تاریخ انتشار: ۱۰ شهریور ۱۳۸۹ • چاپ کنید    

این تختخواب چند نفره است؟

آسیه امینی

لایحه‌ی حمایت از خانواده در مجلس شورای اسلامی، بین کمیسیون حقوقی مجلس و صحن علنی در رفت و آمد است.
در بیرون از مجلس نیز فعالان زن، هم‌چنان بر مخالفت‌های‌شان در قانونی شدن این لایحه پافشاری می‌کنند. در این میان، برخی از طرفداران این لایحه، چه در مجلس و چه در بیرون از مجلس، برای دفاع از مواضع‌شان در تایید این لایحه، یا بر منابع شرعی در تایید موادی هم‌چون چند همسری و صیغه اشاره می‌کنند یا در تلاشند تا با استناد به عوامل اجتماعی و اقتصادی مثل بالاتر بودن آمار زنان جامعه نسبت به مردان، یا وضعیت زنان مجرد، مطلقه، بیوه و ... به اصل ماجرا یعنی دفاع از لایحه‌ای بپردازند که در کار تسهیل‌کردن چند همسری مردان است.

به طور مثال مصباحی مقدم، نماینده‌ی تهران و عضو جامعه‌ی روحانیت مبارز گفته است: «در صورت قانونی شدن ثبت ازدواج موقت، برای چندین میلیون پیر دختر و مطلقه مانع ایجاد خواهد شد.»


درواقع یکی از مهم‌ترین دلایل دفاع نمایندگان مجلس از این طرح پیشنهادی قوه قضاییه و دولت، نگرانی برای وضعیت دختران مجرد یا زنان بیوه‌ای است که ممکن است به خاطر ثبت ازدواج موقت‌شان، دچار تردید شوند.

نام این آقا کوچک‌زاده است!

در این میان اما یک نفر صریح‌ترین، ساده‌ترین و میان‌برترین راه را رفته است. او کسی نیست جز مهدی کوچک‌زاده، نماینده‌ای که در مجلس هشتم به ناسزاگویی و فحاشی و حتی نداشتن عفت کلام شهره است. نام او پیش‌تر نیز با همین صفات، به رسانه‌ها راه یافته بود؛ چرا که با «زنازاده خواندن» یک خبرنگار در مقابل 14 نفر از همکارانش در راهروی مجلس، مورد توجه رسانه‌ها قرار گرفته بود، تا جایی که یک روز بعد از آن، نماینده‌ی دیگری در مجلس فریاد وا اسفا برآورد که چرا یک نفر باید با آبرو و حیثیت ما و مجلس بازی کند؟!
آنچه این‌بار نام کوچک‌زاده را که مدعی است1 بارها به خاطر نامش در مجلس مورد تحقیر قرار گرفته، به رسانه‌ها کشانیده، صراحت لهجه‌اش در بیان این نکته بود که «صیغه برای لذت بردن است».

خبرگزاری کار ایران، ایلنا دراین‌باره نوشته است: «اين عضو فراكسيون انقلاب اسلامي با بيان اين كه اگر كسي شرم مي‌كند در بنياد اعتقاداتش به رساله بايد ترديد كرد گفت: در رساله امام و ميرزاجواد تبريزي آمده است گرچه صيغه براي لذت بردن هم نباشد جايز است. وي خطاب به لاريجاني گفت: شما كه منطق و فلسفه خوانده‌ايد چه برداشتي مي‌كنيد به نظر من اين به اين معنا است كه صيغه به معناي لذت بردن است و هركس خجالت مي‌كشد من خجالت نمی كشم.»


به نظر من سخنان کوچک‌زاده را باید صادقانه‌ترین خواسته‌ی یک مرد نماینده‌ی مجلس در دفاع از لایحه‌ای دانست که قطعاً در چندهمسری و صیغه، دنبال حق و حقوق زنان نمی‌گردد. چرا که اگر چنین بود باید پرسید کدام زن صیغه شونده‌ای از این که دارای حقوقی باشد و در ازای رابطه جنسی‌اش، بعد از همخوابگی با یک مرد، مدرک ثبت شده‌ای این رابطه را تایید کند، ناراضی خواهد بود؟ مسئله هم این نیست که وارد به شرایط خصوصی یا شخصی کسی شویم. مسئله چیزی به نام«قانون» است که باید فراتر از منافع افراد و گروه‌ها، منافع کل جامعه را در بربگیرد.


دو‌زن‌دارها

دوسال و نیم پیش و در پی وارد شدن لایحه‌ی حمایت از خانواده به بحث‌های رسانه‌ای، ابتدا یک نماینده‌ی زن مجلس عنوان داشت که تعداد زیادی از نمایندگان مجلس دو زنه هستند یا بیش از یک همسر دارند. در پی این ادعا، منابع موثق‌تری نزدیک به اصلاح‌طلبان در تایید این ادعا رقمی بین 59 تا 65 را عنوان کرده و در نهایت ، این رقم به«بالای 60 نفر» در نمایندگان مجلس هشتم رسید. به دنبال این ماجرا فرد یا افرادی شروع کردند به افشای نام نمایندگان دو زنه و نوشتن درباره‌ی شرح زندگی آنها و این که هر یک چند همسر دارند.

این حرکت اگرچه از یک رو با تذکر اخلاقی برخی از فعالان حقوق بشر روبه‌رو شد، اما از این حیث که بدانیم چه کسانی واقعاً طرفدار این لایحه‌اند بسیار سودمند بود. زیرا کسی که نماینده‌ی یک جامعه و در مقام تصمیم‌گیری است، باید فراتر از منافع شخصی و البته جنسی خود، برای یک ملت تصمیم بگیرد. آیا قابل قبول است کسی که نگران نیاز جنسی دختران مجرد است، از داشتن حقوق ثبت شده‌ای برای آنها دلخور شود؟ بنابراین از این منظر، وقاحت صادقانه‌ی جناب نماینده در بیان واقعیتی که تا پیش از این، در پس پرده مانده بود و در شکل و شمایل دستور شرعی و آمار بیوه‌ها و ... رخ می‌نمود ستودنی است؛ اما در همین مورد مثالی دارم و کنجکاوم بدانم چنین نماینده‌ی مردی در مواجهه با خانواده‌ی خود چگونه است.


می دانم که اجازه‌ی وارد شدن به حریم شخصی افراد را ندارم، اما آیا مثلاً حق ندارم بدانم همسر آقای کوچک‌زاده که سرنوشت یک ملت را به«لذتش» پیوند می‌زند در مورد این سخن او چه می‌اندیشد؟ حتی اگر غیر اصولی باشد، اما دلم می‌خواهد بدانم مردی که رختخوابش را این‌گونه با صراحت تا مجلس کشانده است، آیا برای همسر خودش حقی از این دست، یعنی«صرف لذت بردن» قائل است؟

البته این سئوال بی موردی است. چون قانون، در بحث «تمکین»، پیش از این مرد، پاسخ ما را داده است. اگر زنی بیش از این طلب کند، قانون پاسخش را جای دیگری یعنی در قانون سنگسار داده است. در واقع این قوانین و این نگرش به قوانین، از همان مجلسی بیرون آمده است که ریشه‌هایش به ملا سیدحسن مدرس برمی‌گردد که نگاهش به «حق زنان» در این جمله بارز است: «هرچه تامل می‌کنیم می‌بینیم خداوند قابلیت در زن‌ها قرار نداده ست که لیاقت انتخاب کردن را داشته باشند، اینها از آن زمره‌اند که عقول‌شان استعداد ندارد و در حقیقت تحت قیومیت قرار دارند، چطور ممکن است به اینها حق انتخاب کردن داده شود.» [۲]

منظور من نه ترویج مقابله به مثل در خیانت است و نه تایید این که زنان نیز مانند مردان به تن بارگی رو بیاورند، بلکه منظور من این است که آیا این نمایندگان در اتمسفر دیگری، جدا از سایر مردم زندگی می‌کنند؟ آیا آنها خیل دخترانی را نمی‌بینند که روزبه‌روز بندهای دست و پاگیر سنت را پس می‌زنند تا حق خود را از دیوارهایی که به اسم قداست خانواده، از آنها برده‌ی جنسی ساخته است پس بگیرند؟ آیا این نمایندگان در خانه‌های‌شان دختری ندارند که چشم در چشم آنها بدوزد و بگوید اگر مسئله لذت بردن است، سهم زنان در این میان چیست؟!

به راستی اگر صافی بزرگی به نام شورای نگهبان نبود، این نمایندگان، نماینده‌ی کدام مردم و نماینده‌ی چند درصد از مردم بودند؟ بدون شک در همه‌ی جوامع هم مرد هوسباز وجود دارد و هم زن عشرت‌ران، اما آیا قانون وضع می شود تا هوسبازی ما را آسان کند؟

مردی که می خواست نماینده شود

پیش از مجلس هفتم در یکی از شهرهای شمالی کشور یکی از کاندیداهای مجلس که اتفاقاً مردی دو زنه بود، با وجود داشتن امکاناتی که برای نماینده شدن داشت نتوانست آرای کافی به دست بیاورد. یکی از علت‌های اصلی شکست او این بود که همسر اول و فرزندانش در بسیاری از مجالسی که او برای سخنرانی می‌رفت و نیز در بسیاری از محافل تأثیرگذار، با صدای بلند از مردم می‌خواستند که به وی رای ندهند! دلیل آن را نیز خیانت وی به زن و فرزندانش عنوان می‌کردند. همسر نخست این زن مردم را خطاب قرار می‌داد که کسی که در خانه‌ی خود عدالت ندارد، آیا می‌تواند برای شما قانون عادلانه بنویسد؟!

به گمانم این مبارزه‌ی مدنی با نمایندگانی که مصرانه در کار قانونی کردن لایحه‌ی خانواده‌اند جواب می‌دهد. آنها را بهتر بشناسیم و ببینیم کسی که در بیان سخنش در مجلس یک کشور، شان یک انسان را با صفتی مثل «پیردختر» می‌سنجد، آیا اساساً به چیزی به نام کرامت انسانی فکر می‌کند؟

ببینیم کسانی که با یک رای ساده‌ی ما به ناگاه در مقامی قرار می‌گیرند که سرنوشت ما و فرزندان‌مان را به رشته‌ی قانون در می‌آورند، چه کسانی هستند؟ آنها را رصد کنیم. هم برای امروز و هم آینده.

از خانواده‌ی این مرد دو زنه کاندیدای نمایندگی یاد بگیریم. کسی که از قدرت، برای کسب لذت بیش‌تر بهره می‌گیرد، حریم شخصی‌اش را خود دریده است. هنوز این لایحه در لباس قانون نرفته است. روی دیگر سکه‌ای که مهدی کوچک‌زاده از آن به عنوان«لذت» نام برده است، حقوق زنانی است که بدون شک سخنان ناگفته‌ی بسیار دارند. حرف‌هایی که شنیدن دارد!

پانوشت‌ها:


http://peymane.ir/fa/pages/?cid=18139 -۱

۲ـ سخنرانی مدرس در مجلس در مورد حق رای برای زنان در قانون اساسی مشروطیت/ جلسه‌ی یازدهم شعبان سال قمری ۱۳۲۹)

Share/Save/Bookmark
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظرهای خوانندگان

هر چند من چشم دیدن کوچک زاده و کلا این آقایان را ندارم را ندارم، ولی شما هم شورش را در آورده اید. حآلا لذت بردن بد شد‌؟ مگرمتعه فقط برای لذت بردن مردان است؟‌
آگر بگویید در جامعه ما اینطور است، باید پرسید در جامعه ما چه چیزی برای مردان نیست که این یکی این طور باشد.
به هر حال در این که هدف آقایان حاکم کردن قواعد مردسالاری بر جامعه و پیش بردن اهداف خودشان با سرکوب هر چه بیشتر ونابود کردن هر چه بیشتر بنیانهای فرهنگی و دینی جامعهایران است شکی نیست.
ولی من متعجبم از کسانی (نه از شما) که از یک طرف از سرکوب جنسی به نام دین منتقدند و از طرف دیگر هر گاه دین با راحتی از مسائل جنسی حرف زده اسلام را دین پایین تنه می خوانند.
اینکه گفتم متعه فقط برای لذت مردان نیست هم به این مسئله بر میگردد که در احادیث در مورد حق زنان برای کامیابی جنسی تاکید شده. در اینهم تاکید شده که متعه برای مردان همسر دار نیست. کمی باهوش بودید از حربه های خود آقایان برای آزاد سازی جامعه ایران استفاده می کردید. اگر متعه بدون ثبت در دفتر آزاد می شد دیگر چه کسی می توانست به دختران و پسران در خیابان گیر بدهد که ارتباط فامیلی‌ شما چیست؟‌ هر چیزی یک رجه بد و یک وجه خوب دارد. در ایران امروز این قانون نیست که جریان جامعه را تعیین می کند، این مردم هستند. اگر مردم را مثل گوسفند تابع قانون(ی که وجود ندارد و اجرا نمی شود) خواستید اراده و خلاقیت انسانی آنها را نفی کرده اید و تا ابد باید در بازی موش و گربه ایدئولوژیکی با حکومت مشغول باشید.
ولی اگر به خلاقیت انسانی بها می دادید متوجه می‌شدید که
همه چیز در قانون خشک و خالی آنهم در ایران خلاصه نمی شود. حیف که هنوز در چهارچوبهای مشخص ایدئولوژیکی گیرکرده اید.
تا کی زنان و مردان ما باید مثل بچه ها به دنبال حمایت حکومتی باشند که هزاران بار نشان داده به فکر آنها نیست که نیست. حالا اگر این قانون تصویب هم نشد زنان به حق و حقوقی می رسند؟ آن زنی که به هر علتی قبول می کند بدن مدرک صیغه شود باز هم اینکار را (از روی بیچاره گی، یا از روی ندانم کاری)‌ خواهد کرد. مهم اینست که فعالان اجتماعی دست به کار شوند و به همه بفهمانند که خود مسوول زندگی خود هستند نه دولت و حکومت. والاهنوز
صدای آن خانم در گوش من هست که به رادیو زنگ زد و گفت:
دولت یه چیزی به آقامون بگه اخلاقش رو خوب کنه!!!!!

بس کنید دیگه. بند ناف این ملت بدبخت رو از دولت و حکومت ببرید. نافرمانی مدنی از این بهتر که من پیشنهاد می دم؟‌ یا راه شما خوبه که رودخونه‌ی همه تلاشها رو به مرداب قانون بی فایده اجرا نشده می ریزه؟

-- بدون نام ، Sep 1, 2010

اگر این لذت بردن است چرا فقط برای مردان و اگر نیست چرا مرد به دنبال هوسرانی است؟

-- بدون نام ، Sep 4, 2010

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)