست و پنجاه برنامه در رابطه با چین در این نمایشگاه برگزار خواهد شد.


پوستر نمایشگاه شصت و یکم کتاب فرانکفورت

تبعیدی‌های چینی و نمایشگاه کتاب

با این وجود اما صدای نویسندگان ِ ناراضی و تبعیدی چینی از جمله ینگ لیان، شاعر ساکن اروپا نیز در این نمایشگاه شنیده خواهد شد. میزگردی تحت عنوان ِ «دمکراسی چیز خوبی است»، توسط روشن‌فکران ِ تبعیدی چینی برگزار می‌شود ونیز برنامه‌ی اجرا می‌شود تحت عنوان ِ «آزادی عقیده، آزادی کلام، آزادی انتشار» که انجمن قلم آلمان یکی از برگزارکنندگان آن است. هنرمند چینی آی وای‌وای نیز که از معروفیت بین‌المللی برخوردار است، نمایش‌گاهی با عنوان ِ «So sorry» در «خانه‌ی هنر» مونیخ آماده می‌کند که یازدهم اکتبر افتتاح می‌شود.


آی وای‌وای در بیمارستان

او نیز مرتب به عدم رعایت حقوق بشر توسط دولت چین معترض است. وای‌وای که هم اکنون در بیمارستانی در مونیخ بستری است، در گفتگویی با اشپیگل آن‌لاین می‌گوید: «زمانی که برای دیدار از مدارس زلزه‌زده‌ی سه‌شوآن در آن‌جا بودم، ماموران امنیتی به اتاق هتل‌ام آمدند؛ به من حمله‌ور شده و مرا مورد ضرب و شتم قرار دادند.» وی زمانی که در مونیخ بوده، احساس سردرد و سرگیجه می‌کند و به بیمارستان می‌رود. معاینات نشان می‌دهد که ضربه‌ی وارد شده به به سرش آن چنان شدید بوده که موجب لخته شدن خون در مغز او شده است. وی فوراً بستری شده و مورد عمل جراحی قرار می‌گیرد. پزشکان کلینک مونیخ می‌گویند، اگر وای‌وای یک روز دیگر به بیمارستان آمده بود، امکان مرگ او وجود داشت.

دو چهره‌ی پیش از نمایشگاه

اتفاقی که در روزهای پیش از آغاز نمایشگاه در فرانکفورت افتاد، موجب سر و صدای زیادی شد. ماجرا از این قرار بوده که مدیریت نمایشگاه با هم‌کاری ِ بنیاد سروانتس فرانکفورت، انجمن قلم آلمان و بنیادهای بسیار زیاد دیگری در روزهای دوازدهم و سیزدهم سپتامبر همایشی برگزار می‌کنند تحت عنوان ِ «چین و جهان». برگزارکنندگان، علاوه بر هیئت ِ نمایندگی رسمی دولت چین، از دو روشنفکر ناراضی ِ چینی به نام‌های بای لینگ و دای کینگ نیز دعوت به عمل آورده بودند.

لینگ و کینگ

بای لینگ شاعر، مقاله‌نویس و ناشر است که در سال ١٩٩٣مجله‌ای ادبی در چین تاسیس کرد و آن را زیرزمینی انتشار داد. در سال ٢٠٠٠ به همین خاطر برای مدت کوتاهی بازداشت شد. سال ٢٠٠١ به تبعید به آمریکا رفت و در آن‌جا انجمن قلم مستقل چین را بنا نهاد و نشر «Tendenzen» را تأسیس کرد و در کنار انتشار آثار نویسندگان تبعیدی ِ چینی، آثار نویسندگان ِ بین‌المللی ِ مدرن را انتشار می‌دهد. و خانم ِ دای کینگ روزنامه‌نگار و کنش‌گر محیط زیست و حقوق بشر، ساکن چین است.

حضور سیاست در فرهنگ

دولت چین وقتی از حضور این دو ناراضی در همایش اطلاع می‌یابد، با وارد آوردن فشار سیاسی باعث می‌شود برگزارکنندگان، دو روز قبل از همایش، دعوت‌نامه‌ی این دو نفر را پس بگیرند. خانم دای کینگ در فرودگاه پکن مطلع می‌شود که بلیط او بدون اطلاع‌اش باطل شده است. پس به خرج خودش و کمک ِ انجمن قلم آلمان بلیط دیگری می‌خرد و همراه هیئت رسمی نمایندگی چین و با همان هواپیما به آلمان می‌رسد. بای کینگ و دای کینگ یک‌دیگر را در فرودگاه فرانکفورت می‌بینند و به عنوان شنونده در همایش حضور می‌یابند.

روز واقعه

در نخستین روز همایش وقتی رییس هیئت رسمی دولت چین، سفیر سابق چین در آلمان، این دو را در ردیف اول سالن می‌بیند، تهدید می‌کند در صورتی که این دو به بالای سن بیایند، کنفراسی را که موضوع‌اش چین است، لغو خواهد کرد. وی با اشاره به لینگ و کینگ می‌گوید: «این خانم و آقا نمی‌توانند نماینده‌ی ١.٣ میلیارد چینی باشند.» و وقتی به او متذکر می‌شوند که دمکراسی یعنی شنیدن همه‌ی صداها، می‌گوید: «ما نیامده‌ایم به ما درس دمکراسی بدهید. دوران این حرف‌ها سپری شده است.» و هیئت همراه برای او کف می‌زند.

در ادامه‌ی بحث، وقتی صحبت از آزادی در چین به میان می‌آید، می‌گوید: «حقوق ابتدایی در قانون اساسی چین آمده است. اما در مورد آزادی تفاسیر مختلفی موجود است. وقتی مردم چیزی برای خوردن ندارند، این حقوق ابتدایی کمک چندانی به آن‌ها نمی‌کند.» و بعد به آلمانی فصیح از برتولت برشت نقل قول می‌آورد: «اول شکم، بعد اخلاق.» وی و هیئت همراه او سالن را ترک می‌کنند و پس از میانجیگری بوس، مدیرنمایشگاه، به شرط این که کینگ و لینگ روی سن نیایند، به سالن بازمی‌گردند و آقای بوس در برابر شنوندگان و رسانه‌ها از هیئت نمایندگی به خاطر این که یک طرفه برنامه‌ریزی کرده و بدون توافق قبلی از این دو میهمان ویژه خواسته است که به روی سن بیایند، از آن‌ها عذرخواهی می‌کند.

سکوت؟ هرگز!

کینگ و لینگ اما ساکت نمی‌شینند. کینگ در برنامه‌ی دیگری در مورد سوء استفاده‌ی مقامات کشورش سخنرانی می‌کند و وقتی خبرنگاری از او می‌پرسد، از عواقب این سخنرانی در چین، وقتی برگشت نمی‌ترسد، پاسخ می‌دهد: «چیزی ندارم از دست بدهم.» بای لینگ نیز در مقاله‌ای در روزنامه‌ی «فرانکفورته آلگمانیه» می‌نویسد: «نمایشگاه از من به عنوان یک نویسنده‌ی تبعیدی آن جایی را که وعده داده بود، دریغ کرد. قرار بود در مورد نقش ادبیات در چین سخن بگویم. خانم دای کینگ هم که به عنوان نویسنده و کنش‌گر محیط زیست تمام زندگی‌اش را در راه مبارزه برای حقوق بشر و سیاست‌های محیط زیست دولت چین کرده است، نتوانست سخنرانی کند.


کینگ و لینگ در مصاحبه‌ی مطبوعاتی

«ما را به بالای سن راه ندادند و فقط می‌توانستیم از میان جمعیت به طرح پرسش‌های‌مان بپردازیم. سرانجام هم همایش به خاطر کمبود وقت، قبل از موعود به پایان رسید. آن روز یکی از اعضای هیئت نمایندگی چین داستانی را تعریف کرد و گفت، «روزی وقتی بتهوون و گوته داشتند قدم می‌زدند، کالسکه‌ی پادشاه از آن جا گذشت. بتهون کنار نرفت، اما گوته کنار رفت، کلاه از سر برداشت و تعظیم کرد. جوان که بودم عمل بتهوون را تحسین می‌کردم اما امروز که بالای پنجاه سال دارم، این رفتار گوته است که تحسینم را برمی‌انگیزد.» من وقت گرفتم و گفتم من هم این داستان را می‌شناسم. اما ایشان بخش مهمی از داستان را تعریف نکرده‌اند: بتهوون نه تنها از سر راه کالسکه‌ی شاه کنار نرفت، بلکه گفت، «شاهان زیادی در جهان هستند، اما فقط یک بتهوون داریم.»

بارتاب واقعه در رسانه‌ها

این واقعه در تمام رسانه‌ها ی آلمان بازتاب وسیعی یافت و تقریباً همه علیه مدیریت نمایشگاه و جریان برگزاری همایش موضع گرفتند. از جمله: اشپیگل آن‌لاین می‌پرسد: «آیا دعوت چین به عنوان مهمان ِ نمایشگاه کتاب، تصمیم درستی بود؟» و روزنامه‌ی «دی ولت» پس از انتقادات صریح از مدیریت نمایشگاه می‌نویسد: «احتمالاً در طول نمایشگاه سخنرانی‌های زیادی درباره‌ی سه هزار سال فرهنگ چین و روابط تنگ و پربار ِ اقتصادی چین و آلمان خواهیم شنید. در این میانه اما لیو کسیاوبو، هم‌چنان زندانی رژیم چین می‌ماند و مأمور سانسوری به اسم ژانگ فوهای هم‌چنان در فرانکفورت به معاملات‌اش ادامه می‌دهد. نه، اگر این واقعه را فاجعه بنامیم، اغراق نکرده‌ایم.»

Share/Save/Bookmark

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)