تاریخ انتشار: ۲۰ شهریور ۱۳۸۹ • چاپ کنید    
گفت‌وگو با برخی از فعالان کمپین یک‌میلیون امضا

کمپین حرکتی نه زنانه که انسانی است

پانته‌آ بهرامی
pantea.bahrami@yahoo.com

یادداشت پیش روی به خاطر چهارمین سالگرد کمپین یک میلیون امضا تهیه شده و به دغدغه‌های کنشگران کمپین در شهرستان‌ها می‌پردازد.

ارتباطات چهره‌به‌چهره و ایجاد کارگاه‌های اطلاع‌رسانی که امروز یکی از روش‌های اصلی کمپین یک میلیون امضا برای تغییر قوانین نابرابر است، در گذشته‌های نه‌چندان دور، از جمله در دوران مصدق، برای فعالیت‌های سازمانی و سیاسی استفاده می‌شد.

Download it Here!

در دوران چریکی در زمان پهلوی، روش چهره به چهره کم‌کم به زیرزمین‌ها پیوست و ارتباط فعالان اجتماعی با توده‌ها قطع شد. در دوران پس از انقلاب، این شیوه‌ها تا آمد درقالب سازمان‌های سیاسی جانی تازه بگیرد، سرکوب شدند. بنابراین برای اولین‌بار است که در بیش از سی‌سال اخیر، از این ابزار، نه درقالب سازمان‌های سیاسی بلکه در قالب حرکت‌های مدنی و اجتماعی غیر دولتی به کاربرده می‌شود.

ویژگی دوم استفاده از خیابان به عنوان مکانی برای پیوند و اطلاع‌رسانی بین فعالان و مردم است.

ویژگی سوم این است که فعالیت‌های کمپین در چهارچوب‌های قانونی صورت می‌گیرد و از دریچه‌ی حقوقی به گفتمان نابرابری زنان می‌نگرد. این همان نکته‌ای است که منتقدین کمپین را مورد نقد قرار می‌دهند، ولی فعالیت در این چهارچوب توانسته امکان ارتباط با توده‌ها را برای کمپین حتی در دوران سخت دولت کنونی فراهم کند.
از این رو است که گردآوری این تجربیات برای فعالین کمپین و انتقال آن به کل جنبش اجتماعی ایران اهمیت دارد.

نظرسنجی کمپین در شهرهای ایران

سایت تغییر برای برابری، گزارشی کوتاه از یک نظرسنجی به مناسبت چهارمین سالگرد فعالیت کمپین منتشر کرده است. این نظرسنجی طی ۱۵ روز و با کمک بیش ۴۰ نفر از کنشگران کمپین یک میلیون امضا صورت گرفته است.


در این نظرسنجی، ۱۰۰۰نفر در نه شهر تهران، تبریز. اصفهان، ساری، رشت، مشهد، سنندج، کرمانشاه و کرج مورد پرسش قرار گرفته‌اند.

این پژوهش با شیوه‌ی نمونه‌گیری و بر اساس تقسیم محلات و به روش خوشه‌ای انجام شده است. در تهران ۳۲،۵ درصد، در تبریز ۳۵درصد، در اصفهان ۳۴ درصد، در ساری ۲۱ درصد، در رشت۵۰،۹درصد، در مشهد ۴۳،۴۴ درصد، در سنندج ۲۷،۷ درصد و در کرج ۱۳ درصد با کمپین آشنایی داشته‌اند.

سه‌سال پیش آشنایی با کمپین در تهران ۱۹ درصد تخمین زده می‌شد که نظرسنجی جدید رقم ۳۲ درصد را نشان می‌دهد. این درحالی است که رشت با کمی بیش از ۵۰ درصد رکورددار آشنایی با کمپین یک میلیون امضا برای تغییر قوانین تبعیض‌آمیز است.

آشنایی مردم با کمپین یک میلیون امضا با سه روش ارتباط چهره به چهره، رسانه‌های ماهواره‌ای و ارتباطات خانوادگی و دوستی انجام شده است.

مهرنوش اعتمادی، از فعالین چهارساله‌ی کمپین در اصفهان معتقد است اصفهان یک شهر سنتی و مذهبی است و نفوذ تفکرات سنتی و مردسالارانه در بخش سنتی و قدیمی اصفهان نسبت به بخش دانشجویی آن بسیار بیشتر است.


مهرنوش اعتمادی، از فعالین چهارساله‌ی کمپین در اصفهان

او در مورد تجربیات اطلاع‌رسانی چهره به چهره می‌گوید: «با وجود اینکه آغاز به کار کمپین در اصفهان در قشر دانشجویی و تشکل‌های غیر دولتی خیلی با استقبال روبه‌رو شد و خوب امضا جمع‌آوری شد ولی زمانی که وارد بخش سنتی و قدیمی شهر می‌شدیم احتیاج به توضیح بسیار داشت و عکس‌العمل‌ها منفی بود.

وقتی راجع به کمپین صحبت می‌کردیم می‌گفتند ما باید از شوهرمان اجازه بگیریم و حتی آن بخشی که اعتقاد داشت قوانین به آنها اجحاف کرده و حرف ما را قبول داشتند، وقتی به جلوی در خانه‌ها می‌رفتیم، می‌گفتند بیانیه‌ اینجا باشه تا آقامون مطالعه کنند، بعد خبر می‌دهیم که امضا می‌کنیم یا نه.»

مهرنوش اعتمادی معتقد است یکی از مشکلات کمپین در این چهارسال به خود کنشگران برمی‌گردد و ادامه می‌دهد: «برخورد امنیتی خیلی شدید است. خیلی زود با افراد تماس می‌گیرند و احضارشان می‌کنند. در محیط کار و یا دانشگاه برای‌شان مشکل ایجاد می‌شود و به این دلیل خیلی سریع کنشگران کمپین دست از فعالیت کشیده و منفعل می‌شوند.»

هزینه‌های آشکار و پنهان کنشگران

مهرنوش اعتمادی به هزینه‌های زیادی که در این چهار سال برای اهداف کمپین پرداخته اشاره می‌کند و می‌گوید:

«مهم‌ترین هزینه‌ی دستگیری ۱۵ روز زندان بوده است. برکناری از کار و مشکل در امکان تحصیلم را نیز باید اضافه کنم. من با یکی از دوستانم از سال ۸۲ یک موسسه در حوزه‌ی اشتغال زنان، تاسیس کردیم. به خاطر فشارهایی که از طرف استانداری و اتاق سیاسی استان به ما وارد کردند مجبورشدیم موسسه را معلق کنیم. اجازه‌ی ثبت شرکت‌ها را نمی‌دادند. جلوی قرارداد سازمان‌های مختلف با ما را نیز می‌گرفتند. بنابراین مجبور شدیم موسسه رامعلق کنیم.»

صبرا از ساری از کنشگران سه ساله‌ی کمپین یک میلیون امضا و سال سوم مهندسی است. او از نهادینه شدن تبعیض درشهرستان‌ها می‌گوید:

«حتی زنان و دخترانی که موقعیت اجتماعی بهتری دارند متوجه نیستند مسائلی که در خانه برای‌شان پیش می‌آید، نوعی اجحاف در حق آنهاست. آنقدر ظلم در جامعه‌ی ما و در سیستم خانواده، نهادینه شده که آنان فکر می‌کنند اینها طبیعی است، اما وقتی در کارگاه‌ها فضا صمیمی‌تر می شود و خانم‌ها می بینند که چطور ظلم در حق‌شان وارد شده ، شروع به اعتراض می‌کنند و از این می‌گویند که چه خشونت‌های روحی، روانی و جسمی‌ای به آنها وارد شده است.»

صبرا فعال دیگری است که از تاثیر کار در کمپین یک میلیون امضا در زندگی فردی خود می‌گوید:

«مسئله‌ی زنان برای من دغدغه‌ی بزرگی بود. وقتی یکی دونفر را جذب می‌کردم و می‌دیدم یک دنیا دریچه به زندگی‌شان باز شده است، همین برای من خیلی خوشایند بود. خب فعالیت‌های کمپین در جامعه‌ی ما خطرناک است ولی بعد آرامش و تاثیری که در زندگی ما دارد غیر قابل وصف است.»

صبرا از آوردن اسم کامل خود خودداری می‌کند و توضیح می‌دهد:

«فشار روحی روی خانواده‌ام زیاد است؛ به‌خصوص پس از این یک‌سال اخیر که مرتب دلهره‌ی دستگیری ما را دارند. حتی دانشگاه‌ها این اجازه را به خود داده‌اند و به صراحت اعلام می‌کنند ما به خاطر فعالیت‌های خارج از دانشگاه شما را زیر نظر داریم، مواظب فعالیت‌های‌تان باشید. یکی دیگر از فشارهایی که بر ما وارد شده مشکلاتی است که برای اطرافیان ما اعم از خانواده و یا دوستان پیش می‌آید.»

مشکلات کنشگران شهرستان‌ها

یکی از کنشگران مشهد، دختر جوانی است که حاضر نشد نام خود را ذکر کند. وی معتقد است به خاطر بافت مذهبی شهر مشهد، فعالیت کمپین یک میلیون امضا بسیار متفاوت است و ادامه می‌دهد:

«فعالیت ما خیلی بسته‌تر و مشکل‌تر از شهرهای دیگر است. هروقت آمدیم پا بگیریم، یا اطلاع‌رسانی کردیم که برنامه‌ای با مجوز داشته باشیم از اطلاعات تماس گرفتند و برنامه‌ی ما را در آخرین لحظات لغو کردند. مثلاً برای هشتم مارس روز جهانی زن همین اتفاق افتاد و برنامه‌ها را لغو کردند. مجبور شدیم که جلسات را از حوزه‌ی عمومی به محافل خصوصی ببریم. شرایط امنیتی شهر خیلی حساس است و تعداد فعالین مشهد محدود است. همه‌ی کنشگران سریع شناسایی می‌شوند و مشکلاتی برای‌شان پیش می‌آید.

یکی از خاطرت خیلی خوب و جالبم این است که خانمی خیلی دلش می‌خواست بیانیه را امضا کند و با آرزو به برگه نگاه می‌کرد. تنها مشکلش این بود که همسرش می‌گفت اینها با مذهب ما مشکل دارند. بعد من دفترچه را باز کردم و گفتم که ببینید! آیت‌الله صانعی و آیت‌الله بروجردی اینها را تایید کرده‌اند و به علاوه شما حاضرید بر سر دخترتان هوو بیاورند؟ بعد آن خانم با خوشحالی بیانیه را امضا کرد. این یکی از خاطرات بسیار خوب من است.»


بهاره شرقی، حدود دوسال است که با کمپین فعالیت می‌کند. وی دانشجوی رشته‌ی زبان انگلیسی است که ابتدا در کرمانشاه و اکنون در سنندج فعالیت می‌کند.

درنظر سنجی کمپین یک میلیون امضا در سنندج، ۷۰درصد پاسخ‌دهندگان پس از آشنایی با خواسته‌های کمپین موافق با آنها و استفاده از شیوه‌های چهره به چهره بودند.

او یکی از خاطرات خود را چنین بازگو می‌کند:

«برای یک خانم میانسال که نه قوانین و نه کمپین را می‌شناخت، در حال توضیح ده ماده‌ی قانونی‌ای بودم که کمپین خواهان تغییر آن است؛ مثل تعدد زوجات، حق طلاق و ... به یکباره دیدم اشک در چشمانش حلقه زد. گویا همه‌ی این ظلم‌ها را تجربه کرده بود. البته در یکی از محلات تقریباً فقیرنشین سنندج بود؛ جایی بود که مشکلات زنان بیشتر بود و سنتی‌تر بودند.»

بهاره شرقی، از تاثیر کنشگری برای کمپین یک میلیون امضا در پیوند با فرد خویش می‌گوید:

«من اصولاً آدم اجتماعی نبودم. وقتی شما برای رسیدن به یک هدف باید با مردم ارتباط بگیرید و با آنها صحبت کنید، وقتی با افراد جدید ارتباط برقرار می‌‌کنید خودبه خود روی زندگی شما تاثیر می‌گذارد. حالا بیشتر می‌توانم با آدم‌ها صحبت کنم و ارتباط بگیرم.»

او از هزینه‌هایی می‌گوید که کنشگران در پیوند با فعالیت‌های کمپین می‌پردازند:

«روناک صفارزاده و زینب بایزیدی از کنشگران کرد کمپین اکنون در زندان هستند. مریم بیگدلی و فاطمه مسجدی از فعالین قم نیز به یکسال حبس تعزیری محکوم شدند. عالیه اقدام دوست از اعضای قدیمی جنبش زنان نیز هم اکنون در زندان است. هرچقدر هزینه‌ها بیشتر می‌شود، همدلی، انگیزه و حمایت مردم بیش‌تر می‌شود. آنها هرچه خبر دستگیری‌ها را بیشتر می‌شنوند و بیشتر می‌خوانند با یکدیگر بیشتر همدل می‌شوند. اگر در میان مردم پیش از این شاید ترس بیشتر بود، الان می‌گویند با این هزینه‌ها هنوز یک عده فعالیت می‌کنند خب ما هم حاضریم حمایت کنیم.»

نقد کمپین برای بهینه‌سازی

از هر چهار کنشگر کمپین یک میلیون امضا در شهرستان‌ها نظرشان را درباره‌ی این حرکت اجتماعی پرسیدم.
مهرنوش اعتمادی، تاکید می‌کند که چون حمایت از کمپین برایم خیلی اساسی است، نقد آن نیز مشکل است. وی ادامه می‌دهد:

«فعالیت‌های مدنی به طورکلی کمتر شده است. فعالیت‌های مدنی ظرف این یک سال اخیر با رکود زیادی مواجه شده و کمپین هم خودش را گم کرده و منعفل شده است. درواقع نتوانسته گفتمان خود را به طور غالب وارد عرصه‌ی اجتماعی کند. شاید بزرگ‌ترین نقدی که نه تنها بر کمپین بلکه بر جنبش وارد است این است که در جنبشی که در بطن جامعه در سال گذشته شکل گرفت ما باید سعی می‌کردیم خواست‌های برابری‌خواهانه و گفتمان برابری‌خواهانه را جزو خواست‌های عمومی مردم وارد کنیم.»

کنشگری که در مشهد فعالیت می‌کند توضیح می‌دهد:

«برخی بچه‌های کمپین را با این فکر می‌شناختند که همه‌ی عوامل فرودستی زنان قانون است. حال این بحث خیلی بین کنشگران گسترده است و بسیاری به این نتیجه رسیده‌اند که کمپین فقط گفتمان حقوقی است و همه‌ی عوامل فرودستی و مشکلات زنان مربوط به قانون نیست.»

بهاره شرقی نیز می‌گوید:

«ساختار افقی‌ای که ما داریم مثبت است ولی نتوانست به برابری در شهرهای مختلف دست یابد. شاید ما باید انرژی اولیه‌ای می‌گذاشتیم تا بتوانیم در همه‌ی شهرهای مختلف کنشگران را تقویت کنیم و بعد وقتی همه به یک نقطه‌ای رسیدند سخن از برابری می‌کردیم، مثلاً الان تعداد کنشگران در شهرهایی مثل سنندج و کرمانشاه کم است. البته بخشی از آن نیز به بافت این شهرها و میزان کم کنشگران بازمی‌گردد.»

به عقیده‌ی صبرا در ساری، «کمپین یک حرکت زنانه نیست؛ یک حرکت انسانی است. ما تلاش می‌کنیم که به یک حقوق انسانی برسیم. روشن است قبل از اینکه به این حقوق انسانی و ایده‌آل برسیم باید همان حقوق محدود که برای‌مان در نظر گرفته شده است را به دست بیاوریم. اگر زنان به حقوق خود برسند روی مردان نیز تاثیر می‌گذارند. در جامعه‌ی ما مردان نیز صاحب حقوق شهروندی کامل نیستند. کمپین مقدمه‌ای است برای اینکه به حقوق انسانی و حقوق شهروندی عادلانه برسیم.»

Share/Save/Bookmark
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظرهای خوانندگان

Great job as usual

-- mina zand ، Sep 12, 2010

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)