تاریخ انتشار: ۳۰ مهر ۱۳۸۹ • چاپ کنید    
گپی با شما و محبوبه عباسقلی‏‌زاده، کنش‏‌گر جنبش زنان ایران، درباره استفاده از واژه خاله‌‌زنک

خاله‌زنک؛ آره یا نه؟!

کیارش پارسا عالی‌پور
kiaa@radiozamaneh.com

اه ... اه! مرتیکه! چه خاله‏‌زنکه‌ها...!

بابا داریم اختلاط می‏‌کنیم، یه‏کم دل‌مون باز بشه. اینا که دیگه خاله‏زنک‌بازی نیست، حاجی!

Download it Here!

افتضاحه این آدم ... این‏قدر که خاله‏زنکه!

این حرف‏ها برای شما هم آشنا هستند؟ به‏نظر شما، چرا این‏قدر این واژه، یعنی «خاله‏زنک» رایج شده؟ ریشه در کجا دارد؟

اصلاً یک چیز دیگر: به محض این‏که واژه‏ی خاله‏زنک را می‏شنوید، چه تصویری در ذهن‏‏تان می‏آید؟ خاله‏‏زنک برای شما، بار جنسیتی دارد؟ آن را ضد زن می‏دانید یا فقط واژه‏ای که همین‏جوری جا افتاده است؟

نگاه یکم: فریده

خاله‏زنک؟ اولین چیزی که به مغزم می‏آید، قیافه‏‏ی آنهایی است که خاله‏زنک بازی درمی‏آورند؛ یعنی غیبت می‏کنند، تهمت می‏زنند و دروغ می‏گویند. این به‏نظر من می‏آید، خاله‏زنک‏ بازی یعنی این.


نظرت درباره‏ی استفاده از این واژه چیست؟

کلمه‏ی ‏قشنگی نیست. حتی اگر کسی این عمل را هم انجام بدهد، کلمه‏ی قشنگی نیست که گفته شود خاله‏زنک است.

چرا واژه‏ی قشنگی نیست؟

شاید به‏خاطر معناهایی باشد که پشت آن وجود دارد.

آن معناها چه هستند؟

این‏جور به‏نظرم می‏آید که خاله‏زنک بازی یعنی دوبه‏هم‏زنی، حرف کسی را به این و آن رساندن، تهمت زدن، پشت سر کسی دروغ گفتن و ... همه‏ی اینها پشت آن کلمه است.

خاله‏زنک برای شما بار جنسیتی دارد؟

این کلمه به زن نسبت داده می‏شود، ولی فقط زن‏ها نیستند که غیبت می‏کنند. ببخشید این را می‏گویم؛ ولی خیلی از آقایان در مسئله‏ی غیبت و این‏جور چیزها، بدتر از خانم‏ها هستند. اینکه این خصلت را به خانم‏ها نسبت می‌دهند درست نیست. من خودم شخصاً مشکلی با آن ندارم، ولی معناهایی که پشت آن قرار دارند، زشت هستند.

نگاه دوم: علی

به‏نظر من، در ریشه، هیچ واژه‏ای بد نیست. جای استفاده است که یک واژه را می‏تواند بد یا خوب کند. بنابراین، خیلی از چیزهایی که به‏نظر ما زشت می‏‏آیند، اگر جای مناسب استفاده شوند، حقانیت واژه ادا شده است.

خاله‏زنک معمولاً جایی استفاده می‏شود که می‏خواهند بگویند کاری که یک‏نفر انجام می‏دهد درست نیست. وقتی کسی حرفش را با قدرت بیان نمی‏کند، می‏گویند کار خاله‏زنکی. اگر زنک را کوچک شده یا تحقیر شده‏ی زن بدانیم، خیلی دور از انتظار نیست که کسی که این‏طور حرف می‏زند را به آن تشبیه‏ کنند.

در فارسی "ک" را بعضی وقت‏ها برای کوچک کردن استفاده می‏کنیم، بعضی وقت‏ها برای تحقیر. وقتی زن می‏شود «زنک»، یعنی تحقیر می‏شود. وقتی مرد می‏شود «مردک»، یعنی تحقیر می‏شود. آن تحقیر شدن در خاله‏زنک، به این دلیل بوده که او را تحقیر کنند.

به‏نظر شما، استفاده‏ از این واژه‏، تحقیر زن به‏ صورت کلی است یا خیر؟

نه تحقیر زن نیست. چرا تحقیر زن باشد؟! به‏نظر من، به ‏هیچ‏عنوان تحقیر زن نیست. تحقیر آن فردی است که حرف را با شهامت بیان نمی‏کند. اصلاً جایی استفاده می‏شود که یک نفر، حرفی را که نباید بزند، می‏زند یا حرفی را که شاید درست نباشد، می‏زند. خاله‏زنک به کسی اطلاق می‏شود که حرفی را جای دیگر می‌برد. در بحث عامیانه‏ی ما به چنین فردی خاله‏زنک می‏گویند. هیچ‏وقت هم دنبال ریشه‏ی آن نگشته‏ام که ببینم از کجا می‏آید. ولی این تصور شخصی خودم است.

خاله‏زنک برای شما بار جنسیتی دارد؟

به‏نظر من، اصلاً اگر ریشه‏اش را بخواهیم درنظر بگیریم، بار جنسیتی‏ آن به این دلیل است که در قدیم مردها، معمولاً مشغول کار و تلاش بودند. این کار، خاصه‏ی خانم‏هایی بود که معمولا خانه می‏ماندند و با هم صحبت می‏کردند. در این صحبت‏ها ممکن بود از خیلی‏ها که در آن جمع حضور نداشتند، صحبت شود.

اگر من مرد، گاهی حرفی را بزنم، در محفلی که مربوط به آن محفل نباشد و مربوط به شخصی باشد که آنجا حضور ندارد، عموماً ایرادی که از ما می‏گیرند این است که این کار، کار زنانه است. یعنی خانم‏ها می‏نشینند با هم حرف می‏زنند. چون معمولاً آقایان در مورد کارهای اقتصادی و زمینه‏های دیگر بیشتر صحبت می‏کنند. صحبت کردن از شخصی که حضور ندارد، در قدیم کار زنانی بوده که دور هم می‏نشستند و باهم کاری را انجام می‏دادند.

ریشه، توهین به زن نیست. رفتار، رفتار زنانه است و هنوز هم چیزی که در فرهنگ ما به عنوان غیبت نام می‏برند، بیشتر در خانم‏ها هست. البته الان دیگر آقایان هم خوب غیبت می‏کنند، ولی عموماً کار آقایان نبوده است.

نگاه سوم: شاهین

واژه‏ی خاله‏زنک، در نوع خود، واژه‏ی جذابی است. وقتی آدم می‏خواهد معنای یک واژه را بیان کند، باید سعی کند در بستر گفتاری خودش آن را تدوین کند و بفهمد. وقتی من واژه‏ی خاله‏زنک را مانند یک لگو به‏دست شما بدهم، شما هیچ معنایی از آن متوجه نمی‏شوید، ولی این واژه زمانی برای ما معنا پیدا می‏کند که آن را در بستر تاریخی‏- اجتماعی خودش بیان کنیم.


از این نظر، واژه‏ی خاله‏زنک جذاب است چون به این شکل در زبان از آن استفاده می‏کنیم و می‏گوییم: طرف خاله‏زنک است یا می‏گوییم این‏قدر خاله‏زنک نباش. این یک گزاره‏ی اخلاقی است. وقتی به کسی می‏گوییم: خاله‏زنک نباش، داریم به او توصیه می‏کنیم که رفتارش به‏گونه‏ای باشد که حرف‏های مبتذل راجع به دیگران نگوید. ترکیب واژگانی «خاله‏زنک‏بازی» خودش خاله‏‏بازی را هم تداعی می‏کند. یعنی به بازی‏های کودکانه‏ای برمی‏گردد که ما همه زمانی انجام داده‏ایم.

در عین حال، واژه‏‏های خاله و زنک که هردوی آن‏ها به جنسیت زن برمی‏گردد، تاکید و ترکیب زبانی‏اش در کنار هم، جای بحث دارد، جای تأمل دارد که چطور ما واژه‏ی خاله‏زنک را در جاهایی استفاده می‏کنیم که بار اخلاقی دارد.

آیا این واژه، به‏نظر شما، بار جنسیتی هم دارد؟ و آیا این واژه را توهین به زن می‏دانید؟ به عبارتی دیگر آیا آن را ضد زن می‏دانید؟

زبان بستر بسیار عمیقی است که اندیشه‏ی ما را شکل می‏دهد. در دوران مدرن و زمانی که فمینیسم به عنوان یک جهان‏بینی رو می‏آید، نوع نگاه به زبان متفاوت می‏شود. مانند دورانی که کلونیالیسم و آنتی‌کلونیالیسم ایجاد می‏شود و به زبان، به گونه‏ی دیگری نگاه می‏شود. مثلاً آن روابط بنده و خدا را، روابطی نابرابر می‏دانند و آن را نقد می‏کنند. به همین‏خاطر، الان هم فمینیست‏ها به این قضیه، از یک دیدگاه جنسیتی نگاه می‏کنند.

اما نظر شاهین در این باره چه هست؟ آیا شما این واژه را ضد زن می‏دانید یا خیر؟

لزوماً نه. نگاه به زبان نمی‌تواند به‏گونه‏ای باشد که ما زبان را ارزشگذاری کنیم و بگوییم این واژه در زبان مثلاً به‏نفع یا علیه برده‏داری است. زبان را ما نمی‏توانیم ارزشگذاری کنیم، زبان هدیه‏ای است که به ما داده شده است. ما فقط می‏توانیم با حساسیت، تأمل و با احترام خاص از زبان استفاده کنیم.

یعنی زبان ابزاری در دست ما نیست، به‏خاطر همین نمی‏توانیم زبان را ارزشگذاری کنیم و بگوییم مثلاً این واژه‏اش باید حذف شود. این دیدگاه مکانیکی را به زبان نمی‏توانیم داشته باشیم. زبان گنجینه‏ی وسیعی است که ما می‏توانیم از آن بهره ببریم، ولی به‏گونه‏ای نیست که بتوانیم دیدگاه خودمان را به آن تحمیل کنیم. در عین‏حال هم باید خیلی مواظب باشیم که استفاده از زبان به گونه‏ای نباشد که ضربه به دیگران بزند و مبتذل بشود.

نگاه چهارم: محبوبه عباسقلی‏زاده

محبوبه عباسقلی‏‌زاده، کنش‏گر جنبش زنان ایران، نظر دیگری در باره‏‌ی واژه‏ی خاله‏زنک دارد. از او می‏پرسم: به‌‏نظر شما، خاله‏‌زنک یعنی چه؟

اولاً نفس این پرسش شما که «خاله‏‌زنک یعنی چه؟»، به عنوان یک خبرنگار، خود بار جنسیتی دارد و مشروعیت دادن به یک واژه‏‌ی کاملاً سکسیستی و جنسیتی است که از یک فرهنگ مردسالار بلند شده است و کنایه از آن دارد که هرگونه حرف بیهوده و هرگونه حرفی که پشت سر این و آن گفته می‏شود، از زنان بلند می‏شود و از خاله‏‌هایی که در گوشه‏ی خانه نشسته‏‌اند و کار دیگری ندارند، غیر از اینکه پشت سر مردم حرف بزنند.

ولی در واقع، آن‏چه در فرهنگ عمومی، اسمش کار خاله‏‌زنکی است- که من فکر می‏کنم واژه‏ی دیگری باید جای آن گذاشت- این است که ما بنشینیم و حرف‏هایی که حرف‏های شخصی افراد دیگر است را با یک حالت طنز و هیجان خاصی بگوییم. به اصطلاح غیبت‏ کنیم که در فرهنگ ما هست.


محبوبه عباسقلی‌زاده

آیا واژه‏‏ای پیشنهادی برای خاله‏زنک دارید؟

در زبان انگلیسی به‏ جای غیبت می‏گویند « گاسیپ» (Gossip)، که اصلاً بار جنسیتی ندارد. مدتی بچه‏های فمینیست فکر کرده بودند به‏جای خاله‏زنک، بگویند «دایی‏مردک» یا مخففش کنند و بگویند «خ.‌ز.پ» به معنای «خاله‏زنک پرس» که باز هم همان بار جنسیتی را دارد. من هیچ واژه‏ی پیشنهادی‏ای جای آن ندارم.

در زندگی روزمره، از واژه‏ی «خ.‌ز» که کوتاه شده‏ی خاله‏زنک است، استفاده می‏کنید؟

تقریباً شاید من روزی دو سه بار از واژه‏ی «خ‌.ز.پ» مخفف «خاله‏زنک پرس» استفاده می‌کنم. بعضی‏ها از «خ‌.ز» استفاده می‏کنند، ولی به‏کار بردن این کلمه‏ی مخفف، برای من آن حالت کلمه‏ی خاله‏زنک را ندارد. فقط یک واژه‏ی تهی، بدون هیچ بار جنسیتی است.

ولی هربار این کلمه را گفته‏ام، همان لحظه فکر کرده‏ام ای‏کاش واژه‏ی دیگری جای آن بود که می‏گفتم. یعنی بازهم وجدانم ناراحت است از این‏که می‏گویم «خ‌.ز.پ».

آیا به این قائل هستید که واژه‏ای با معنای مشخص، در طول زمان، می‏تواند معنای دیگری پیدا کند؟ نمونه‏ی چنین روندی را در واژ‏ه‏ی «مزخرف» به‏معنای تزیین‏شده می‏توانیم ببینیم که امروزه از آن به‏معنای حرف چرند استفاده می‏شود.

اصولاً در زبان‏شناسی ما اصطلاحی داریم به نام «انتقال معنوی» و «انتقال لغوی». انتقال معنوی به این معناست که تو یک لغت را استفاده می‏کنی، ولی این لغت در عین‏حال، معنایش در طول زمان عوض می‏شود و اصلاً از مفهوم دیگری برخوردار می‏شود. در زبان فارسی و زبان‏های دیگر می‏توان مصداق‏های زیادی مانند همین «مزخرف» برای آن پیدا کرد.

ولی در مورد خاله‏زنک، من قائل نیستم به این‏که این واژه‏‏ انتقال معنوی پیدا کرده است. ممکن است در لفظ «خ‌.ز» پیدا کرده باشد، ولی بازهم ریشه‏ی آن، ریشه‏ی جنسیتی است. یعنی این دلیل نمی‏شود که ما این واژه را عوض نکنیم.

بسیاری بر این باورند که زبان، فرهنگ‏ساز است. به‏نظر شما، آیا راهی برای تغییر یک فرهنگ مردسالار، از راه زبان وجود دارد؟

خودآگاهی جنسیتی یا اصولاً خودآگاهی فرهنگی خیلی کمک می‏کند به این‏که ما از واژه‏هایی استفاده کنیم که بار تحقیرآمیز نداشته باشد. فقط هم در مورد بحث جنسیتی نیست، در مورد بحث قومیت‏ها هم همین‏طور است.

مثلاً نگاه کنید که در دوران پدر و مادرهای ما یا نسل گذشته یا حتی برنامه‏های تلویزیونی دوره‏ی شاه، موقعی که می‏خواستند درباره قومیت‏ها برنامه تهیه کنند، چقدر آمیخته به توهین بوده است. در حالی که چند سال پیش، زمانی که یک کاریکاتور در مورد مسائل قومیتی منتشر شد، احساسات اجتماعی را برانگیخت.

این نشان می‏دهد که آگاهی اجتماعی و دانش حقوق بشری یا دمکراتیک باعث می‏شود که ما بتوانیم زبان را کنترل کنیم. همین‏ مسئله در مورد بحث‏های جنسیتی هم صادق است. یعنی ما هرچقدر آگاهی جنسیتی‏مان، احترام به خودمان بالا برود، این کنترل بیشتر دیده می‏شود. امروزه یک مرد مدرن هرگز به همسرش نمی‏گوید: «تو بوی قرمه‏سبزی می‏دهی.» حتی اگر به ذهنش بیاید، حاضر نیست آن را بگوید. ولی در دوره‏ی قبل این‏طور بوده است. یا ترانه‏سراها، شاعر‏ها و نویسنده‏‏ها خیلی دقت می‏کنند به اینکه از واژه‏هایی استفاده نکنند که بار تحقیر قومیتی یا جنسیتی داشته باشد و این کمک می‏کند به تغییر زبان.

به‏نظر من، خودآگاهی اجتماعی، جنسیتی و حقوق بشری به تغییر زبان روزمره‏ی ما کمک می‏کند.

نظر شما، همراه گرامی زمانه، در باره‏ی این واژه، یعنی خاله‏زنک و کوتاه شده‏ی آن، «خ.‌ز»، چیست؟ خود شما این واژه را استفاده می‏کنید؟ نمی‏کنید؟ این واژه را ضد زن می‏دانید؟ نمی‏دانید؟ نظرتان را با ما درمیان بگذارید.


Share/Save/Bookmark
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظرهای خوانندگان

خاله زنک و خ.ز بار جنسیتی دارند و ضدزن هستند. من از هیچکدام استفاده نمی کنم. به جایش «غیبت نکنید» و «آدم سطحی ایه» را به کار می برم

-- نیک ، Oct 23, 2010

خیلی از آقایان در مسئله‏ی غیبت و این‏جور چیزها، بدتر از خانم‏ها هستند. اینکه این خصلت را به خانم‏ها نسبت می‌دهند درست نیست.

-- j.k ، Oct 23, 2010

حتی در قدیم هم مردهایی که به کار و کاسبی مشغول بودند پشت سر دکاندار بغلی یا همکار اداره و رییس حرف میزدند و مختص زنان خانه دار نبوده و نیست

-- j.k ، Oct 23, 2010

با درود، کاش به جای مصاحبه با شاهین، مصاحبه با چند تا زبان شناس و جامعه شناس بود

-- Sima ، Oct 23, 2010

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)