تاریخ انتشار: ۱۰ اردیبهشت ۱۳۸۹ • چاپ کنید    

زلزله‌ای در میان خودمان

مهشید راستی

مقاله‌ی شادی صدر چيزی در حد همان زلزله‌ای بود که آقای صديقی حرفش را مي‌زد. اين زلزله اما نه با برهنگی زن که با کلام زن به وجود آمد.

بحث من در دفاع از مقاله نیست. این مقاله چيزی است که او نوشته و از آن‌جا که خود او حقوق‌دان و وکيل است ، به وکيل و وصی نيازی ندارد. من نيز قصد ندارم چنين وظيفه‌ای را به عهده بگيرم.

واقعيت اين است که شيوه‌ی برخورد شادی صدر در اين مقاله برايم قدری ناآشنا و دور از انتظار هم هست. چنين عمومی کردن را من به شخصه تاييد نمي‌کنم ، اما از طرف ديگر نويسنده بايد پای نوشته‌اش بايستد - که او خود چنین نیزکرده است - و نه من. و جدای لحن تند و قدری احساساتی نوشته، حرف اصلی شادی همان چیزی است که من هم در نوشته‌های قبلی‌ام در موضوع آزار جنسی و تعریف و تمجید، به آن پرداخته بودم و مسلماً زنان دیگری هم در «وبلاگشهر» و یا سایت‌های دیگر، بارها و به زبان‌های مختلف به آن پرداخته‌اند.

مسئله درد مشترک زن بودن است، و همواره به عنوان ابژه‌ی جنسی قلمداد شدن و بیان این درد. نه از جای‌گاه قربانی ، بلکه از جای‌گاه معترض!

واقعیت این است که حرف آقای صدیقی حرف تازه‌ای نیست.


نیمی از جمعیت ایران به‌طور روزانه تحت آزار قرار می‌گیرند، و نیمی دیگر، درباره‌ی این مسئله یا اکتیو عمل می‌کنند و مستقیما در آزار شرکت دارند، یا پاسیو عمل کرده و با سکوت و آن سوی نگریستن برای خود دردسر نمی‌خرند

سال‌ها پیش ، در ایران ، در دوره‌ی تحصیلی راهنمایی، من ریز نقش بودم و جثه‌ی کوچکی داشتم ،البته این مسئله مرا از شنیدن متلک‌های تهوع آور معاف نمی‌کرد. اما روزی با یکی از همکلاسی‌هایم که دختر درشت جثه‌ای بود در راه خانه بودیم. این دوست سینه‌های نسبتاً بزرگی داشت و هنگام راه رفتن، لرزشی در سینه‌هایش ایجاد می‌شد.

دو مرد که هم سن پدر ما بودند از کنار ما رد شدند و گفتند : این‌قدر نلرزون ، عرش خدا می‌لرزه.

من از شنیدن این حرف خیلی برآشفته شدم و به دوستم نگاه کردم ، او بیشتر قوز کرد و بدنش را جمع کرد و گفت که حرفی مثل این را زیاد می‌شنود. من آن‌روز دلیل راه رفتن عجیب و لباس گشاد و بی قواره و قوز کردن‌اش را هنگام راه رفتن فهمیدم.

در آن زمان روپوش ما سارافون سرمه‌ای بود با بلوز یقه مردانه‌ی آبی آسمانی در زیر سارافون .هم‌چنین دلیل قوز کردن بسیاری دیگر از هم کلاسی‌هایم را فهمیدم.

آن‌ها با قوزکردن سعی در پنهان داشتن سینه‌های رشد یافته یا رو به رشد خود را داشتند و به این ترتیب تلاش می کردند از شر حرف‌های زشت و ناپسند در امان بمانند. واقعیت این بود که این حرف‌ها آن‌قدر زیاد بود که بسیاری از دخترها فکر می‌کردند خود عیب و ایراد بزرگی دارند.

و راستی مگر آقای صدیقی حرفی غیر از این زد؟

در خیلی از جک‌ها و اکسیون‌هایی که به شوخی و یا جدی مطرح شده ، زنان غیر ایرانی اعلام کرده‌اند که با لخت شدن مایلند ثابت کنند که زلزله‌ای به وجود نخواهد آمد ، و آیت الله صدیقی در آن صورت باید بیان کند که دلایل حرفش چیست.

چیزی که شادی صدر مطرح می‌کند این است که این همان است که سال‌هاست به انحاء مختلف داریم می‌شنویم ، راستی مگر با لرزیدن سینه ی دختری ، عرش خدا می‌لرزد ؟ و چرا نباید به این چرندیات اعتراض کرد ؟

شادی صدر مسئله را عمومی کرد ، آری.و با این کار آب در لانه‌ی مورچگان ریخت ، آری. من این طرز برخوردش را نمی‌پسندم ، ولی آیا با این کار پای این بحث را به هر جایی ، به هر محفلی ، به هر خانه‌ای باز نکرد؟

اگر شادی صدر مقاله‌ای می‌نوشت و فقط با آقای صدیقی و چرندیاتش در نماز جمعه برخورد می‌کرد، مسلماً مورد تجلیل همه قرار می‌گرفت و این طور هم مورد خشونت و شماتت قرار نمی‌گرفت. اما حق دخترکی که برای شنیدن متلک‌ها ، سینه‌هایش را با قوز کمر پنهان می‌کند در این میانه چه می‌شد ؟

در میان برخورد‌ها ، البته برخوردهای منطقی و اصولی هم وجود دارد. نوشته‌ی مذکور توسط چندین و چند نفر نقد شده که برخی از آن‌ نقد‌‌ها ساختاری است و ضمن محکوم کردن آزار جنسی زنان در جامعه ، و ضمن برخورد شدید با آن، به مسئله‌ی عمومی نگری صدر پرداخته‌اند و نظرات بسیار شایسته‌ای هم داده‌اند.

ولی اگر نوشته فقط به حرف صدیقی ـ و نه برخوردهای مردانه ـ می‌پرداخت ، آیا همین نقد‌های خوب را هم در دست داشتیم؟ آیا دوستان ما زحمت این نوشتن‌ها را هم به خود می‌دادند و به این مسئله‌ی " جزئی " و " سطحی " اجتماعی ما که نیمی از جمعیت ایران را آزار می‌دهد می‌پرداختند ؟

چيزی که من را متعجب کرده است، نوع اظهار نظرهایی است که دربرخورد با شادی صدر، نویسنده مقاله مذکور،گفته و نوشته شده است.

شادی صدر که تا چند روز پیش یکی از زنان شجاع و جسور و فعال جنبش زنان محسوب می‌شد و همه با احترام از او یاد می‌کردند ، یک باره پس از نوشتن یک مقاله از منظر گروهی وجههای متفاوت یافت.

شخصی مي‌نويسد : ما در چه زمانی خانم صدر را علم‌دار دفاع از حقوق زنان کردیم خودمان خبر نداشتیم؟!!

ديگری شادی صدر را آيت الله می‌نامد و کاريکاتورش را - در حالی که سينه‌ها برجسته نشان داده شده اند -نقاشی مي‌کند.

سومی فغان از فمينيست دو آتشه بر مي‌دارد (سنگک دو آتشه ديده‌ايد ، همان ، منتها بدون خشخاش )ـ
و چهارمی او را به باد فحش مي‌کشد.

حرف اصلی در این نوع برخوردها چيست ؟

تا آن‌جايی که رو به‌ روی دولت ايستاده ای احترامت واجب است و قدمت روی چشم ما ، ولی پايت را از گلیمت دراز تر نکن و روبروی ما نايست !!

و واقعیت هم این بود که شادی صدر تا وقتی که مقاله‌ای علیه حکومت بنویسد ، سمپاتی هم‌گان را دارد ، اما آن‌جا که قلمش را به سوی خودمان می‌گرداند و نظرات و رفتارهای خودمان را زیر سوال می‌برد ، لیستی از صفت‌های بد را باید یدک بکشد.


شادی صدر مسئله را عمومی کرد ، آری.و با این کار آب در لانه‌ی مورچگان ریخت ، آری. من این طرز برخوردش را نمی‌پسندم ، ولی آیا با این کار پای این بحث را به هر جایی ، به هر محفلی ، به هر خانه‌ای باز نکرد؟

بیاییم و ببینیم صورت مسئله چیست ؟

نیمی از جمعیت ایران ـ زنان ـ به طور روزانه تحت آزار قرار می‌گیرند ، و نیمی دیگر ـ مردان ـ ، در باره‌‌‌ی این مسئله یا فعال هستند و مستقیماً در آزار شرکت دارند ، یا غیر فعال عمل می‌کنند و با سکوت وبه آن سوی نگریستن، برای خودشان دردسر نمی‌خرند.

زنی ـ گیرم با لحنی احساسی و تند ـ این مسئله را زیر سوال می‌برد ، برجسته می‌کند و حتی با برخوردهای لمپن مابانه‌ی پیش نماز تهران، دست به مقایسه می‌زند و می‌گوید که هر دوی این برخوردها، از یک جا ناشی می‌شود و روی سخن و تمسخر ما نباید فقط به خاطر مخالفت با دولت جمهوری اسلامی با نماینده‌ی او باشد ، بل‌که باید تمام این رفتارهای زن ستیزانه را در تمام مردم مورد نکوهش قرار دهیم.

اما دوستان به جای فکر کردن و راه حل پیشنهاد کردن در مورد موضوع ، منتقد را زیر سوال می‌برند و او را به نام‌های مختلف می‌خوانند و کل ماجرایی که او رویش دست گذاشته شده،یعنی آزار جنسی زنان اصولا ً فراموش می‌شود.

برخوردها بیشتر به آن شبیه است که چند نفر از یک خیابان رد بشوند و شاهد این باشند که یکی دیگری را کتک می‌زند و به جای اینکه جلوی کتک زدن را بگیرند ، و کتک زننده را مورد مواخذه قرار دهند ، بر سر کسی که کتک می‌خورد فریاد می‌زنند که : آهای ، چرا این‌قدر داد میزنی ؟ سرم رفت...

بیاییم و منصف باشیم ، زنان همیشه شهروندان درجه دوی اجتماع ما بوده اند و روا داری ای که در مورد ظلم به زنان صورت گرفته است ، بسیار غم انگیز است.

به یک مثال کوچک توجه کنیم؛ دولت جمهوری اسلامی هرگز نتوانست حق مردان را در پوشیدن بلوز آستین کوتاه سلب کند. احتمال دارد که گه گاه ، کسی را آزار داده‌‌اند. ولی بلوز آستین کوتاه از جامعه حذف نشد. مردان این مسئله را قبول نکردند. هر چند که سعی شد ولی به جایی نرسید.

در حالی که به سادگی همین دولت توانست پوشش اجباری را به زنان تحمیل کند. چرا ؟ روسری ، مانتو ، و حتی چادر در ادارات.

اگر این مسئله حمایت اکثریت مردان جامعه‌ی ما را به دنبال نمی‌داشت ، آیا فکر نمی‌کنید درحد همان بلوز‌های آستین کوتاه مردانه باقی می‌ماند و همه گیر نمی‌شد ؟

شنا کردن مردان در دریا هرگز منحصر به جای مشخصی نشد. تمام دریا همیشه مردانه بوده و قسمت بسیار کوچکی از آن به زنان تعلق گرفته.

حق طلاق ، حق حضانت ، حق کار ، حق سفر ، حق گرفتن یک اتاق در مسافر خانه برای زنی مسافر و تنها....سلب حقوق اجتماعی از زنان بدون حمایت تعداد کثیری از مردان ـ و شاید اکثریت مردان ـ ممکن نبود..

هیچ دولتی نمی‌توانست نیمی از مردم را بدون داشتن حمایت تعداد قابل توجهی از نیمه‌ی دیگر در بند کند.

به نظر من شادی صدر برای همین به انتقاد از صدیقی اکتفا نکرد.

امروز جایی ایستاده‌ایم که باید به خود نگاه کنیم و ببینیم نقش ما در آن‌چه بر ما رفته است چه بوده. و باور کنید که نقش کمی نداشته‌ایم.

Share/Save/Bookmark
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظرهای خوانندگان

یک نکته برای من خیلی جالب است. آن هم اینکه شما به مقاله خانم شادی صدر اشاره کرده اید ولی گویا نه مقاله را خوانده اید و نه اعتراضات و انتقادات مطروحه را. در اینکه حقوق زنان (و همچنین مردان) به بهانه های مختلف در ایران پایمال شده است شکی نیست، اما اعتراض به مقاله خانم صدر در مورد توهین ایشان به تمامی مردان ایرانی و یکسان شماری همگی آنان با بی ادب ترین افراد بود.

-- حمیدد ، Apr 30, 2010

حرفهای خانم صدر درست بود اما با کلامی نادرست.ایشون نباید همه مردها رو یک کاسه میکرد.به شخصه هیچوقت برادر من اینکار متلک انداختن را نکرده و برای حجاب هم به من تحمیلی نکرده

-- صدف آزاد ، Apr 30, 2010

انو شادی صدر، وکیل و مبارز ایرانی، ساعتی پیش با ارسال نامه ای به سایتهای خبری در مورد "سوء تفاهم های ایجاد شده" در درک اهداف مقاله ی اخیرش توضیح داده است و از ابهامات نامه عذر خواسته است. وی با اشاره به چرخه ی ماهانه ی بیولوژیکی خود مینویسد: "خدا لعنت کند پریود را که حواس از من ربود و در خبطم انداخت." او با تاکید بر نقش کیریدی مردان در جنبش زنان و جنبش های آزادی بخش از راه دور نوشته است: "الهی قربونشون برم جز جیگر زده ها." شادی صدر هفته ی آینده میهمان برنامه ی "زنان استثنایی" شبکه تلویزیونی "دیسکاوری" است.

-- میهمان ، Apr 30, 2010

. شادی صدر که لحن بدی نداشته، صریح بوده، حرفش درسته، یکی دو مثالش ناقصه، مرد ایرانی (+مرد شرقی) صد در صد، روشنفکرترینش، یک جایی، به یک شکلی در یک قالبی فرهنگ تعصب و مالکیت و ناموس پرستی بر زنش، معشوقش و... اعمال کرده، هیچ استثنائی نداریم، متأسفانه. این یک عارضه س، چرایش بر می گردد به عوامل متعددی، در غرب هم یه دوره ای همین عارضه ها بوده و تبعیض جنسی به شدت اعمال می شده، فاکتورهائی دخیل شدن تا روابط و فرهنگ تا حد زیادی تغییر کرد. البته رجوع دادن به خود مردها، کافی نیست اما برای تغییر الزامیه، خود-درمانی خیلی مهمه، و برای این کار اول بیمار باید بیماری خودشو بپذیره، تا بتونه گام بعدی رو برداره

-- بدون نام ، Apr 30, 2010

سلام.
مقاله‌تان جالب است و نكات مهمي در آن بيان شده! بله متاسفانه ملت ما غالبا با زلزله بيدار مي‌شود.
روح غالب يك ملت يك چيز است، استثنائات يك چيز ديگر.
من تقريبا با خانم شادي صدر موافقم.
مي‌گويم تقريبا به خاطر‌ اينكه عمومي كردنش را نمي‌پسندم.
هر چند روح غالب مردان ما همان است كه او گفت.
بنابراين اين غلو همان زلزله‌اي بود كه بايد به فال نيك گرفت.
من هم در مقاله‌ي نسبتا بلندي تلاش كرده‌ام به ريشه ي اصلي اين اپيدمي تحت عنوان : "ريشه‌ها‌ي اصلي تحقير و تضعيف زن. "
بپردازم. اگر نايل بوديد مي‌توانيد به ريشه‌هاي اصلي اين بيماري فراگير اجتماعي و راهكار مداواي آن از ديد من آگاه شويد:
http://sinajami.blogspot.com/2010/04/blog-post_3466.html

-- سينا جامي ، Apr 30, 2010

شما تکلیفتان معلوم نیست. تکلیف مسلمان متشرع معلوم است. به زن و دختر مردم نگاه نمی کند و وقتی متلک انداختن مردی را ببیند امر به معروف و نهی از منکر می کند. اما شما از امر به معروف و نهی از منکر عین جن از بسم الله می ترسید و رم می کنید. از شرع هم که برای شما کاری ساخته نیست. گشت ارشاد هم که آدم متلک پران را بگیرد تمام دستگاه حقوق بشر عالم را راه می اندازید که آزادی مدنی نداریم. وقتی همه این راه ها بسته است به نظر شما چکار باید کرد؟ با آدمی که مزاحم بانوان می شود چطور باید برخورد کرد؟

-- میم ، Apr 30, 2010

به نظر من که نوشتهء شادی صدر بیشتر یه نوشتهء احساسی و به قول خودش برانگیزاننده بود که می خواست آتش این بحث رو شعله ورکنه و ممکنه خیلی از ما مردها هم مصداق بحثش نباشیم و هر کدوم از ماهم خودمون می دونیم آیا این موضوع درموردمون صدق می کنه یا نه، پس به نظر من این نوشته اینقدر جوش زدن و عصبانیت نداره. من قبلا هم نظرم رو گفتم که مرد و زن ایرانی هر دو در بازتولید این فرهنگ نابهنجار نقش دارند، هر چند منکر اونهم نیستم که طرف زن معمولا بیشتر بهش اجهاف می شه و کلا این یه وضعیت باخت-باخت برای هر دو جنسه

ولی من خواستم چندتا سوال ساده از همجنسان عزیزم بپرسم تا بدونم باور به برابری مرد و زن واقعا چقدر تو ذهن ما ریشه داره و چقدرش هم فقط یه ژست روشنفکرانه است

1- اگه شما پیش از ازدواجتون رابطه های مختلف با افراد مختلف رو تجربه داشتید، آیا این حق رو برای طرفتون هم قایل هستید یا صرف نظر از روابط خودتون، "دختر آفتاب-مهتاب ندیده" رو ترجیح می دین؟

2- آیا باطنا قبول دارین که طرز لباس پوشیدن یا رفتار یا روابط زنان بالغ دور و ور شما (مادر/خواهر/دختر/...) تصمیم شخصی اونهاست و به شما ربطی نداره؟ البه شما می تونین نظرتون رو داشته باشین، ولی قبول دارید که به هیج عنوان حق تحمیل اون رو به دیگران ندارین؟

3- در مورد همسرتون چطور؟ آیا وقتی برای رفتن به میهمانی حاضر می شین، بیشتر به این فکر می کنین که همسرتون چقدر در لباسی که پوشیده جذاب و خواستنی شده و شما چقدر دوستش دارین، یا همش می ترسین که مردهای دیگه همسرتون رو دید بزنند و اونو از شما "بدزدند"؟

4- آیا اصولا واژگانی مثل "غیرت" و "ناموس" برای شما مفهوم مثبتی دارند؟

5- آیا اگه روزی برسه که همسرتون به هر علتی دیگه شما رو دوست نداشته باشه، می تونه آزادانه و بدون هیچ ترسی این رو به شما بگه و اگه خواست، راهش رو بگیره و بره؟

6- در مورد هر رفتار جنسی و شبه جنسی که شما ممکنه داشته باشین (فقط مثال می زنم نه اینکه برای همه صدق کنه و نه اینکه تمام این کارها رو تایید یا رد کنم - مانند چشم چرونی، لاس زدن، سکس چت، تماشای پورن، خودارضایی، و...) اگه شما هر کدوم از این کارها رو انجام بدین آیا این حق رو برای همسر/دوست دخترتون هم قایل هستید که اون کار رو انجام بدند؟

اینها فقط چندتا نمونه هستند، ولی برای جالبه نظر دیگران رو بدونم

-- مازیار ، Apr 30, 2010

خانم راستی گرامی، نوشته‌ی خانم صدر را خواندم و به شهامت‌اش صد آفرین گفتم. شخصا مردان ایرانی‌ای را می‌شناسم که چنین نیستند و 1- مردی که چنین نیست نه تنها از گزنده‌گی گفتار خانم صدر یکه نمیخورد، بل چون خود نیز صدیقی‌های ریز و درشت بیشمارمان را می‌شناسد و درگیر همین معضل وخیم ماست، با ایشان همگام می‌شود. 2- خانم صدر هم با توجه به تجربیات خود به این امر واقف است و حرف‌اش را بی‌دغدغه زده است.
اما پیام‌گذاران برانگیخته کیانند؟ اکثریت‌شان را یک نفر تشکیل میدهد. کافی است به پیام‌های بخصوص زیر اخبار همین سایت زمانه مراجعه کنید تا علی دهقانی وعلی و علیرضا و ایرانی و کورش و داریوش و فرهاد راستگو و صادق و آزاد و امید و فرید و زمانی و ستاره ت و ... را در همان یک نفر مشاهده کنید که این اواخر بی‌نام هم شده است. حتا پیام‌های ضد زن ایشان زیر نوشته‌های شما فراوانند. یک سادیست جنسی که نه تنها زن را وسیله میداند، بل پورنو دوست قابلی هم هست. در واقع کپی مطابق اصل صدیقی. شعار دادن برعلیه جمهوری اسلامی پوششی است برای این مظهر «غیرت» که ضربه‌های هولناکی به روزنامه‌نگاران و زنان و طرفداران حقوق بشر و غیره وارد کرده و می‌کند. و این‌همه در بزدلی عدم نوشتن پیام و ترجمه‌های مشعشع با نام اصلی پنهان می‌شوند.
اما در رابطه با گفتار شما: مسئولیت زن ستیزی هرگز تنها از مردان نیست. بهمان نسبتی که مردان از کودکی آنرا آموختند، زن‌ها هم یا پذیر‌اش بیشتر مسئول این قید‌اند و یا حتا در بسیاری از موارد اعمال کننده‌اش. مگر مهریه و اصرار در بالا بودن‌اش - زمانی که زنی نیاز مالی بعد از طلاق از همسرش ندارد - به نوعی تن‌فروشیِ "متشخصانه" نیست؟
همه از زن و مرد تربیت خانوادگی خود را و رفتار والدین با یکدیگر و خودمان را می‌شناسیم. همان جایی که مادر «بردبار» در اولین مدرسه زندگی به دختر و پسرش آموخت که آینده‌شان همین است.
با عرض پوزش از طولانی بودن پیام

-- بدون نام ، Apr 30, 2010

لطفا نشانه مربوط به صفحه زنان زمانه را عوض کنید. چهره زن در آن در زیر سایه ها است و غیر مشخص. یادآور زنان اندرونی است تا زنان زمانه ما و بیشتر به تصاویری می ماند که در ایران به دلیل محدودیتها از زنان منتشر میشد که در آن موهای آنها با تدابیری از این دست مخفی می شد. از رادیویی مثل زمانه اینگونه کارها بعید است.

امیدوارم که دوستان فمنیست این پیشنهاد من را مرد سالارانه و بازتولید کننده طرحواره های جنسیتی نیابند.

-- رضا ، Apr 30, 2010

Merci harfeh del mah ra zadey

-- saba ، Apr 30, 2010

سلام ممنون از مقاله خانم راستی.منکر نمیشم که در اولین نگاه بسیار از مقاله شادی صدر عصبانی شدم چون در دور و بر خودم به جرات با هیچکس دوست نیستم که عادت به همچین کار زشتی داشته باشه و اینکه یه نفر بیاد همه مردان رو باهم و با یه چوب بزنه و بعد همه رو با یک احمق مثه اون صدیقی مقایسه کنه از دید من توهین آشکاره. نمیدونم این جمله رو کی گفته که "نیمی از جمعیت ایران به‌طور روزانه تحت آزار قرار می‌گیرند، " خانم صدر یا خانم راستی اما این یه دروغ محضه.برای اینکه نشون بدیم در حق زنها ظلم میشه اصلا نیاز به اغراق نیست.هر آدم منصفی میدونه که زنها در جامعه ما به اندازه مردا حق ندارن اما به جای پرداختن به اصل موضوع نمیدونم چرا خانم صدر به دنبال فرع میره.من خودم 3 تا خواهر دارم که هرسه رو فوق العاده دوست دارم و میدونم که در کل عمرشون 10 دفعه متلک نشنیدن و تازه نه از اون مدلهایی که خانم راستی در مقالشون اوردن.دراین بحثی نیست که حتی یک بار متلک گفتن هم عمل زشتیه اما چرا مظلوم نمایی و از حد میگذرونین که نیمی از جامعه یعنی 35 میلیون نفر هر روز مورد ازارجنسی 35 میلیون دیگه قرار میگیرن.
دوستان این مسئله موضوع کوچکی نیست اما مسائل بسیار بسیار مهمتر هنوز مونده.چرا خانم صدر جرات نمیکنه بیاد بگه مشکل زنان ما از قوانین اسلامیه .چرا نمیاد بگه اسلام ارزشی واسه زن قائل نیست.حق طلاق و حضانت و ارث و دیه و... همه ریشه در قوانین اسلام داره. ایشون اگه واقعا طرفدار حقوق زنهاست باید بدون ملاحظه بره به اصل موضوع و نه با مقایسه همه مردان با امام جمعه تهران بخواد گناه رو بندازه گردن نیمی از جامعه.گیریم که هیچ مردی دیگه به هیچ زنی متلک نگفت.ایا ایشون به هدفش نایل شده؟ایا اونقت زنان ایران راضی خواهند بود؟

دوستان!!! اخر و عاقبت حکومت اسلامی همینه و همه ما به نحوی داریم بهاشو میدیم.زنان به نحوی و مردان هم به نحوی زنان زیادی ازادی از دست دادن و مردان زیادی خون دادن

-- امید ، Apr 30, 2010

لطفا در باره ی این قسمت از صحبت های شادی صدر اظهار نظر فرمائید.

« همه ما زنان ایرانی، از همان سال‌های اول زندگی‌مان، حداقل در راه مدرسه، اگر نه در خانه، آزار جنسی را که با متلک‌های ظاهرا ساده شروع می‌شد و تا تعقیب و گریز، دستمالی و تهدید به تجاوز در کوچه‌های خلوت یا مکان‌های خیلی شلوغ بالا می‌گرفت، تجربه کرده‌ایم.»

به نظر من مودبانه تر این نمیشود در باره فضای عقب مانده ایران که «غریزه» غالب ترین و تعیین کنند ترین عامل رفتاری نصف جامعه ست. مگر مردان آگاه و خوب تربیت شده ایرانی در برابر این همه تهاجم و آزار جنسی که از کودکی نه تنها فقط علیه دختران بلکه به پسران هم توسعه می یابد، بی تفاوت نمانند - سکوت هم نوعی بی تفاوتی ست - تا مرز آنها با مزاحم ها مشخص شود وگرنه مردان کلا در این ناهنجاریها شریک خواهند بود.

-- سوسن لاله زاری ، Apr 30, 2010

فکر می کنم باید دنیا را با نگاهی غیر جزمی/اخلاق سنتی دید. چرا جوانهای ایران نباید بهم متلک بگویند حتی از نوع جنس اش؟چرا باید ازاین ادبیات قرون وسطی برای زندگی امروز استفاده کرد؟چرا جامعه ایران اینقدر معلم اخلاق داره؟ ولی یکی از فاسد ترین جوامع بشریست؟من وجدانا از همه معلم های اخلاق! خواهش میکنم بروند دنبال یک کار آبرومند و گیر ندهند.تا فضایی نسازیم که جوانان بتوانند در آن جوانی کنند ,بدون پنهان کردن عشق در پستوی خانه!محکومیم که کماکان معلم اخلاق تولید کنیم , و تاریخ همواره نشان داده است که وجود زیاد از حد معلم اخلاق در جامعه نشانه بی اخلاقی و فساد آن جامعه و نامتعادل بودن زندگی مردم آن است

-- ق-د ، Apr 30, 2010

آقای امید به عنوان یک زن با یک تیپ خیلی مهمولی که در تهران زندگی کردم، یا شما از زندگی روزمره ی خواهرانتان بیخبرید، یا خواهران شما از خونه خارج نمیشن، رقم 10 تا صد در صد غلطه، اگر به شما نمیگن شاید دلایلی داره از این دست که معمولن خود دختر رو مقصر میدونن در متلک شنیدن.

-- سحر ، Apr 30, 2010

شما از یک طرف گفته اید قصد دفاع از مقاله شادی صدر را ندارید، اما از طرف دیگر مدام از آن دفاع کرده اید. نقدهای وارده به مقاله شادی صدر بعضا بسیار منطقی است و برای من قابل درک نیست چطور به جای قبول کردن ضعف های مقاله، سعی در توجیه آن دارید. من بسیاری از نقدها را خواندم، و هیچ کس نگفت با مطرح شدن اصل مسئله مشکلی دارد. سخن بر سر اینست که او تاکید کرده که منظورش مطلقا صد درصد مردان است و آنهم نه اینکه مثلا به علت سکوتشان گناهکارند. مستقیما گفته که صد درصد مردان ایرانی متلک می گویند! به نظر من برخورد صحیح این است که بکوییم با این قسمت از حرف خانم صدر موافق نیستیم اما بیایید به اصل مساله بپردازیم. تمام مشکل بر سر این است که انگار چون هدف خانم صدر این بوده که یک معضل مهم را بحث کند، دیگر مهم نیست که چه اشتباه هایی مقاله اش داشته است. و چون بر ما ظلم شده حق داریم ظلم کنیم. باور کنید آنکه وسط خیایان کتک می خورد هم حق ندارد همه آن دیگران را کتک بزند، چرا که او کتک خورده است.

-- آناهیتا ، Apr 30, 2010

گفته‌ید:
«نیمی از جمعیت ایران ـ زنان ـ به طور روزانه تحت آزار قرار می‌گیرند ، و نیمی دیگر ـ مردان ـ ، در باره‌‌‌ی این مسئله یا فعال هستند و مستقیماً در آزار شرکت دارند ، یا غیر فعال عمل می‌کنند و با سکوت وبه آن سوی نگریستن، برای خودشان دردسر نمی‌خرند.»

جای عاملیت آن نیمهٔ مورد آزار (زنان) در این میانه کجاست؟
چرا پاسیویته از طرف مردان می‌شود برابری با صدیقی ولی از طرف زنان هیچ؟

-- نیما ، Apr 30, 2010

باز گفته‌اید:
«هیچ دولتی نمی‌توانست نیمی از مردم را بدون داشتن حمایت تعداد قابل توجهی از نیمه‌ی دیگر در بند کند.»

چرا نمی‌توانست یا نمی‌تواند؟ مگر این‌ همه حکومت دیکتاتور و توتالیتر نکرده‌اند؟

-- نیما ، Apr 30, 2010

آقای امید عزیز با خواهرانتان صحبت کنید ،چیز دیگه ای می شنوید
در ضمن مشکل ربط به اسلام نداره (من مسلمان نیستم)، دلیلش هم کشورهای مجاور هست که این توهین ها توش دیده نمی شه. به حکومت اسلامی هم ربط نداره چون قبل از انقلاب هم همین مصائب بود
اگه شادی صدر از روی عمد اینقدر تند نمی نوشت این همه بحث راجع به این قضیه که هر روز مایه فرسودگی روان زنان توی شهرها می شه اصلا شکل نمی گرفت.
صبح و شب ماشینهای آقایان مجرد و متاهل جلوی پای هر زنی از هر قشری ترمز می زنند که معنی البته بسیار روشنی داره ، راستی عکس العمل جامعه ما در مقابل این توهین ها تا الان چی بوده. زنده باد شادی صدر

-- مژگان ، May 1, 2010

نمیدونم تو یه سایت "کمونیستی-فمینیستی" همچین مطلبی منتشر میشه یا نه! به هرحال من سعی م رو میکنم! فوقش اگه سانسور شد مطلبم رو جای دیگه مینویسم.
مشکل اصلی من با مقالهء شادی صدر (برخلاف اکثر منتقدین ایشون) این نیست که صفات زشت امام جمعهء تهران رو به "همهء مردان" بدون استثناء تعمیم داد. چون تعمیم دادن یک صفت با ویژگی اجتماعی و اکتسابی (غیر ژنتیک) به "همهء افراد جامعه" به قدری ساده لوحانه، غیرعلمی و شدیدآ احساسیه که اصلآ نه نیازی به اعتراض داره و نه حتی تفکر! (مگر تفکر از جنبهء روانشناسانه!) حتی تشبیه امام جمعهء تهران به "اکثریت مردان"هم مضحک و غیر واقعیه. هرکس تو جامعهء ایران زندگی کرده باشه میدونه مردانی که نگاهشون نسبت به زن شبیه امام جمعهء تهرانه در اقلیت محض بسر میبرن. درواقع تفکر زن ستیزانه صرفآ در بخش "متعصب مذهبی" وجود داره، که باز همه میدونن این بخش چند درصد از جامعه رو تشکیل میده! توجه داشته باشین که گفتم بخش "متعصب"! یعنی حتی اکثر "مذهبی"ها هم چنین تفکر عقب مونده ای رو ندارن. کلآ وقتی مقالهء شادی صدر رو میخوندم بخصوص اون قسمت که میگه همه مردها (یا اکثرشون!) حجاب رو به زنان فامیلشون تحمیل میکنن احساس میکردم داره راجع به "ایران عهد قاجار" صحبت میکنه! و مقاله ش درمورد ایران امروز نیست! بگذریم... درضمن بخش متعصب مذهبی (که زن ستیزیش صرفآ جنبهء دینی داره و برگرفته از احکام اسلامیه)، هم شامل مردان میشه هم "زنان"! یعنی تعداد مردانی که زن رو جنس درجه دو و وسیلهء جنسی میدونن (که باید در برابر نامحرم محجبه و پوشیده باشه) با تعداد "زنانی" که همین تفکر رو دارن تقریبآ برابره! میمونه بخش دیگه ای از جامعه که "در حد خیلی محدودی" تفکرات زن ستیزانه دارن و این نوع تفکرشون ریشه در عقاید مذهبی نداره بلکه علتش برمیگرده به "رقابت جنسیتی". جالب اینجاس همونطوریکه بعضی از مردها بخاطر "رقابت جنسیتی" در برابر زن ایستادگی میکنن، به همون نسبت هم (بلکه بیشتر، خیلی بیشتر!) "زنها" بر علیه مردها موضعگیری و رفتار میکنن! در واقع "رقابت جنسیتی" پدیده ای نسبتآ فراگیر و جهانیه که در هر دو جنس زن و مرد وجود داره، و اتفاقآ در زنها خیلی بیشتر از مردها دیده میشه! جملاتی از قبیل "مردها همه سر و ته یه کرباسن!" و حرفها و رفتارهای "مردستیزانه" بقدری در زنها زیاده که اگه بخوام مورد به مورد مثال بیارم مثنوی هفتاد من کاغذ میشه!
تا اینجای صحبتم میشه این نتیجهء ظاهرآ عجیب رو گرفت که مردها در وضعیتی که برای زنها پیش اومده هیچ "تقصیری" نداشتن! برای اینکه از تعجب در بیاین باید بگم که وقتی بین دو طرف (یا گروه یا نوع یا جنس یا...) "رقابت" بوجود میاد کاملآ "طبیعیه" که طرف قوی تر مسلط یا چیره میشه. توجه کنین که گفتم "طبیعیه"! نگفتم که درسته یا "حق" با قوی تره! منظور من اینه که اگه زنها در طول تاریخ از حقوق برابری با مردها برخوردار نبودن، دلیلش بدذات بودن یا ظالم بودن یا ضد زن بودن مردها نبوده، بلکه تنها دلیلش اینه که مردها ازنظر جسمی قوی تر از زنها بودن. حالا سوال من از خانمها اینه که اگه قضیه برعکس میبود، یعنی زنها قویتر از مردها میبودن اونوقت چه اتفاقی میافتاد؟! آیا شما به مردها زور نمیگفتین؟؟! فعلآ که با وجودی که قدرت کمتری دارین، تا جایی که میتونین به مردها زور میگین! اگه قدرت داشتین چه کار میکردین؟! پس بهتره کمی هم انصاف رو رعایت کنین و بدونین که مردها لااقل در کشورهای متمدن با وجودی که میتونستن حقی برای زنها قائل نشن (همونطور که طی هزاران سال نشدن!) ولی قدرتشون رو داوطلبانه با زنها تقسیم کردن. مسلمآ اگه مردها (در کشورهای غربی) خودشون حاضر به تقسیم قدرت نمیشدن، زنها "محال" بود به برابری حقوقی برسن. همین قضیه درمورد ایران هم صادقه. همین پیشرفتهای نسبی زنان در ایران هم بدون خواست مردها "محال" بود تحقق پیدا کنه، همونطور که طی هزاران سال تحقق پیدا نکرد!
ادامه دارد!...

-- نیما ، May 1, 2010

...در ادامه
حالا نتیجه ای که میخوام از حرفهای قبلیم بگیرم برای امثال "مهشید راستی" که از مقالهء شادی صدر به نوعی دفاع میکنن میتونه جالب توجه باشه! خلاصهء حرفهام تا اینجا اینه: زن ستیزی و درجه دو دونستن زن از دو عامل ریشه میگیره. اولی ناشی از احکام مذهبیه (که تقریبآ تمام مذاهب زن رو درجه دو میدونن ولی زن ستیز ترین شون مذهب اسلامه). از حجاب بگیرین تا ارث نابرابر و نداشتن حق طلاق و غیره همگی ریشه در احکام اسلام داره که در این مورد فقط "مردها" مقصر نیستن! اتفاقآ با وجودی که تقریبآ تمام ادیان نگاهی ضد زن دارن، ولی بر اساس آمار و همچنین تجربه میدونیم که در تمام دنیا و بخصوص ایران "زنها" بیشتر از مردها به دین و سنت ها پایبند هستن!! اصولآ سنت شکنی و دین ستیزی در مردها خیلی بیشتر از زنهاس! دومین عامل زن ستیزی هم همونطور که گفتم مربوط میشه به "رقابت جنسیتی". باز همونطور که گفتم رقابت جنسیتی، هم در مرد وجود داره هم در زن. پس اگه یه آدم منطقی بخواد واقعآ دنبال "راه حل" باشه تا زنها رو به برابری حقوقی برسونه چکار باید بکنه؟ مسلمآ باید به ریشه ها بپردازه. یعنی در وحلهء اول با احکام اسلامی مبارزه کنه (یا اصلاحشون کنه)، در وحلهء بعد هم با "رقابت جنسیتی" مبارزه کنه و دو جنس رو به هم نزدیک کنه (یا لااقل به این رقابت دامن نزنه). حالا میرسیم به نوع گفتار و رفتار شادی صدر و بقیهء فمنیست های ایرانی! درمورد مشکل اول یعنی احکام اسلامی واقعآ فمنیستهای ایرانی چه تلاشی کردن؟! من که بجز تقویت این مشکل توسط فمنیستهای ایران چیزی ندیدم! کارهایی مثل مراسم "آَش نذری" برای آزادی زندانیهای فمنیست یا درخواست و خواهش و تمنا از "مراجع تقلید" برای دفاع از حقوق زنان! این است مبارزه زنان و فمنیستهای ایرانی دربرابر اولین مشکل (اسلامگرایی)! و اما برای مبارزه با مشکل دوم یعنی "رقابت جنسیتی" زنها و فمنیستهای ایرانی چه کار کردن بجز دامن زدن به این مشکل و نفرت پراکنی نسبت به "جنس مرد"؟! سایتهای فمنیستی پر شده از مدیحه سرایی و مجیزگویی در رثای مقام والا و ملکوتی و بهشتی جنس زن! (الهی قربون خودم برم من!!) که در مقابل این جنس اهورایی و آسمانی، جنسی اهریمنی و پست و بدذات قرار گرفته به اسم "مرد"! مقالهء شادی صدر واقعآ بجز دامن زدن به رقابت جنسیتی و حتی تبدیل اون به "جنگ جنسیتی" چه حرفی برای گفتن داشت؟! اینجاس که تازه میرسم به مشکل اصلی خودم با مقالهء شادی صدر و کلآ "فمنیستها" که محدود به تعمیم دادن صفات زشت امام جمعه تهران به "همهء مردان" نیست.
ادامه دارد!...

-- نیما ، May 1, 2010

...در ادامه
و اما مشکل اصلی این نیست که شادی صدر "همهء" مردان رو در وضعیت زنان مقصر دونسته، مسئله اینه که ایشون و اکثر فمنیست ها اولآ برای زنها هیچ "مسئولیتی" درقبال مشکلات خودشون و دیگران قائل نیستن و بجای تقویت خودشون بدنبال تضعیف و تحقیر مرد هستن و مسئولیت خودشون رو به گردن مردها میندازن. ثانیآ و مهمتر اینکه زنان رو موجوداتی میدونن آسمانی، همیشه و در همه حال مظلوم، "بر حق"( بدون مسئولیت و درنتیجه ذاتآ طلبکار!) و کلآ "جنس برتر"! و درمقابل مردان رو موجوداتی پست فطرت میدونن که ذاتآ ظالم هستن و جز انجام وظیفه و مسئولیت هیچ حقی در زندگی ندارن (ذاتآ بدهکار هستن!) یعنی بجای اینکه از قدرت جسمی که نسبت به زنها دارن نهایت استفاده رو بکنن برای خدمتگزاری به زن(جنس برتر!) غلطهای بیجا کرده و از قدرتشون فقط به نفع خودشون استفاده میکنن! این مشکل اصلی امثال شادی صدر و فمنیستهاس که از همه مردها طلبکار هستن و مردها رو بدهکار میدونن! خود رو "برحق" و مردها رو "ناحق" میدونن! زن رو مظهر خیر و مرد رو مظهر شر میدونن!و...
نتیجهء کلی که میخوام از تمام حرفهام بکنم اینه که برخلاف تصور عموم مردم "فمنیسم" هیچ ربطی به "برابری جنسیتی" نداره! "فمنیسم" همونطورکه از اسمش و رفتار طرفدارانش پیداس یعنی "زن گرایی" یا زن سالاری. زن سالاری (فمنیسم) و مردسالاری دو روی یک سکه هستن. اگه مردسالاری غیر اخلاقی و غیر منطقیه، پس فمنیسم (زن سالاری) هم همینطوره. این دو ازنظر ارزش اخلاقی و منطقی کوچکترین تفاوتی با هم ندارن. فمنیستها بدنبال "حقوق" زنها نیستن، بلکه بدنبال "منافع" زنها هستن. کسی که فقط بدنبال "منافعش" باشه (خارج از "حق و حقوق دو طرف") قائدتآ اگه زورش برسه منافع دیگری رو زیر پا میذاره، همونطورکه مردسالارها این کار رو درحق زن میکنن. و همونطورکه زن سالارها (فمینیستها) در کشورهای غربی همین کار رو درحق مرد کردن و مردها در اون کشورها از کوچکترین حقی دربرابر زنها برخوردار نیستن و عملآ تبدیل شدن به جنس درجه دو و این روند همچنان ادامه داره، چون مردها (بوسیلهء "قوانین") زور و قدرت رو "یکطرفه" در اختیار زن قرار دادن! زنها و فمنیستهای ایرانیی که هنوز "قدرت قانونی" رو به چنگ نیاوردن اینطور دارن نسبت به "جنس مرد" نفرت پراکنی میکنن، مشخصه که اگه به این قدرت برسن چه بلایی به سر مردها و درنتیجه جامعه خواهند آورد!
فمنیست ها چون به دنبال "منافع" جنس زن هستن (نه حقوق!) برای رسیدن به خواسته هاشون هیچ ترمزی ندارن! و تا نابودی کامل حقوق مردها هم پیش خواهند رفت! نمونه ش کشورهای غربی! با وجودی که زنها نه تنها به تمام حقوق قانونی خودشون رسیدن بلکه از حقوقی بالاتر از مردها هم برخوردارن، ولی فمنیستها هنوز از مردهای غربی طلبکارن!!!

-- نیما ، May 1, 2010

ببینم خانم راستی مگه وقتی به استین کوتاه مردان اعتراض میشد خانومها اعتراض کردند که مردان به بوشش خانومها اعتراض کنند؟

-- محمد ، May 1, 2010

خانم سحر- خواهرای من کارمندن و لذا هر روز از خونه خارج میشن و 10 بار تفریطی در برابر افراط "هر رزوه " بود که با یه حساب ساده برای یه ادم 40 ساله 10هزار بار میشود. جدا از همه اینها من فکر میکنم اگه ادم به خودش مطمئن باشه هرگز توجهی به اراجیفی که یه عده در خیابون ممکنه بگن نمیکنه.
تازه در بسیاری موارد من دیده ام که اون چیزی که بهش متلک اطلاق میشه در واقع یه جور مزه پرونی برای جلب توجه و یا باز کردن باب آشنائیه که متاثر از جامعه نسبتا بسته ما از بعد روابط زن و مرده .اما اون کسانی که الفاظ رکیک بکار میبرن یا مسخره میکنن و یا ... حسابشون جداست و در واقع در دسته بیماران جنسی قرار میگیرن ( و باور کنیدجامعه و حاکمیت هم داره بسیاری رو به این سمت سوق میده).
اما بحث من این نبود.گفتم چرا دنبال استیفای حقوقتون نیستید؟؟؟همه مشکل متلک شنیدنه؟ایا تحقیر شدن توسط یه سری قوانین متحجر ، موجود درجه 2 حساب شدن و... مهمتر از حرف رکیک یک یا چند معلوم الحال نیست؟؟
خانم مژگان- با گشتی منصفانه در شهر و فارق از بعد جنسیتی بوفور این صحنه را هم میبینید که ماشینی جلوی یکی وا میسته و طرف بعد از یک کم ناز میره سوار میشه.کسی که اصلا هم قیافه اش نمیخوره-تن فروش هم نیست.صدها بار خودم تا کنون دیده ام.باید پذیرفت تا وقتی هستن دخترانی که به هر دلیل سوار ماشین غریبه میشن خب یه عده هم شروع میکنن به سعی و خطا ( در زشتیش شکی نیست البته)

اعتقاد من اینه که اگه همه قبول دارن این مسئله هست و زشتیش بر همه آشکاره یقینا یه ناهنجاری اجتماعیه که هرکس باید روی چرایی و راه حلش بحث کنه و مطمئنا خواستن اینکه "بیاین اعتراف کنید که همه در این آزار و اذیت سهیمید و بلوغ مردان ایرانی مترادف با متلک پرانی به دخترانه " یک نگاه ساده انگارانه و از روی احساسه که هیچ ثمری نداره

-- امید ، May 1, 2010

از خواندن پاسخهای بسیاری از مردان منجمله در این صفحه از اینکه مردی هستم با تبار ایرانی‌ خجالت می‌کشم. از رادیو زمان در حیرتم که نظر مهمل و رکیک شخصی‌ به نام "میهمان" را در فوق درج کرده. اقاین! خجالت بکشید. چیزی که شادی صدر نگفت من صریحأ بهتون بگم: اکثریت قریب به اتفاق ما مردان ایران همزمان بزدل و متجاوزیم. نگاه کنید و ببینید چه میزان از دوستیهای جون‌جونیتان با دعوا آغاز شده... یعنی‌ اول احراز مرز تجاوز و بعد یک چیزی به نام دوستی‌ (از نوع عقبمونده و جهان سومی‌!) . روشنفکرانمون و تحصیل کردگانمون هم چندان بهتر نیستند...
حالا هی‌ برید به قول این انگلیسی زبونها PONTIFICATE (اظهار فاضل) بکنید. من مرد که شماها رو میشناسم!

-- علی‌ م ، May 1, 2010

این جنبه صداقت و اطمینان و نجابت و قداست مردا و زنای ایرانی قابل تحسینه!!!!!آخه مگه میشه یه زن حتی با چادر و روبنده بره تو خیابون و متلک نشنوه؟! مگه میشه یه مرد حتی در نوجوونیش متلک نگفته باشه؟ چرا انقدر میخواهیم خودمون رو تطهیر کنیم؟بس کنیم این دروغکویی ها و نقاب هامون را بذاریم کنار! آقایی که به خواهرات 10 بار هم متلک نگفتن؛ آیا اجازه میدی خواهرت 11 شب تنهایی بره بیرون و مثلا تو خیابون قدم بزنه؟ این عدم امنیت را کی بوجود آورده جز خودمون؟  

-- مونا ، May 1, 2010

آقایان! خانم ها!بعضی از افراد انگار در یک جامعه دیگر زندگی می کنند ، جامعه ای متفاوت و آرمانی ، که با تمام "واقعیات روزانه" زندگی انواع و اقسام زنان در ایران این چنین بیگانه می نمایند ،مردان و زنان ایرانی! عریان نشان دادن حقایق همیشه تلخ و نامطلوب بوده و هست ، بیایید واقعیات را همان طور که هست ببینیم ، اگر تمام شما چه زن و چه مرد آزار زنان را انکار کنند ، آیا ثابت می شود که چنین آزارهایی در جامعه ما وجود ندارد؟ بر سر چه بحث می کنید؟ به جای بحث و تحلیل "صورت مساله" بیایید به دنبال راه حلی باشیم برای جامعه ای بهتر و زندگی زیباتر ، بیایید به تمام انسان ها اعم از مرد یا زن عشق بورزیم و حق کسی را پایمال نکنیم. مگر نه اینکه همه ما تحصیلکرده هستیم؟ اگر صاحب سخن را دوست ندارید ،دلیل رد سخن درست او که نمی شود ، می شود؟

-- بیتا ، May 1, 2010

کسی که با های می آید، روشن است که برخی نیز در جوابش با هوی می آیند. کار هر دو نادرست است. شادی صدر خودش را به سطح صدیقی و فاطمه رجبی تنزل داد و اکنون از برخوردها در تعجب است. او خود با برخوردی سخیف، واکنش مردان سخیف را نسبت به خود برانگیخته و اکنون می گوید: آب به لونه مورچگان ریخته ام. در این حرف حق با اوست. اما او خود را با آنها در یک سطح قرار داده است. کار نادرست همین است. و این شبهه را برای آن مردانی که حرفهای شادی صدر را به خود نمی گیرند، چون آن گونه نیستند و زنانی که دوست ندارند چون شادی صدر بیندیشند، ایجاد می کند که شاید شادی صدر خودش نیز در سطح همان آدمهای سخیف است که دیدگاه مخالف بر نمی تابند، حرفشان همیشه حرف حق است و بنیادگرایند.

به هر رو، از دید من شادی صدر اندیشه های بنیادگرایانه دارد و این را در نوشته ای به نام "بنیادگرایی شادی صدر" بیان داشته ام.
http://aghaejaze.wordpress.com/2010/04/29/shadi-sadr-2/

-- نویدار ، May 1, 2010

اشاره کردید: "بیاییم و ببینیم صورت مسئله چیست ؟"
صورت مساله توهین و بی ادبی خانم صدر با جمع بستن کل آقایان و پا فشاری ایشان بر این مساله است. باقی موارد نوشته ایشان از نظر من صحیح و البته فاقد نکته جدید است.
لطفآ به نوشته حامد در اینجا نگاهی بکنید.
http://chaay.ghoddusi.com/2010/04/post_1148.html

-- Babak ، May 1, 2010

اقایان نویدار و نیما: راستش من نه مقاله خانم شادی صدر را خوانده ام و نه مقاله خانم مهشید راستی حیف نیست که آدم وقت با ارزش اش را برای خواندن حرف های تکراری بهد دهد.؟. برای اینکه صد ها بار ور÷ن های دیگرش را خوانده ام. این فمینیست های رادیکال حرفی برای گفتن ندارند و مانند صفحه ای که سوزنش گیر کرده حرف های همدیگر را به یه کمی پس و پیش بلغور می کنند. مردم باید نوشته های فمینیست های ایرانی-- که متاسفانه اکثرا از جنس رادیکال هستند-- را با نوشته های پروفسور Nadine Strossen که یه فمینست لیبرال آمریکایی و همچنین پروفسور دانشگاه و تا یکی دوسال پیش رئیس یکی از قوی ترین سازمان های مدافع حقوق مدنی و شهروندی در آمریکا یعنی ACLU بودند را مقایسه کنند و خود قضاوت کنن که ایا کدامشان واقعا از حقوق زنان و کلا از حقوق بشر دفاغ می کنند و کدامشان در ساختار قوانین و ماهمه تاثیر گذار بوده اند و کدامشان از حقوق مردم در مقابل دولت و شرکت های غول اسا دفاع کرده اند.

من زیر پیام های هر دوتایتان را امضا می کنم. در تائید حرف های اقای نیما هم باید بگم که هم اکنون در بعضی از کشور های اروپائی از جمله هلند خانه هایی برای مرد هائیکه مورد تعرض فیزیکی زنان شان قرار گرفته اند بر قرار است و در تاریخ گذشته و الان در هز کجای جهان زنان قدرت گرفته اند خیلی مستبد تر از مرد ها رفتار کرده اند. زن چان کایشک یکی از بی رحمت تریم موجوداتی بوده که تاریخ بیاد داردو تا بحال شرکت HP دو بار رئیس شان که هر دو زن بودند را بخاطر سو استفاده از قدرت و رشوه خوری و دروغگویی و تبعیض اخراج کرده است و به مارگرت تاچر لقب خانم آهنین داده شده بود و اشتباه نکنیم که خانم گادامایر بر سر مردم فلسطین فقط شکلات و پوشاک می ریخت و نه بمب. کار کرد افرادی مانند اندیرا گاندی و بنظیر بوتو و دیگر نخست وزیران کشور های در حال رشد هم اظهر الشمس است. زنان همه مستبدین و شکنجه گرها و جلادان در ز÷یم های استبدادی همیشه کنار شوهرهایشان بوده اند و اعتزاضی نکرده اند. مطمین باشید که اگر زمامداران آمریکا و ویتنام از جنس همین فمینیست های رادیکال بودند الان هم ما شاهد ادامه جنگ آمریکا و ویتنام بودیم.

-- علی دهقانی ، May 1, 2010

واقعا مقاله زيبايي بود و لذت بردم ممنونم

-- zahra ، May 2, 2010

آقای علی دهقانی، هم مقاله خانم صدر را خواندید و هم با اسامی متعدد جعلی که گویای بزدلی دیکتاتور‌منشانه‌تان از عدم استفاده از اسم خودتان است، پیام‌های پیاپی گذاشتید و رذیلانه خود را راستگو هم می‌نامید. فراموش شدنی نیست که پس از استفاده جنایت‌کارانه‌تان از این نام جعلی در اول اسفند سال گذشته، چگونه یک انسان بنام علی دهقانی برای جلوگیری از مرگ همنوع گرسنه خود به جمع آوری پول شتافت در دوم اسفند بوسیله سپاه پاسداران بقتل رسید. شما قبل از ورود به چنین مباحثی، ابتدا باید پاسخ‌گوی ‌ارتباط وقایع اول و دوم اسفند ماه باشید. این حماقت شماست که دیگران را احمق می‌پندارد.

یک "دوست عزیز"

-- بدون نام ، May 2, 2010

" یک دوست عزیز" از بابت اشنایی دوباره تان خیلی خوشحال شدم. همین دیروز ایمیل همراه با عکس های خود و خانواده عزیزتان را دریافت کرده و برایتان پیام تلفنی گذاشتم. از بابت آن عکس های خیلی خوشگل هم از شما سپاسگزارم. بچه ها ماشالله خیلی بزرگ شده اند که در شناختن شان مشکل داشتم.

دوست عزیز: شمایی که مرا اینقدر دقیق می شناسید چرا مرا افشا نمی کنید.؟
راستی با این همه تخیلات گسترده ای که شما داریداگر نویسنده رومان های تخیلی بودید کتاب هایتان میلیون ها نسخه بفروش می رفت. این فرصت را از دست ندهید.

-- علی دهقانی ، May 2, 2010

ببینید جامعه ما یا هر جامعه دیگری هر چه که هست هست با همه خوبی ها و بدی هایش... واقعا فکر نمی کنم که حرف آن مرد سر راه مدسه تان را بتوان به لحاظ حقوقی جرم فرض کرد: مثل اینکه مردی خوش پوش در خیابان توسط دختری سرزنده با لفظ چطوری خوش تیپ مورد خطاب قرار بگیرد... خوب که چی. اینکه جنبش فمینیسم بیش از اینکه بخواهد زنان و نگاهشان را به خودشان تغییر دهد سعی دارد مردان و نگاهشان را به زنان تغییر دهد عجیب است. توگویی زن برابری خواه این برابری را در نگاه مرد جستجو می کند. نهایتا تفکر آدم مقوله ای آزاد است و مرد می تواند در مورد زن هر فکری داشته باشد و البته تا زمانی که مانعی قانونی احساس نکند آن را اعمال کند و البته حتی با موانع قانونی نیز آن را اعمال کند و تبعات قانونی/حقوقی اش را هم تحمل کند. اگر به فرض یک مرد به زنی بگوید چه خوشگلی یا مثلا یک wow ساده، این را می شود متلک یا آزار جنسی و چه و چه تلقی کرد؛ خوب حالا زن می خواهد برود پلیس خبر کند! یا اینکه مران را ترقی بدهد که این چنین نباشند! کلا بحث سطح پایینی است! بگذریم که اگر مرد از نوع دلخواه مرد باشد اصولا شاید این نوع متلک برایش جالب توجه هم باشد. مثل اینکه فرض کنیم کوهن به نگارنده مثاله متلک بگوید، شاید خیلی هم به نظرش آزار جنسی نرسد! حالا بگذریم که بازار ایمپلنت سینه - در ادامه همان قوز کردن های مورد اشاره نگارنده مقاله - در سال های بعدی بسیاری از همان دختران داغ است صرقا برای اینکه گمان دارند مرد از سینه بزرگ خوشش می آید! وقتی نصق بیشتر آگهی های بصری حس جنسی مرد را در همین غرب هدف قرار می دهد و بعد یک عکس العمل شفاهی می شود آزار جنسی آدم یاد نطق معروف شیطان در فیلم وکیل مدافع شیطان توسط آلپا چینو می افتد که البته این روزها تولدش هم بود (آلپاچینو نه شیطان)!

-- bahram ، May 2, 2010

http://en.wikipedia.org/wiki/No_true_Scotsman

گزاره X درست است، زیرا درستی X سبب خیر میشود! (کار خانوم صدر درست است چون مثلا عده ای فقط منتظر بودند ایشان تحریکشان کند تا بفهمند چقدر بدند). نتیجه پذیرش درستی یا نادرستی یک گزاره هیچ تاثیری روی درستی یا نادرستی آن گزاره ندارد. اگر حتی یک مرد آنطور که او می گوید نباشد باید فاتحه استدلال ایشان را خواند. ایشان به طور ضمنی مرد ایرانی را به صورت عام هدف گرفته اند و این به اندازه نژادپرستی بد و شرم آور است. ضربه که ایشان به جنبش زنان برابری طلب با رویکرد مردستیزشان زدند در تاریخ ثبت خواهد شد.

-- bahram ، May 3, 2010

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)