تاریخ انتشار: ۲ اسفند ۱۳۸۸ • چاپ کنید    
هویت‌جویی زنان در تاریخ معاصر - بخش یازدهم

ما عمل می‌کنیم پس هستیم

فروغ.ن.تمیمی

اگر که زنان کنش‌گر مسلمان پس از انقلاب با به‌راه‌اندازی نشریات و جمعیت‌های خود امکان طرح و ترویج عقایدشان را داشتند، برای زنانی که مذهب دغدغه‌ی اصلی آنان نبود امکان هر گونه تلاش جمعی در زمینه‌ی حقوق زنان وجود نداشت و نزدیک به دو دهه از فعالیت رسمی در زمینه‌ی زنان محروم بودند.

ویژگی بارز دهه‌ی هفتاد شمسی در ایران اوج‌گیری جنبش اصلاحات است که با ترویج گفتمان جامعه‌ی مدنی و راه‌وکارهای تحقق آن، به امید و شور و شوق در جامعه دامن زد. در دوم خرداد ۱۳۷۶ بیست و یک میلیون شهروند ایرانی محمد خاتمی را به ریاست‌جمهوری انتخاب می‌کنند. بیش از نیمی از رای‌دهندگان یعنی یازده میلیون نفر از آنان زن هستند.

در تکاپوی پی‌ریزی بنای جامعه‌ی مدنی و با بازشدن تدریجی فضایی هر چند محدود برای گفت‌وشنود و کنش مدنی گروهی از زنان دگراندیش که سال‌ها از داشتن تشکل‌های رسمی زنانه برای احیای حقوق از دست رفته محروم بودند، پا به میدان گذاشتند.


تقویم زنان، کاری از «مرکز فرهنگی زنان»

چالش کنش‌گران زن سکولار برای راه‌یابی به حوزه‌ی عمومی و داشتن فضایی برای خود با برپایی جشن «روز زن» سال ۱۳۷۸ رسما آغاز شد. جشن «هشت مارس» بدون شک حادثه‌ای مهم برای صدها زنی بود که بعد از بیست سال توانستند روز بین‌المللی زن را دوباره جشن بگیرند. جشنی که با گذشتن از هفت‌خوان رستم و بگیروبندها در سال‌های بعد هم با استقبال زیادی در تهران و شهرهای دیگر مواجه شد.

پا گرفتن تدریجی محافل زنانه، انتشار روزافزون آثار نویسندگان سکولار و همکاری گروه‌های نوپا زمینه‌ی رشد فعالیت‌های بعدی را فراهم کرد. با روی‌آوردن محافل زنانه به کار جمعی و تجربه‌ی فعالیت‌های مدنی در شرایطی که با وجود حمایت بخشی از حاکمیت، آنان مدام با کارشکنی بخش دیگری از حاکمیت روبه‌رو بودند. نخستین تشکل‌های مستقل زنان در آن سال‌ها شکل گرفتند. تشکل‌هایی که به هدف دفاع از حقوق زنان، کودکان، توان‌مندی گروه‌های آسیب‌پذیر، دفاع از محیط زیست، بالابردن سطح آموزش و غیره به دست زنان برپا شدند.

اگر که زن مسلمان در دوره‌ی اصلاحات با اعتقاد و یقین برای اثبات برابری زن و مرد در اسلام و ارایه‌ی ره‌یافت بومی برای رفع تبعیض علیه زنان تلاش می‌کرد، زن کنش‌گر سکولار با بازنگری به آن‌چه در قبل و بعد از انقلاب بر او گذشته بود، بحران هویتی زنانه را از سر می‌گذارند.


«جنس دوم»، که بعدها به «فصل زنان» تغییر نام داد؛ نشریه‌ی «مرکز فرهنگی زنان»

او با از سر گذراندن تجربه‌ی عمل سیاسی در یک انقلاب مردمی و تجربه‌ی دو دهه تبعیض و محدودیت در جمهوری اسلامی سرانجام درمی‌یافت که مبارزه‌ی او بدون داشتن اندیشه و دانش فمینیستی، صف مستقل، تشکل‌های زنان، و مبارزه‌ی پی‌گیر برای تصویب قوانین برابر به جایی نمی‌رسد.

بحران هویت، طرح صدها سوال و ضرورت ارائه رهیافت ها در ادامه تولد دو نسل از زنان نویسنده، محقق دگر اندیش وفمینیست را در پی داشت. نسل اول نوجوانی و جوانی اش را در دوره پهلوی گذرانده بود و دوران سرسپردگی و سرخوردگی از ایدئولوژی های انقلابی را پشت سر گذاشته بود. نسل اول در سال های بعد از انقلاب به مطالعه، نقد و بررسی آن چه بر او گذشته بود، روی آورد.

اما نسل دوم هم که در انقلاب بهمن کودکی دبستانی و حال در دوران اصلاحات دوران جوانی‌اش را می‌گذراند - با خشم و تحیر - والدین انقلابی‌اش را به زیر سوال می‌برد، با فرهنگ رسمی زن‌ستیز رودررو بود، با رویای آزادی و آرمان‌شهر جامعه‌ی مدنی زندگی می‌کرد، از ستایش و حرف‌شنوی از اسم و رسم‌دارها خسته بود و می‌رفت که همه‌چیز را از نو کشف و تجربه کند.


نوشین احمدی (۱۳۴۸ - )

بحران هویت برای هر دو نسل ضروری و غیر قابل اجتناب بود تا با نگریستن به خود، تاریخ خود و تجربه‌ی زنان در کشورهای دیگر به شناخت واقعی‌تر از مسایل برسند تا به‌یاری یک‌دیگر طرحی نو دراندازند. دهه‌ی هفتاد در واقع دهه‌ی تابوزدایی از فمینیسم، رواج اندیشه و عمل فمینیستی میان زنان دگراندیش بود. دهه‌ی هرچه بیش‌تر خواندن، نوشتن و ترجمه‌کردن بود. دهه‌ی یادگرفتن از مبارزات و دست‌آوردهای دیگران بود.

انتشار کتاب قطور «شناخت هویت زن ایرانی در گستره‌ی پیش تاریخ و تاریخ» اولین جلد از سه کتاب در این زمینه، به کوشش شهلا لاهیجی و مهرانگیز کار در سال ۱۳۷۱، نمونه‌ای از تحقیقی ارزنده در زمینه‌ی بازنگری و جست‌جوی هویت تاریخی زنان است.

تا نیمه‌ی اول دهه‌ی هفتاد فعالیت‌های نویسندگان سکولار در زمینه‌ی زنان به نشر مقالات در روزنامه‌های اصلاح‌طلب، ترجمه و انتشار کتاب محدود بود. نویسندگانی مثل مهرانگیز کار، شیرین عبادی و یا نویسنده‌ی جوان و پرکاری مثل نوشین احمدی خراسانی به ارایه‌ی مقالات خواندنی در زمینه‌ی مسایل زنان پرداخته بودند. احمدی خراسانی (متولد ۱۳۴۸) در آن دوران برای نشریانی مانند «جامعه و توسعه» می‌نوشت. نثر او روان و جذاب و نقد او سازنده و راه‌گشا بود.


سال‌نامه‌ی زنان

از سوی دیگر با تشکیل «مرکز فرهنگی زنان» در سال ۱۳۷۷ توسط گروهی از زنان پیش‌تاز مانند پروین اردلان، منصوره شجاعی، زهره ارزنی، نوشین اخمدی خراسانی، و دیگران این مرکز به فعالیت‌های متنوعی و هم انتشار مجموعه‌ی مقالات دست زد. تقویم‌های زنان را منتشر کرد، کاری تازه در معرفی زنانی مهم اما تقربیا فراموش‌شده و گم‌نام در تاریخ ایران.

و هم‌چنین با فعالیت‌های فرهنگی فارغ از تنگ‌نظری‌های ایده‌ئولوژیک به بررسی جنبش‌های زنان پرداخت؛ از فمینیسم غربی تابوزدایی کرد و برای هم‌گرایی و هم‌کاری گروه‌های تازه‌پای زنان تلاش کرد.

اولین شماره‌ی «جنس دوم» به همت این مرکز در زمینه‌ی ادبیات فمینیستی با ارایه‌ی مجموعه‌ی متنوعی از آثار نویسندگان خودی و غیرخودی قدم بزرگی در راه معرفی مطالعات جدید زنان دنیا بود که در سال ۱۳۷۷ منتشر شد و تا چند سال بعد هم با تغییر نام و انتشار به نام «فصل زنان» ادامه یافت.

تلاش برای درک تحولات جامعه‌ی ایرانی با به‌زیرسوال‌بردن همه‌ی پدیده‌ها و تمام بدیهیات، چرایی سلطه‌ی فرهنگ مردسالاری، نقش سنت‌ها در تبیین و بازتولید ساختار مبتنی بر تبعیض جنسیتی، زبان‌شناسی جنسیت، هنر و ادبیات فمینیستی، نقش زنان در تحولات سیاسی تنها بخشی از مقولات مورد بررسی در کندوکاوهای زنان محقق ایرانی در دهه‌ی هفتاد است که با ارایه‌ی آثار خود، ترجمه‌ی مقالات از زبان‌های دیگر و جست‌جو برای یافتن جزییات زندگی و کار پیش‌کسوتان فمینیست در دوران مشروطه و پهلوی به گسترش مطالعات زنان یاری رسانند.

شکوفایی مطالعات زنان و رواج نقد فمینیستی و کنکاش در متون منجر به انتشار ده‌ها کتاب و صدها مقاله و چندین نشریه‌ی معتبر در دهه‌ی هفتاد در ایران و کشورهای دیگر شد. در یک بررسی که شهرزاد مجاب، استاد دانشگاه در کانادا در ۱۳۷۸ انجام داده است فهرستی با ۸۷۱ کتاب و مقاله و تز تحقیقی که در سال‌های هفتاد منتشر شده، را شامل می‌شود.

فعالیت‌های مدنی و ادامه‌ی آن با تحمل تمام محدودیت‌ها و کارشکنی‌ها، پیدایی تشکل‌های زنان، مطالعات زنان و ترویج آگاهی فمینیستی زمینه‌ساز ایجاد هسته‌های یک جنبش فراگیر و برابری‌طلب در میان زنان در سال‌های هفتاد در ایران شد. جنبشی که در دهه‌ی بعد به یکی از اصیل‌ترین و مهم‌ترین جنبش‌های فمینیستی در جهان تبدیل شد.

Share/Save/Bookmark

بخش‌های پیشین:
هویت‌جویی زنان در تاریخ معاصر: بخش چهارم
هویت‌جویی زنان در تاریخ معاصر: بخش پنجم
هویت‌جویی زنان در تاریخ معاصر: بخش ششم
هویت‌جویی زنان در تاریخ معاصر: بخش هفتم
هویت‌جویی زنان در تاریخ معاصر: بخش هشتم
هویت‌جویی زنان در تاریخ معاصر: بخش نهم
هویت‌جویی زنان در تاریخ معاصر: بخش دهم
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)